امتداد سبز امامت از امام علي(ع) تا امام مهدي(ع)

خبرگزاری شبستان: پيامبر(ص) پس از معرفي نخستين جانشین ولايت، آخرين جانشين خود را معرفي مي كند تا همه بدانند كه جانشينان او دوازده نفرند. آخرين آنها كسي است كه به عدل قيام مي كند و دين حق را بر تمام جهان حكم فرما مي گرداند.

خبرگزاری شبستان: اعلام عمومي براي سفر حج در سراسر جهان اسلام؛ بيش از يكصد هزار تن از هر سو عازم مكه شدند.

علي(ع) كه از طرف پيامبر(ص) به يمن و نجران رفته بود، همراه دوازده هزارتن احرام بسته وارد مكه شدند.[1]

اعمال حج برگزار شد. در عرفات دستوري نازل گرديد.

پيامبر(ص) زمينه را براي اعلام ولايت علي(ع) آماده فرمود.

پس از اتمام حج، بلال منادي پيامبر اعلام كرد: فردا جز ناتوانان كسي باقي نماند و همه بايد حركت كنند تا در وقت معيني در غدير خم، حاضر شوند.[2]

واقعه غدير

بي شك، در طول تاريخ، مناسك و مراسمي به عظمت و كيفيت حج محمدي(ص) سال دهم هجرت انجام نپذيرفته است؛ حجي كه براي آخرين بار، اشرف مخلوقات و فخر كائنات، خاتم الانبياء(ص) برپا كننده آن بود و خيل مشتاقان حضرتش كه شمار آنان به بيش از يكصد هزار تن مي رسيد، گرداگرد شمع وجود پيامبرشان از هر ديار و منطقه اي، پس از طواف خانه دوست، قصد مراجعت داشتند... ناگاه جبرئيل آمد، با سه پيام: «اي پيامبر! آنچه به تو دستورداده شده ابلاغ كن»؛

"اگر دستور الهي را ابلاغ نكني، گويا رسالتت كامل نيست"؛

"خداوند تو را از شر بدخواهان حفظ مي كند».[3]

با آنكه محمد(ص) بارها و بارها، قبل از اين هم مسأله ولايت و جانشيني پس از خود را مطرح كرده بود، باز دستور داد همگان در وادي «غديرخم»[4] گرداگرد او جمع شوند؛ سبقت گيران برگردند و عقب ماندگان پيش آيند. از بار شتران برايش منبري سازند و همه آماده شنيدن كلام وحي از زبان آخرين فرستاده خداوند باشند. امر آنچنان مهم و دقيق است كه ترس از نپذيرفتن مردم و غوغاي سوداگران و نيز گرماي هوا و مشكلات ديگر، در مقابلش هيچ است...

اعلام ولايت علي(ع) و جانشيني او

حضرت محم(ص) شروع كرد؛ مثل هميشه با نام خدا و ستايش و سپاس از او.

حضرت محمد(ص) تمام معارف بيست و سه ساله خويش را گزارش داد و مردم را به عظمت دين و آيينش رهنمون ساخت... ولي اينها همه مقدمه بود براي بيان يك مطلب و آن:

"اي جمعيت انسانها! اينجا آخرين جايگاهي است كه در ميان شما ايستاده و سخن مي گويم. پس سخنان مرا بشنويد و فرمان بريد و تسليم پروردگارتان باشيد، همانا خداي عزيز بزرگ، پروردگار شما و سرپرست و معبودتان است و بعد از او، پيامبرش محمد(ص) كه ميان شما ايستاده و سخن مي گويد، سرپرست شماست. و بعد از من علي(ع)سرپرست و امام شما به امر پروردگارتان مي باشد. و ]پس از او[ امامت در خاندان من از فرزندان علي(ع) ساري و جاري است تا آن هنگام كه در قيامت، خدا و رسولش را ملاقات مي كنيد..."[5]

البته پيامبر(ص) بارها و بارها، پيش از غدير هم، جانشيني و ولايت علي(ع) را اعلام كرده بود ولي غدير تاييد همة آنها بود و تمام كننده حجت بر مردم.

مردم دسته دسته مي آمدند و با پيامبر(ص) تجديد پيمان و با علي(ع) به عنوان اميرمؤمنان بيعت مي كردند و تبريك مي گفتند.

جبرئيل نازل شد و گفت: "به خدا قسم روزي مانند امروز نديدم. چقدر كار پسر عمويش را محكم نمود! براي او پيماني بست كه جز كافر به خدا و رسولش كسي آن را بر هم نمي زند، واي بر كسي كه پيمان او را بشكند!"[6]

غدير، طرحگاه سازمان امامت و هدايت بشر

غدير، علاوه بر معرفي علي(ع) به عنوان جانشين و وصي بلافصل پيامبر خاتم(ص) ترسيم كننده امتداد سبزي است كه دشمنان را نه تنها در آن روزگار بلكه تا قيام قيامت و پايان دوران، از طمع ورزي به اسلام نااميد كرد. در اين روز دين كامل گرديد، نعمت تمام شد و اسلام دين مورد رضايت حق واقع شد.[7]

اين خصوصيات نبود مگر آنكه پيامبر اكرم(ص) همه دينرا در آن روز بيان فرمود، يعني "امامت و ولايت" را.

