به گزارش خبرگزاری شبستان از قم، مرتضی یوسفیراد مدیر گروه فلسفه سیاسی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی با ارائه مقالهای تحت عنوان "علامه طباطبایی و مسأله عدالت و برابری" در سیزدهمین پیش همایش از همایش بینالمللی اندیشههای علامه طباطبایی در المیزان با عنوان "حکمت سیاسی اجتماعی علامه طباطبایی" که در مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) برگزار شد عنوان کرد: در فضای ارتباطی جهان اسلام و دنیای مدرن پرسش ها و نیازهای خاصی ایجاد شده است و باعث شد که بعضی از موضوعات به عنوان مسأله و مطالبه مطرح شود و در اذهان فیلسوفان اسلامی ما مطرح شود.
مدیر گروه فلسفه سیاسی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی اظهار داشت: از جمله این مسائل، مسأله آزادی، برابری، حق و قدرت در معنای جدید است که امروزه به صورت مسائل خاص مطرح شده است که یا باید مورد پذیرش قرار گیرند و یا باید با معنای اسلامی مورد کنکاش قرار گیرند و باز تعریف شوند.
یوسفی راد بیان داشت: علامه طباطبایی در دوره معاصر ایران حیات علمی خود را گذراندند، در دورهای که مسائل اجتماعی و سیاسی ایران متاثر از فضای بیرونی و تحولاتی بود که در غرب رخ داده بود و افکار جدیدی ایجاد کرد که فضای سیاسی و اجتماعی و همچنین فضای تفکر اجتماعی را دچار تغییراتی کرد.
وی ابراز داشت: عدالت در دستگاه فلاسفه اسلامی و همچنین فلاسفه دوران جدید از جمله علامه طباطبایی و امام خمینی (ره) مسأله است ولی در فضای سیاسی آنچه که مسأله شده است برابری است که اذهان روشنفکران را به خود مشغول کرده است.
مدیر گروه فلسفه سیاسی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی افزود: علاوه بر این که مسأله برابری به وجود آمده است در فضای سیاسی اجتماعی ایران، آزادی هم یک مسأله شده است و احساس نیاز میکند و فلاسفه اسلامی باید پاسخ داشته باشند.
یوسفی راد تصریح کرد: بحث اسلام و توانایی و عدم توانایی آن در پاسخگویی به نیازهای دنیای معاصر از جمله مسائلی است که در فضای سیاسی اجتماعی شایع شده است که فیلسوفان اسلامی بعد از مشروطه به طور جدی تأملاتی در این خصوص داشتند.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی عنوان کرد: این ویژگی دوره دوم است که فیلسوفان ظهور می یابند و به خردورزی از این مفاهیم برمی آیند و دفاع جدید در جامعیت اسلامی صورت می گیرد و نشان میدهد که با توجه به اقتضا و مبانی که در اسلام وجود دارد اسلام می تواند پاسخگوی نیازهای بشر در دنیای معاصر باشد.
وی با بیان این که علامه طباطبایی هم دارای مبانی دینی و هم مبانی فلسفی است گفت: وی توانسته است این دو مبانی را تجمیع کند و با رویکرد فلسفی به تبیین دین بپردازد.
مدیر گروه فلسفه سیاسی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی اظهار داشت: آن چه که در ادبیات دینی و فلسفی فلاسفه اسلامی ما مورد استعمال قرار گرفته است مسأله عدالت است ولی مسأله برابری مسأله جدیدی است که در اندیشه فکری ایران معاصر وارد شده است.
یوسفی راد ابراز کرد: رویکردهایی که علامه طباطبایی در عالم هستی دارد از عدالت به عنوان یک حقیقت نگریسته است و خدامحوری را در مقابل نظریات ضددینی بیان میکند.
وی ادامه داد: علامه طباطبایی اسلام را به عنوان شیوه و فلسفه زندگی مطرح میکند و نشان میدهد که اسلام این قابلیت را دارد که پاسخگو باشد و به تناسب نیازهای امروز، مقتضیات را ارائه دهد.
مدیر گروه فلسفه سیاسی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی بیان داشت: علامه بحث عدالت را بر خلاف رایج فلاسفه با رویکرد کلامی وارد میشود که متفاوت از ادبیات فیلسوفان گذشته است و با رویکرد کلامی، ضرورت عدالت و چیستی عدالت را بیان میکند.
وی عنوان کرد: علامه طباطبایی عدالت را به معنای وضع شیء حسن و شیء نیکو در یک جایگاه شایسته مطرح میکند، عدالتی که علامه آن را از عدالتی که در غرب استعمال میشود متمایز میکند از زاویه اعتدال است.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی گفت: وقتی علامه طباطبایی بحث عدالت را مطرح میکند جهت گیری به اعتبار عدالت اجتماعی است که به بحث اجتماعیات ورود پیدا میکند، عدالتی که در جامعه، تنظیم کردن روابط جمعی است و شریعت، آن را تنظیم میکند.
یوسفی راد اظهار داشت: نظریه استخدامی که علامه طباطبایی مطرح میکند به اقتضای ماهیت انسان است که ماهیت استخدامی دارد مادامی که جهت گیری بر قوای نفسانی نشود.
مدیر گروه فلسفه سیاسی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی تصریح کرد: مبانی اسلام اقتضا میکند که عدالت در بستر جامعه تعریف و تبیین شود و ماهیت گرگ صفتی انسان، این توانمندی و پشتوانه را داشته باشد تا به تنظیم و تعدیل روابط اجتماعی تبدیل شود و به گونه ای منجر شود که با حفظ نظریه استخدام، این پشتوانه دینی، انسان را به گونه ای راهبری و تعدیل کند که استعدادهایش سرکوب نشود.
وی با بیان این که عدالت در ظل اعتدال مورد تعریف قرار می گیرد عنوان کرد: عدالت علامه طباطبایی در دوران معاصر به ملاحظه عدالت اجتماعی تعریف میشود و مورد نظر علامه است و در جایگاه اعتدال و بر مبنای حسن عقلی ماهیت پیدا میکند و بر مبنای جامعیت اسلامی مورد تبیین قرار می گیرد.
پایان پیام/
نظر شما