سرویس مسجد و کانون های مساجد خبرگزاری شبستان: مسجد یکی از عناصر اصلی شکل دهنده به فضاهای شهرهای اسلامی است که لازم است متصدیان و دست اندرکاران ذی صلاح، این عنصر کلیدی وحیاتی را در حرکت و توسعه شهرها در مسیر گذرگاه ها و در جایگاه اصلی خود قرار دهند و سایر عناصر شهر با توجه به این عنصر مهم جای خود را بیابند، از این رو انتخاب مکان مناسب شان مسجد در بافت شهر به لحاظ جمعیت بهره بردار و نیز حجم بالای استفاده از آن در شبانه روز، نیازمند بررسی جامع و دقتی همه جانبه است.
الف – در بافت با تراکم جمعیت
تعداد نفر جمعیت: بر طبق این معیار به ازای هر 1000 نفر جمعیت یک مسجد محله مورد نیاز است.
ب – در بافت های با پراکندگی جمعیت:
فاصله بین مساجد: طبق این معیار فاصله بین هر مسجد تا مسجد دیگر 1000 تا 1500 متر تعیین می شود.
سرانه مسجد:
در هر نقطه ای که لازم باشد مسجدی احداث گردد ابتدا می بایست به متراژ 100 متر مربع به عنوان عرصه و 50 متر مربع به عنوان اعیان مبنا و پایه اولیه برای احداث مسجد محله و 200 متر مربع به عنوان عرصه و 100 مترمربع به عنوان اعیان اولیه برای احداث مسجد جامع منظور گردد و سپس به ازای هر نفر جمعیت ساکن در آن محله، سرانه ای به مبنا و پایه اولیه اضافه شود(1) .
با توجه به آنچه که عنوان شد مکان احداث مسجد باید از چندین نظر مورد توجه باشد. این مساله با مکان یابی دقیق به نتیجه خواهد رسید.
در راستای بررسی اهمیت بحث مکان یابی در احداث مساجد با دکتر «میثم لطیفی» استاد گروه مدیریت صنعتی دانشگاه امام صادق(علیه السلام) به گفت وگو نشسته ایم که حاصل آن را می خوانید:
به عنوان اولین سوال بفرمایید مکان یابی در معماری شهری چه جایگاهی دارد و لزوم مکان یابی مساجد در سطح نقشه های شهری چیست؟
برای شروع بحث و تببین ضرورت این مساله به آیه 27 سوره «اسرا» اشاره می کنم که می فرماید: « إِنَّ الْمُبَذِّرِينَ كَانُواْ إِخْوَانَ الشَّيَاطِينِ وَكَانَ الشَّيْطَانُ لِرَبِّهِ كَفُورًا » (چرا كه اسرافكاران برادران شيطانهايند و شيطان همواره نسبت به پروردگارش ناسپاس بوده است ) .
«تبذیر» در اینجا به معنای بذر پاشیدن است، سابق بر این در کشت گندم اصل بر این بود که کشاورز مجموعه ای از گندم را در کیسه ای جلو خود می بست و روی زمین می پاشید، در این روش گاهی یک جای زمین تعداد زیادی بذر پاشیده می شد و یک جا کم و به تعبیری استفاده بهینه از زمین کشاورزی نمی شد.
اما امروز در کشاورزی های پیشرفته هر بذری جایش مشخص است و بذر در ردیف کاشته می شود و این منظم بودن هم باعث بالا رفتن بهره وری زمین خواهد شد وهم آبیاری و وجین کردن را راحت تر می کند، این فضا در کشاورزی هست، در سطح معماری شهری نیز این موضوع وجود دارد، گاهی ما بدون هیچ برنامه ریزی قبلی خیابان کشی می کنیم، خیابان های اصلی طراحی می شوند و نهایتا به اندازه ای تراکم به ویژه در مرکز شهر افزایش پیدا می کند که نمی دانیم مشکل را چگونه از میان ببریم.
در شهرسازی بحث مکان یابی اهمیت دارد مکان های خاص باید مشخص شود تا دسترسی ها راحت و توزیع عادلانه تر شود و در عین حال میزان رفت و آمد های سطح شهر کاهش یابد و در مقابل رضایت مندی شهروندان افزایش پیدا کند.
در حال حاضر باید در مورد مدارس، بیمارستانها، آتش نشانی ها و حتی خودپردازهای بانک ها مکان یابی صورت بگیرد. مدل هایی در دنیا وجود دارد که در این راستا عمل می کنند مثلا مدل های ریاضی که تلاش می کنند که کمک کنند در یک نقطه تراکم نباشد.
تا امروز ساخت مسجد به اینگونه بوده است که به طور سنتی شخص متدینی پیدا می شد و تصمیم می گرفت که بخشی از شهر یا محلات قدیمی را طراحی کند و مساجد کوچک در حد نمازخانه یا حتی مساجد جامع را بسازد، شاید زیباترین کاری که در این چندصدسال اخیر در کشور ما انجام شده باشد الگوی مسجد جامعی است که در اصفهان شیخ بهایی طراحی کرده است که شهر را با مرکزیت مسجد ساخته است، در همان میدان دو مسجد داریم که مسجد جامع در یک ضلع و مسجد شیخ لطف الله در ضلع دیگر و همچنین در پشت این میدان و در بازار نمازخانه های کوچک طراحی شده است. این میدان نمونه کاملی است که در آن مکان یابی مسجد لحاظ شده است.
شرایط فعلی چگونه است آیا در حال حاضر میزان و تراکم مساجد شهر تهران متناسب است؟
ببینید، فکر می کنم برای پاسخ به این پرسش مناسب باشد که مثالی بزنم، بعد از انقلاب شهرک های متعددی در کشور درست شده است که این شهرک ها فاقد مسجد هستد، در آیین نامه شهرسازی آمده است اگر انبوه ساز دویست واحد مسکونی درست کند باید خدمات عمومی مثل مسجد را طراحی کند، بسیاری از این شرکت ها این مساله را می دانند و برای خلاصی از احداث این مکان عمومی قرارداد 199 واحد را می سازند و در نتیجه در حال حاضر می بینیم که با انبوهی از شهرک ها مواجهیم که مسجد ندارند.
این در حالی است که اگر به نقشه تهران نگاه کنیم تراکم مساجد در محلات قدیم بیشتر است، اما در محلات آپارتمان نشین که تراکم جمعیت بالاست عملا مسجدی نمی بینم و به تعبیری دسترسی مومنین به فضای مسجد بسیار مشکل است و باید با وسایل نقلیه جا به جا شود در حالی که با توجه به تحقیقاتی که داشته ایم به این نتیجه رسیدیم که باید در شعاع پانصد متری هر محل صدای اذانمسجد شنیده شود در این صورت افراد تا صدای اذان را می شوند به سمت مسجد حرکت کرده و تا اذان تمام شود به مسجد می رسند و در حال حاضر فاصله مساجد به ویژه در شهرهای بزرگ بسیار بیشتر از این عدد است و عملا دسترسی به مسجد محدود شده است.
ببینید، وقتی قرار است که یک دستگاه خودپرداز در جایی نصب شود تحقیق می کنند که کجا نصب شود و کدام نقطه رفت و آمد بیشتر است این در حالی است که ما در مورد مسجد چنین رویکردی را نداشته ایم و عملا دسترسی برای مومنین بسیار سخت شده است. برای مثال در منطقه کن تهران هر پانصد متر یک مسجد داریم اما یک دفعه در منطقه شهران فاصله ها کیلومتر می شود. بنابراین پراکندگی مساجد ما دقیق نیست.
مساله دیگر هم وجود دارد اینکه هرجایی نمی شود مسجد را احداث کرد
بله، من نیز مخالفم، نباید اجازه دهیم که این اتفاق بیفتد یا مثلا خیرین هرجا خواستند مسجد بسازند. به نظر من خیرین مسجدساز باید جمع شوند و مسئولان شهری نیز بگویند که الان در کدام نقطه از شهرها نیاز به مسجد داریم و آنان بیایند و در آن فضا مسجد را احداث کنند. هیچ منطقی در الگوی شهرسازی اجازه فعالیت نمی دهد که هرجا خواستیم مسجد بسازیم.
زمینی که مسجد در آن ساخته می شود چه ویژگی هایی باید داشته باشد؟
مساله مسجد مساله ای بود که در ادبیات دینی ما در مورد ساخت مکان اش مورد توجه قرار گرفته است. از جمله اینکه جایی که مسجد احداث می شود مکان پستی نباشد، دسترسی مردم راحت باشد، غصبی نباشد، زمین اش جای نامناسبی نباشد. ما در ذیل پایان نامه آقای مهدی ترکمنی آمدیم و این معیارها را نیز به دو دسته تقسیم کردیم شامل معیارهایی که باید رعایت شود و معیارهایی که تا حدودی می توان آنها را جا به جا کرد مثل زمینی که در جای مرتفعی قرار دارد و به این علت فاصله پانصد متری مسجد تبدیل به فاصله چهارصدمتری شود.
پیشنهاد شما به مدیران شهری در ساخت مسجد چیست؟
با مدل های مکان یابی بهترین مکان های شهر را می توان برای اسخت مسجد در نظر گرفت، پیشنهاد می کنم مدیران شهری نسبت به مساله مکان یابی دقت بیشتری به خرج دهند و این مساله را بیش از گذشته محور کار خود بگذارند. در این مجال و این بخش از بحث می خواهم مثالی را عنوان کنم. میدان انقلاب تهران را در نظر بگیرید، در این میدان چندین سینما وجود دارد در حالی که تنها یک مسجد برای این میدان وجود دارد، میدانی که محل رفت و آمد است و جزو پرترددها محسوب می شود. صدای اذان در این میدان به سختی به گوش می رسد.
یا در میدان ونک ضلع شمال غربی که ستاد اجرایی حضرت امام(ره) قرار دارد، ظاهرا آن زمین را می خواهند تبدیل به یک مجتمع تجاری کنند، ولی اصلا آنجا مسجد نیست، باید در نظر داشته باشیم که در چنین میدان هایی مسجد باید محور باشد چراکه در طور روز تاثیر به سزایی در فضای معنوی و حتی در روحیه معنوی رهگذران خواهد داشت.
الان نیم ساعت بعد از اقامه نماز درم ساجد خادم مسجد درب مسجد را قف می کند، در حالی که می شد درب بخش مرکزی مسجد قبل شود و بخش شبستان را باز کرد . البته این مهم در مورد برخی از مساجد صدق می کند چراکه در حال حاضر معماری بسیاری از مساجد ما متناسب نیست اما باید در نظر داشته باشیم که این موارد را لحاظ کنیم چون در مورد یک چیز تخیلی صحبت نمی کنیم، صحبت ما مسجد است و مسجد در جامعه اصلی رکن است.
برای مثال مسجد جامع اصفهان که بخش غیر مرکزی آن شامل یک حیاط وسیع است و هرکسی که در طول روز می خواهد به مسجد بیاید مشکلی ندارد یعنی حتی در ایام غیر اعتکاف نیز جای م شخصی وجود دارد که بدون مزاحمت فرد بتواند معتکف شود. اما الان سازه های مساجد ما بزرگ هستند و به تعبیری شیک هستند اما نسبت مناسبی با کارکردهای واقعی مسجد ندارند.
با این وصف مکان یابی قبل از طراحی و معماری یک بنا صورت می گیرد.
بله، سوال من این است آیا در حال حاضر مسجد میدان انقلاب متناسب با جمعیت این میدان است؟ اصلا قابل تصور نیست که این مسجد فعلی برای میدان انقلاب با این جمعیت و کارکرد است. یا میدان ونک که اصلا مسجد نداریم، متاسفانه میادین اصلی ما یا مسجد ندارند و یا اگر هم دارند این مسجد در خور جمعیت نیست. این مسایل از آنجا ناشی می شود که اصلا مکان یابی مناسب صورت نگرفته است.
شیخ بهایی یک میدان در اصفهان درست کرد و در آن دو مسجد ساخته وباز در بازار نمازخانه های کوچک تعبیه کرد. این واقع گرایی که او در ساخت مسجد و متناسب سازی آن با اقلیم و جمعیت داشت نمونه بی بدیلی است که امروز در معماری شهری نمی بینیم.
پی نوشت/
1. برگرفته از کتاب استانداردها و ضوابط طراحی، برنامه ریزی و ساخت و نگهداری مساجد نوشته محمدعلی موظف رستمی
نظر شما