دين اسلام كامل گرديد، چرا كه جانشيني و خلافت تثبيت شد و نه فقط علي(ع) به عنوان امام بعد از پيامبر(ص) بلكه سلسله نوراني "امامت و ولايت" به همه عالميان معرفي گرديد. نعمت تمام شد و با اين اتمام حجت، علي عليه السلام امم مؤمنان و متقيان گرديد. خداوند به دين اسلام رضايت داد كه تا قيام قيامت بماند چرا كه با نصب علي(ع) اميد دشمنان كه فكر مي كردند با رحلت پيامب(ص) دين خدا محو خواهد شد، نا اميد گرديد و از خاموشي و افول حق مأيوس شدند. پيامبر(ص) سلسله امامت را در غدير معرفي كرد تا دين خدا پابرجا بماند.

او ذريه و نسل خود را از فرزندان علي(ع) بيان كرد كه بايد به ريسمان محكمشان چنگ زد و رستگار گرديد.

پيامبر(ص) بارها و بارها تاكيد كرد كه: دوستي با علي(ع) و فرزندانش، دوستي با من و دشمني با آنان دشمني با من است.

غدير طرحگاه سازمان امامت است و پيماني است براي ادامه راه انبيا و اوصيا. عيد غدير، بازخواني پرونده امامت و ولايت است.

دشمنان غدير، نه فقط دشمن علي(ع) هستند كه دشمن هدايت و سعادت بشرند و آنها نيستند جز كافران و منافقان.

مهدي(عج) در غدير

پيامبر اكرم(ع) پس از انتصاب و معرفي اولين سر سلسله ولايت و امامت به امر الهي، آخرين جانشين خود را هم در عباراتي چند معرفي مي كند تا حق جويان و عدالت طلبان راه را گم نكنند و همگان بدانند كه جانشينان او دوازده نفرند و همگي خليفه اويند. آخرين آنها كسي است كه به عدل و قسط قيام مي كند و دين حق و مورد رضايت خدا را بر تمام جهان حكمفرما مي گرداند:

آگاه باشيد! همانا آخرين امامان از ما، مهدي قائم(عج) است.

آگاه باشيد! او بر تمام اديان پيروز مي شود.

آگاه باشيد! او از ستمگران انتقام مي گيرد.

آگاه باشيد! او گشاينده دژهاي مستحكم شرك و فساد و نابود كننده آنهاست.

آگاه باشيد! او نابود كننده شرك است.

آگاه باشيد! او انتقام گيرنده خون دوستان خداي عزيز و بزرگ است.

آگاه باشيد! او ياري دهنده دين خداي عزيز و بزرگ است.

آگاه باشيد! او سيراب كننده تشنگان از درياي حقيقت است.

آگاه باشيد! او فضل و برتري دانشمندان، و جهل و بي خردي ناآگاهان را مي داند.

آگاه باشيد! او برگزيده خداوند و امام انتخاب شده از طرف اوست.

آگاه باشيد! او وارث هر دانشي است، و علم او بر همه علوم برتر است.

آگاه باشيد! او معرفي كننده خداي عزيز و بزرگ و روشن كننده احكام و راه ايمان است.

آگاه باشيد! او شجاع و درستكار است.

آگاه باشيد! امور آفريدگان به او واگذار شده است.

آگاه باشيد! كه پيامبران گذشته به ظهور او بشارت داده اند.

آگاه باشيد! او آخرين حجت الهي است و بعد از او حجتي نخواهد آمد، در جهان حقي نيت مگر آنكه با اوست، و دانشي نيست مگر آنكه در نزد اوست.

آگاه باشيد! كه كسي توان پيروزي بر او را ندارد، و ياري دهنده‌اي جز او نيست.

