به گزارش خبرگزاری شبستان،شبکه المنار در گزارشی با عنوان طالبان و داعش دو نمونه ای که عامل دخالت خارجی هستند آورده است: مشترکات زیادی میان طالبان در افغانستان و داعش در عراق و سوریه وجود دارد زیرا پایه فکری هر دو بر اساس تکفیری شمردن دیگران است و آنها از مفاهیم دینی برای اهداف ویرانگرانه و تسلط طلبی سوء استفاده می کنند.
طالبان در افغانستان پس از درگیری هایی که همه اموال و دارایی ها و حتی آبرو افغان را در معرض قرار داد شکل گرفت و توانست کل افغانستان را تسلط خود درآورد و کابل در سال1996 سقوط کرد.طالبان از عقب نشینی نظامیان شوروی سابق از افغانستان و همسویی سعودی-پاکستانی-آمریکایی نهایت استفاده کرد.
این سه کشور مایل به تسلط بر افغانستان بودند تا دست روسیه را از آسیای مرکزی کوتاه کنند به ویژه آمریکایی این هدف را دنبال می کردند.همچنین عمق استراتژیک در جنگ هند برای پاکستان و بُعد دینی برای عربستان داشت تا رهبری خود در جهان اسلام را تقویت کند.
طالبان که با القاعده از نظر فکری یکسان هستند با تسلط بر افغانستان حکومت متکی بر افکار تکفیری را برپا کرد و اقدام به قتل و آواره کردن مسلمانان، ویران کردن پایه های کشور کرد.تجربه طالبان با برخی اختلافات در سطح تاکتیکی با ابراهیم عواد البدری ملقب به ابوبکر البغدادی و اعلام خلافت اسلامی تکرار شد و البغدادی از اختلافات همتایان خود در سوریه نهایت استفاده را کرد.
این دو در بسیاری از موارد با یکدیگر اشتراک دارند از جمله به وجود آمدن آنها بر اثر اشغالگری های آمریکاست.آمریکایی زیرساختهای امنیتی و نظامی در عراق را نابود کردند و اسباب قدرت داعش را فراهم ساختند.حوادث سوریه سبب شد که آنها مجال تحرک بیشتری داشته باشند.
منافع غربی و منطقه ای برای نابودی نظام سوریه از یک طرف و تاثیر بر روند اوضاع عراق از سوی دیگر در شکل گیری داعش موثر بود واین مشابه همانند روند طالبان در افغانستان بود.افغانستان با گذشت 13 سال از حوادث یازده سپتامبر تاوان می دهد.داعش در عراق سبب شد که آمریکا دوباره چشم طمع به عراق بدوزد و همه دستاوردهای عراقی ها در خروج نظامیان آمریکایی را از بین ببرد.طالبان و داعش اقدام به نابودی زیر ساختهای کشورها و ایجاد حالت رعب و وحشت در میان جامعه دو کشور کردند و تکفر سرکوبگرانه و رقص مرگ را ترویج کردند و حقوق مردم در دیدگاه آنها جایی نداشت.
درحالی که القاعده ندای جنگ با صلیبی ها را در جنگ افغانستان می داد در قبال مقدمه چینی های غربی و منطقه ای برای داعش در عراق واکنشی نشان نداده است که این نشانه شکاف عمیق میان صاحبان یک تفکر است زیرا حتی تفکر مبارزه با آمریکا نیز نتوانسته اند سرکردهای قدرت طلب را به یکدیگر نزدیک کند و طرفین یکدیگر را در سوریه می کُشند.
دامنه این اختلاف میان داعش و دیگر گروههای طرفدار سعودی، ترکیه و قطر به حدی رسیده است که طرفداران داعش رهبر القاعده را امیر گمراه بخوانند و آن را کافر بشمارند.از زمانی که خلافت البغدادی شکل گرفته است الظواهری تقریبا محو شده است و هیچ موضع گیری از آن شاهد نیستم.درجنگ علیه داعش سرکرده های القاعده سکوت اختیار کرد اند و به دنبال رهایی از شر البغدادی هستند اما می دانند که جنگ جدید دامن آنها را نیز می گیرد زیرا جبهه النصره در فهرست تروریسم سازمان ملل قرار دارد.
تلاش الظواهری برای دور کردن خود ازجنگ بی فایده است زیرا آمریکا بارها اعلام کرده است که گروههای دیگر را نیز هدف قرار میدهد و این اشاره به القاعده دارد.
نظر شما