«محمود آموزگار» سخنگوی شورای سیاستگذاری بیست و هشتمین نمایشگاه کتاب و رییس اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران در گفتوگو با خبرنگار سینمایی شبستان درباره سینما بیان کرد: از کودکی به یاد دارم که معمولاً با بچههای دیگر جمع میشدیم و پول بلیت برای یک نفر را جمع میکردیم و به من میدادند. من فیلمی دو ساعته را میدیدم و بعد فیلم را برای همه در ۸ ساعت تعریف میکردم؛ در واقع تخیلم قوی بود و خیلی از صحنهها را تغییر میدادم و یکسری اتفاقات هم به فیلم اضافه و در واقع فیلم خودم را تعریف میکردم.
برخی فیلمها را تا ۲۰ بار میبینم
وی با بیان اینکه این تاثیری بوده که سینما بر من داشته است، گفت: الان هم رابطه خیلی نزدیکی با سینما دارم و فیلمهای اکران شده را مرتب میبینم و شاید برای شما عجیب باشد که برخی فیلمها را تا ۱۸ و ۲۰ بار هم میبینم که از جمله آن فیلمهایی که زیاد دیدم، میتوانم به «طلا و مس» همایون اسعدیان اشاره کنم.
به گفته آموزگار، تقریباً سه سال از سال ۱۳۵۹ تا ۱۳۶۳ مدیر داخلی یک موسسه فیلمسازی بهدا (بنیاد هنر در اسلام) بودم که فعالیت فیلمسازی و پخش فیلم داشت و مرحوم عبدالحسین محمدزاده مدیر آنجا بود. خاطرم هست وی در آن زمان رایت فیلم «محمد رسول الله (ص)» را خریداری کرد و آن را در ایران پخش کرد اما خیلی غیرمترقبه تلویزیون این فیلم را پخش کرد و زیان زیادی به وی وارد شد.
وی در پاسخ به این سوال که آیا کتابها را نیز به کرّات میخوانید، اظهار کرد: در مورد کتاب نیز وضع به همین منوال است و کتابهایی چون مثنوی، مقالات شمس تبریزی و فیه مافیه موقع خواب هم دائماً بالای سرم هستند و اگر هر شب کمی از آنها را نخوانم، حالم خوب نیست.
چرا سینمای ایران در جهان موفق شده است اما ادبیات ایران خیر؟
سخنگوی شورای سیاستگذاری نمایشگاه کتاب در مورد موفقیت سینمای ایران طی سالهای اخیر و تفاوت آن با ادبیات ایران، بیان کرد: من فکر میکنم یکی از دلایل موفقیت سینمای ایران، بین المللی شدن آن است، یعنی توانسته مخاطب جهانی پیدا کند اما ادبیات ما هنوز با این جایگاه خیلی فاصله دارد.
وی در توضیح این مطلب گفت: یکی از دلایل جهانی شدن سینمای ایران این است که پخشکنندهها با مفهوم رایت فیلمهای خارجی آشنا بودند و موضوعی مرسوم بود، اما ناشران و پخشکنندگان در حوزه نشر با مقوله رایت، به کلی بیگانه هستند و حتی قانون سال ۴۸ درباره حمایت از مولفان نیز توسط ناشران نادیده گرفته میشود.
سینما میتواند بستری برای جایگاه ویژه کتاب در زندگی مردم فراهم میکند
وی در پاسخ به سوال دیگر شبستان مبنی بر خالی بودن جای کتاب در فیلمهای ایرانی، توضیح داد: فکر میکنم با توجه به جاذبههایی که فیلمهای ایرانی دارد و اینکه سینمای ما به جایگاهی رسیده، نشان دهنده این است که مخاطب سینما الان فقط قشری محدود و روشنفکر نیستند و توده مردم نیز مخاطب آن هستند. به نظر من آنچه که در فیلمها مهم است، پیدا کردن زبان مشترک با مخاطب است که به نوعی قصهگویی میکنند که هم فرهیختگان و هم مردم عادی از دیدن آن لذت میبرند که نمونه بارز آن، فیلم «طلا و مس» است.
رییس اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران خاطرنشان کرد: وقتی به آمار و ارقام توجه میکنیم و تا آنجایی که یادم است، از این فیلم استقبال خوبی شد و در سینماها تا مدتها همچنان اکران میشد و زمانی که به شبکه نمایش خانگی آمد، در ابتدا ۸۰۰ هزار نسخه آن در عرض یک ماه به فروش رسید.
وی تاکید کرد: این امر نشان میدهد که ما نیاز داریم به مقوله مخاطب کتاب نیز توجه کنیم و از فیلمها بیاموزیم برای ترویج کتابخوانی برای ایجاد تقاضای کتاب در جامعه، اقدام کنیم که نمونه قابل توجه آن، جاذبه سینما است.
قهرمان فیلمها سیگار در دست دارند اما کتاب نه!
آموزگار ادامه داد: اگر کتاب بتواند نقشی در فیلمهای سینمایی ایرانی بازی کند، مسلماً در این مهم تاثیرگذرا خواهد بود. البته خیلی کم فیلمهایی میبینیم که کتابی در دست قهرمان فیلم باشد اما از طرف دیگر خیلی میبینیم که سیگار از دست قهرمان نمیافتد!
سخنگوی شورای سیاستگذاری بیست و هشتمین نمایشگاه کتاب افزود: اخیراً در برخی فیلمها مثل «ارغوان»، «ساکن طبقه وسط» و «ارسال آگهی تسلیت برای روزنامه»، دوربین روی کتابها زوم میکند و روی دلمشغولیهای قهرمان فیلم تاکید میکند.
وی در پایان خاطرنشان کرد: به نظر من نقش دادن به کتاب در فیلمهای سینمایی بستری را برای اینکه کتاب، جایگاه ویژهای در زندگی انسانها پیدا کند، ایجاد میکند.
گفتوگو: آزاده فضلی
پایان پیام/
نظر شما