آگاه باشيد! او ولي خدا در زمين و داور او در ميان خلق، و امين اسرار الهي در نهان و آشكار است.[8][8]

اگر پيامبر(ص) مهدي(ع) را معرفي نمي فرمود، معلوم نبود نامي از او بماند. چرا كه مردم دستور خدا در مورد جانشيني و ولايت علي(ع) را گردن ننهادند و براي بي فروغ كردن چراغ امامت در طول تاريخ كمر همت بستند. برخي را كشتند و گروهي را اسير و جمعي را آواره نمودند،[9][9] اما غافلند از آنكه ارادة خداوند اين است كه دينداران بر جهان مسلط شوند گرچه به مذاق كافران و مشركان خويش نيايد.[10]

مهدي(عج) در نگاه علي(ع)

دين خدا همان است كه وعده آن در كتاب الهي آمده است. خداوند به كساني كه ايمان آورده و عمل صالح انجام دهند، وعده داده كه آنها را در زمين جانشين مي گرداند و دين پسنديده‌اي را كه پس از ترس، به آنها آرامش بخشد، برايشان مستقر و مستحكم گرداند.[11] بديهي است دين مورد رضايت خدا، همان است كه خداوند آن را اسلام ناميد و در روز غدير به آن رضايت داد. استقرار اين دين ممكن نخواهد بود جز آشنايي با برپاكنندگان آن و عمل به دستوراتشان، تاريخ شاهد زمينه سازي جانشينان پيامبر اكرم(ص) يكي پس از ديگري است. تا مقدمات قيام بر پا كننده دين مورد رضايت خدا را فراهم سازد.

علي(ع) كه پس از پيامبر(ص) اولين جانشين او بود، مردم را به وجود امامي غايب از فرزندان خود خبر مي داد كه جهان را پر از عدل و داد كند همانطور كه از ظلم و جور آكنده است.

چه زيباست كه شادماني جشن غدير را با شيريني معارف امير مؤمنان(ع) درباره فرزندش مهدي(عج) بياميزيم و اين شور را شعور و اين عشق را با عمل همراه سازيم.

1. بخشنده

"بسيار بخشنده است".[12]

2. پناهگاه

"دژي محكم و پناهگاهي مستحكم است".[13]

3. الگوي صالحان

"هر كس او را درك كند، او را مشعلي فروزان مي يابد كه الگوي صالحان است".[14]

4. نجات بخش بشريت

"بندها را مي گسلد و به بردگي و بهره كشي انسان از انسان خاتمه مي دهد".[15]

5. عدالت گستر

"حضرت علي(ع) به فرزندش امام حسين(ع) فرمود: اي حسين! نهمين فرزند تو، قيام كننده به حق است. او دين را آشكار مي كند و عدالت را مي گستراند".[16]

6. شادي آفرين

"با آمدن او اهل آسمان و زمين شادمان مي گردند".[17]

7. پاداش ثابت قدمان

"براي قائم ما غيبتي است طولاني، آگاه باشيد كسي كه در آن روزگار بر دين خود ثابت قدم باشد و قلبش از طولاني شدن غيبت امام سخت نگردد، در روز رستاخيز در بهشت با من و در كنار من خواهد بود".[18]

8. دعا براي حضرت

"بار خدايا! غيبت او را پايان بخش غمها قرار ده و به وسيله او شكاف‌ها و نفاق‌ها را از ميان امت بردار».[19]

غدير يعني بيعت با امامت كه علي(ع) اولين مصداق آن است و مهدي(عج) آخرين آن.

و يك سوال اساسي پيش روي ما؛

آيا آماده پذيرش امام زمان(عج) هستيم يا منفعت طلبي ها و شهوتراني‌هاما را نيز به بيراهه مي برد؟!

آيا ما از كساني هستيم كه با دانش، بصيرت و خودسازي براي تحقق آينده سبز و زيباي ظهور تلاش و كوشش نمايند:

"يُوَطّئونَ اللمَهدي سُلطانَه"؟![20]

 

پي نوشت:

[1]- كشف اليقين، ص238.

 [2]- امالي صدوق، ص354.

 [3]- مائده/67، آيه «ابلاغ».

 [4]- «غدير خم» سرزميني است كه به جهت وجود آب و چند درخت كهنسال، محل استراحت كاروانياني بود كه از آنجا مسيرشان به سمت مدينه، مصر، عراق و نجد جدا مي شد.

 [5]- احتجاج طبرسي، ج1، ص66، الغدير علامه اميني؛‌حماسه غدير، محمد دشتي.

 [6]-  تفسير عياشي، ج1، ص329.

 [7]- مائده/3، آيه «كمال دين».

 [8]- احتجاج طبرسي. ج1، ص66: خطبه غدير.

 [9]- دعاي ندبه.

 [10]- صف/9.

 [11]- نور/55.

 [12]- غيبت نعماني، باب13، ح1.

 [13]- همان.

 [14]- همان.

 [15]- نهج البلاغه، خطبه150.

 [16]- كمال الدين، صدوق، ج1، ص304.

 [17]- نهج البلاغه، خطبه150.

 [18]- كمال الدين، صدوق، ج1، باب26، ح14.

 [19]- غيبت نعماني، باب13، ص212.

 [20]- سنن ابن ماجه، جزء2، باب الفتن.

منبع: ویژه نامه الکترونیکی "غدیر و مهدویت" مرکز تخصصی مهدویت

 

پایان پیام/

کد خبر 409242

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha