سعید معیدفر، جامعه شناس در گفتگو با خبرنگار اجتماعی خبرگزاری شبستان با بیان اینکه طلاق خواه ناخواه عوارضی به دنبال دارد، گفت: هر پدیده ای در جامعه دارای فرصت ها و مشکلاتی است که طلاق نیز از جمله آنها می باشد. در یک شرایطی که ادامه زندگی برای افراد دشوار می شود و ممکن است به خشونت کشیده شود طلاق یک امر اجتناب ناپذیر می باشد هرچند نباید در هر شرایطی تصمیم به این کار گرفت.
وی ادامه داد: ولی ممکن است با طلاق تا حدودی شرایط افراد مساعد شود اما در کنار آن می تواند مشکلات دیگری به وجود آید که بخشی از آن مشکلات روانی است چون دو نفر که مدت ها با هم زندگی کرده اند و تعقلاتی نسبت به یکدیگر پیدا کرده اند حالا بخواهند از هم جدا شوند این جدایی آثار روانی خاصی را برای هر دو طرف به ویژه زنان به وجود می آورد.
معید فر تصریح کرد: به پدیدههای اجتماعی از جمله آنچه ما آسیبها یا مسائل اجتماعی مینامیم، میتوان از دو زاویه نگاه و آنها را تحلیل کرد. میتوان با یک نگاه ارزشی به آنها نگریست و یا یک نگاه واقعبینانه به آنها داشت. براساس نگاه ارزشی، یک پدیده یا یک رفتار ممکن است از نظر فردی یا مکتبی منفی تلقی شود، در حالی که همان پدیده یا رفتار از سوی فرد یا مکتبی دیگر مثبت تلقی شود. این موضوع حتی درباره پدیدههایی مانند مرگ، خودکشی و طلاق نیز رواست. اگرچه هر یک از اینها برای افرادی یا طرزفکرهایی بسیار ناگوار، دردآور و غیرقابل پذیرش باشد، اما برای افرادی دیگر، رهایی از درد و رنجهای فراوانی است که ادامه زندگی را با مشکلات و بیماریهای لاعلاج مواجه ساخته است.
وی خاطر نشان کرد: اگرچه طلاق همیشه در جوامع گوناگون از گذشته تا حال وجود داشته است، اما امروز در جامعهای زندگی میکنیم که به دلایل متعددی این پدیده شدت یافته است. با این وصف، به نظر میرسد بخش عمدهای از نگاه واقعبینانه آن باشد تا به جای بررسی ریشههای طلاق و ماندن در این سطح، تلاش شود تا آن را به عنوان واقعیت عصر حاضر بپذیریم و سپس درصدد مدیریت پیامدهای آن باشیم. هرچه در این رویکرد به طلاق تأخیر کنیم، کار درمان مشکلتر و هزینههای آن برای جامعه در تشدید آسیبها و مسائل اجتماعی سنگینتر میشود.
معیدفر ،نوع نگاه جامعه به زنان مطلقه را از جمله پیامدهای منفی طلاق برای آنها عنوان کرد و افزود: زنان در زمان جدایی بیشتر از آقایان آسیب می بینند چون این برچسب طلاق ممکن است مشکلاتی را برای زندگی آینده آنها ایجاد کند.
این جامعه شناس با بیان اینکه فرزندان طلاق نیز در این میان بیشترین آسیب را می بینند، تصریح کرد: برای فرزندانی که مدتی با پدر و مادر خود زندگی کرده اند و حالا ناچار به جدایی از آنها می شوند ادامه زندگی برایشان بسیار دشوار است به ویژه وقتی که برای دیدار با یکی از والدین خود می روند یا اگر پدر یا مادر آنها با فرد دیگری ازدواج کرده باشند از لحاظ روحی به شدت آسیب می بینند.
وی مشکلات حقوقی و پرداخت مهریه را از دیگر پیامدهای طلاق برشمرد و اظهار کرد: گاهی اوقات ممکن است مرد توانایی پرداخت مهریه را نداشته باشد که این امر باعث زندانی شدن وی شود و از جنبه دیگر اگر زن مطلقه شاغل باشد می تواند بعد از طلاق گلیم خود را از آب بیرون بکشد ولی اگر شغلی نداشته باشد با مشکلات عدیده ای در جامعه روبرو می شود.
وی کاهش آستانه تحمل افراد را از عوامل مهم طلاق در جامعه خواند و خاطرنشان کرد: امروزه صبر و استقامت افراد جامعه به دلیل مشکلات زندگی بسیار کاهش یافته است که این امر نیز در افزایش طلاق بی تأثیر نبوده است.
معیدفر با بیان اینکه در گذشته خانواده های کوچک مورد حمایت خانواده های بزرگ تر قرار می گرفتند، اظهار کرد: در گذشته وقتی مشکلی برای زوج های جوان پیش می آمد بزرگترها ایفای نقش می کردند و اجازه از هم پاشیده شدن زندگی آنها را نمی دادند ولی امروزه خانواده ها کوچک شده و نقش نهادهای حامی و عوامل مداخله گر کاهش یافته است و هر مصیبت و مشکلی که برای زوج ها ایجاد می شود کسی به داد آنها نمی رسد.
این جامعه شناس تصریح کرد: هرچند امروزه جای نهادهای مشورتی را روانشناسان با هزینه های بالا گرفته است ولی آن مشورت هایی که اطرافیان به جوانان در گذشته می دادند به دلیل داشتن بار عاطفی بالا تأثیر بیشتری در حل مشکلات زندگی جوانان داشت تا اینکه صرفا یک روانشناس بخواهد توصیه کند.
وی ادامه داد: بنابراین به قدری بار مشکلات اقتصادی عظیم، فشارهای بیکاری، تنگناهای مالی، اختلافات و فشارهای بیرون از خانواده، زندگی جوانان را احاطه کرده است که این شرایط سخت باعث افزایش طلاق در جامعه شده است.
معیدفر با بیان اینکه امروزه هم آگاهی و هم سطح انتظارات زنان از زندگی افزایش یافته است، اظهار کرد: آقایان باید این شرایط زنان را درک کنند اما متاسفانه هنوز طرز فکر بیشتر مردان جامعه ما سنتی بوده و همچنان می خواهند نگاه و رابطه از بالا به پایین را نسبت به زنان داشته باشند. زمانی زنان این شرایط را می پذیرفتند ولی امروزه پذیرش آنها کمتر شده است که البته حق هم دارند چون یک انسان هستند.
این جامعه شناس با بیان اینکه در گذشته با زنان مانند یک انسان رفتار نمی شد، خاطرنشان کرد: آنها حتی کتک می خوردند و محکوم به تمکین از هر شرایطی بودند ولی امروزه ما در دنیایی زندگی می کنیم که زنان انتظار رفتار انسانی از مردان دارند بنابراین با نگاه سنتی نمی شود زندگی کرد. در چنین شرایطی است که آستانه تحمل افراد از بین می رود و مشکلاتی مانند طلاق افزایش می یابد.
پایان پیام/
نظر شما