وقتی امت پشت پرچمدار قرار نگیرند؛ فاجعه کربلا شکل می گیرد

خبرگزاری شبستان: یکی از بزرگترین عبرت های عاشورا همین جاست که وقتی امت پشت پرچمدار قرار نگیرند و خواص به مسئولیت و وظیفه اش در اصلاح پشت کند فاجعه کربلا شکل می گیرد و امام (ع) قربانی می شود.

خبرگزاری شبستان: یکی از بزرگترین عبرت های عاشورا که شایسته است هر سال بازخوانی و یادآوری شود همین جاست که وقتی امت پشت پرچمدار قرار نمی گیرد و خواص به مسئولیت و وظیفه اش در اصلاح پشت می کند فاجعه کربلا شکل می گیرد و امام قربانی می شود. این به نظر می رسد روح اصلی فرهنگ عاشورایی و و سلوک اباعبدالله است، ضرورتی است که دایم باید تکرار شود. شما می بینید که قیام حضرت امام برگرفته از همین فرهنگ عاشورایی بود. در روزگار ما دیدید که در همین دوره معاصر بسیاری شهادت و شکنجه و تبعید و آوارگی را به جان خریدند تا این پرچم عزت و پیشرفت و تعالی برافراشته شود و این تحول عظیم در جهان تشیع و امور مسلمین اتفاق بیفتد. امام راحل، این حقیقت را بیان می کند که قیام ما پرتوی از قیام اباعبدالله (ع) است و جای شکرش باقی است که خواص جامعه ما از علما و دانشگاهی ها و اصناف و بازاری ها امام شان را تنها نگذاشتند و امام را یاری کردند تا انقلاب به ثمر نشست و آن پیروزی اتفاق افتاد.

بخش اول گفتگوی ما با حجت الاسلام و المسلمین مصطفی جان نثاری،  استاد حوزه و دانشگاه، به تبیین رابطه حماسه حسینی و قصد حضرت سیدالشهدا (ع) برای تشکیل حکومت اسلامی می پردازد.

 

یکی از مهم ترین انگیزه هایی که در توجه ما به فرهنگ عاشورایی وجود دارد آن وجه الگوبرداری و تبعیت از این رخداد است. یعنی فراتر از تأکید صرف بر هیجان، آن وجوه معرفتی است که می تواند تحول زا باشد چه به صورت فردی و چه در فرهنگ عمومی. اگر موافق هستید بحث را از همین نقطه آغاز کنیم.

فرهنگ عاشورا آموزه های جزیی دارد که بسیار فراوان و زیباست. از نوع برخورد با دوستان و خانواده، شفاف سازی طریق و راه، اهتمام به عبادت -  طوری که سیدالشهدا (ع)  از دشمن می خواهد یک شب به آن ها مهلت دهند تا یک شب به راز و نیاز با پروردگار مشغول باشند - تأکید عملی به ارزش نماز، آن هم نماز جماعت، نماز سر وقت، اهتمام به قرآن و ذکر و استغفار، آموزه های مهم عاشورایی هستند که در دسترس ما قرار دارد و به قدری واضح است که کاملا قابل تبعیت و الگوبرداری است. خوشبخاته فرمایش های حضرت سیدالشهدا (ع) و یاران و جزئیات وقایع و نوع برخورد حضرت با خاندان و دشمن، ایستادگی در برابر ظالم و عزت طلبی در اختیار ماست و نقطه تاریکی در این میان وجود ندارد. به عبارت دیگر آنچه دین اسلام به عنوان مباحث اعتقادی، اخلاقی و رفتاری به پیروان خود توصیه می کند تمام آن مباحث به صورت عینی و عملی در رفتارهای حضرت و یاران شان متجلی و زنده می شود.

انگار که ما در حال مشاهده آیات مجسم هستیم؟

بله، این طور نیست که این معارف مثلا در یک کتاب و دو کتاب و ده ها کتاب، یا در یک منبر و ده منبر و ده ها منبر در یک جا و ده جا گفته  و تمام شود. ما هر روز به این معرفت حسینی نیاز داریم و صد البته یکی از کارهایی که باید صورت گیرد،  به خاطر این که ظرفیت و قدرت فهم آدمیان بسته به وسعت فکر و سنی که در آن قرار دارند با هم متفاوت است، همین است که ما این آموزه ها را متناسب با ظرایف و تفاوت سنی و فکری برای گروه مخاطبان تنظیم و ارائه کنیم. به عبارت دیگر ما نیاز داریم که از  فرهنگ عاشورایی، اولا استخراج های ارزشمند داشته باشیم و بعد هم آن را متناسب با فهم تفاوت های مخاطبان به آن ها ارائه کنیم. گاهی ما نیاز داریم مثل شربتی غلیظ، معارف را رقیق تر ارائه کنیم تا آن مخاطب کودک یا نوجوان ما متناسب با فهم اش، به معرفتی از این فرهنگ دست یابد.

 محور آموزه ها و دریافت ها چه می تواند باشد؟

نکته محوری و اساسی که مثل نخ وسط دانه های تسبیح عمل می کند و همه این آموزه ها را دربر می گیرد و به آن ها نظم و معنی و جهت می دهد اهتمام به اصلاح امور است که خود حضرت اباعبدالله (ع) به عنوان هدف نهایی قیام معرفی می کنند که هدف من اصلاح امر امت است، احیای روش پیامبر (ص) و امیرالمؤمنین (ع) در نوع حکومت و رفتار زمامداری و این که جامعه چه نوع حکومتی را بپذیرد، از چه حاکمی تبعیت کند و در برابر کدام حکومت سکوت نکند و فریاد بکشد.

حضرت می فرماید: أَیُّهَا النّاسُ؛ إِنَّ رَسُولَ اللّهِ صلى الله علیه وآله قالَ: «مَنْ رَأى سُلْطاناً جائِراً مُسْتَحِلاًّ لِحُرُمِ اللهِ، ناکِثاً لِعَهْدِ اللهِ، مُخالِفاً لِسُنَّةِ رَسُولِ اللهِ، یَعْمَلُ فِی عِبادِاللهِ بِالاِثْمِ وَ الْعُدْوانِ فَلَمْ یُغَیِّرْ عَلَیْهِ بِفِعْل، وَ لاَ قَوْل، کانَ حَقّاً عَلَى اللهِ أَنْ یُدْخِلَهُ مَدْخَلَهُ / اى مردم! پیامبر خدا(ص) فرمودند: هر کس سلطان ستمگرى را ببیند که حرام خدا را حلال شمرده، پیمان الهى را شکسته و با سنّت رسول خدا مخالفت ورزیده، در میان بندگان خدا به ستم رفتار مى کند و او با زبان و کردارش با وى به مخالفت بر نخیزد، سزاوار است خداوند او را در جایگاه آن سلطان ستمگر یعنی همان دوزخ بیاندازد.

برخی از تئوری پردازان به دنبال اثبات این ادعا هستند که هدف امام حسین (ع) از قیام رسیدن به حکومت نبود و می خواستند امر به معروف کنند. دیدگاه تان در این باره چیست؟

امام حسین (ع) به روشنی در همین سخنرانی ها و خطبه ها، هدف قیام را تبیین می کند تا کوچک ترین شبهه ای پیش نیاید. امام در همان نامه مشهور به محمد حنفیه که در اعتبار و اصالت آن تردیدی نیست و یادگاری از حضرت سیدالشهدا (ع) است می فرماید من برای تفریح و  تفرج و فساد قیام نکردم، بلکه خروج من برای اصلاح امور لست و روش این اصلاح را امر به معروف و نهی از منکر قرار داده ام و مهم ترین مصداق معروف، نصرت امت و برقراری امور صالحان است و بزرگترین منکر، حکومت فاسد و حاکمان فاسد است که در مقابل آن ها باید فریاد نهی و نپذیرفتن ظلم را کشید.

مهم ترین درس عاشورا برای ما همین است که جایگاه حکومت در اسلام را روشن می کند. این که حکومت ها با نوع برخورددشان با ارزش ها و آموزه ها می توانند جامعه را به سمت نور حقیقت یا تاریکی جهل و  غفت سوق بدهند. عاشورا  به ما می گوید که اگر حکومتی فاسد باشد چطور آن فساد خودش را به صورت انحرافات در عقاید مردم و جهل و وهم آن ها و دور شدن از خاندان پیامبر (ص)، خود را نشان می دهد و در سراشیبی سقوط قرار می دهد.

حتی پیش از روی کار آمدن یزید و در زمان معاویه که ولیعهدی یزید اعلام شد و می خواستند از همه بیعت بگیرند فریاد اعتراض اباعبدالله (ع) بلند بود. وقتی در منا خواص امت را جمع کرد و خطبه و سخنرانی داشتند که خواص امت دور هم جمع شوند و یاری کنند که جلوی این فساد را بگیرند اما متأسفانه گناه بزرگی که خواص مرتکب شدند از دانشمندان و محدثین و مفسران و رؤسای قبایل و همه کسانی که می توانستند امام را یاری کنند همین بود که پرچمدار بزرگ اصلاح امت را یاری نکردند و کار به کربلا کشید.

این یاری نکردن امام یک وجه تاریخی دارد که اتفاق افتاد و تمام شد یک وجه عبرت گیری هم دارد که هرگز تمام نخواهد شد. دیدگاه تان به این بحث چیست؟

اصلا یکی از بزرگترین عبرت های عاشورا که شایسته است هر سال بازخوانی و یادآوری شود همین جاست که وقتی امت پشت پرچمدار قرار نمی گیرد و خواص به مسئولیت و وظیفه اش در اصلاح پشت می کند فاجعه کربلا شکل می گیرد و امام قربانی می شود. این به نظر می رسد روح اصلی فرهنگ عاشورایی و و سلوک اباعبدالله است، ضرورتی است که دایم باید تکرار شود. شما می بینید که قیام حضرت امام برگرفته از همین فرهنگ عاشورایی بود. در روزگار ما دیدید که در همین دوره معاصر بسیاری شهادت و شکنجه و تبعید و آوارگی را به جان خریدند تا این پرچم عزت و پیشرفت و تعالی برافراشته شود و این تحول عظیم در جهان تشیع و امور مسلمین اتفاق بیفتد. امام راحل، این حقیقت را بیان می کند که قیام ما پرتوی از قیام اباعبدالله (ع) است و جای شکرش باقی است که خواص جامعه ما از علما و دانشگاهی ها و اصناف و بازاری ها امام شان را تنها نگذاشتند و امام را یاری کردند تا انقلاب به ثمر نشست و آن پیروزی اتفاق افتاد.

نکته ای که مقام معظم رهبری سلمه الله تعالی تحت عنوان عبرت های عاشورا مطرح کردند که امت از تاریخ عاشورا این عبرت را بگیرد که راه فلاح امت در یاری پرچمدار است. این اساسی ترین و مهم ترین محور  در فرهنگ اباعبدالله (ع) است.

پایان پیام /

کد خبر 416438

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha