خبرگزاری شبستان: در متون تاریخی و در احادیث و روایاتی که باقی مانده، از هیچ بنای باشکوهی نام برده نشده است. در زمانی که پیامبر(ص)، اسلام را به مردم ابلاغ کردند هیچ بنای باشکوهی وجود نداشت.
نخستین مسجد، مسجدالنبی در مدینه است که شکل بسیار ساده ای با یک فضای سرپوشیده و یک فضای باز داشته است. بنابراین معماری قدسی ابتدا وجود نداشت و معماری مساجد به تدریج در دامان کشوری چون ایران شکل و نمود خود را بازیافت.
مسجد جامع کوفه که حدودا در سال هفده هجری قمری طراحی و ساخته شد شبستانی بسیار ساده داشت که در یک سمت شبستان و در سمت دیگر یک صحن بود و چهار طرف فضاهای ورودی بودند، یک فضای معماری بسیار ساده که در اثر حادثه ای در سال چهل هجری قمری دچار آتش سوزی و قسمت هایی از آن ویران شد؛ اما آن را بازسازی کردند و تحول عظیمی در آن رخ داد. در هنگام بازسازی یک حیاط مرکزی اضافه شد. سه طرف رواق، یک طرف شبستان، اما معماری مسجد به همین ترتیب بوده و حتی شبستان در آن زمان فاقد دهانه های ورودی بوده است.
ما نه تنها در معماری مساجد بلکه در معماری آرامگاه ها هیچ بنای باشکوهی در قرن اول و دوم هجری قمری نداریم. این روند ساده گرایی در قرن اول و دوم و سوم وجود داشت تا اینکه اتفاقاتی رخ داد و در اواخر قرن سوم و اوایل قرن چهارم هجری قمری، نوعی احساسات ملی گرایانه بروز کرد.
به تدریج ایرانیان بین اسلام و اعراب تفاوت قایل شدند. این جریانات در حوزه های مختلف هنری، فرهنگی، ادبی و فلسفی جلوه گر شد. در حوزه ادبیات، دقیقی و فردوسی شاهکارهای خودشان را خلق کردند. در حوزه فلسفه سهروردی و اماثل آن در ایران ظهور کردند. در حوزه معماری نیز نوعی توجه به معماری دوران پیش از اسلام را مشاهده می کنیم.
مفهوم های قدیم معماران ایرانی که امروزه عموما تحت عنوان معماری قدسی از آنها یاد می شود، مفهوم های اصیل معماری پیش از اسلام بوده که طبعا با اسلام هیچ مغایرتی نداشته و دوباره مورد استفاده قرار گرفته است. برخی از مفاهیم و الگوهای اصیل هنری در اکثر فرهنگ های بشری اشتراک دارند و تضادی ندارند.
از جمله این مفهوم ها، به طور مثال طرح چهار ایوانی است که طرحی متعلق به پیش از اسلام بوده و در قرن اول و دوم به هیچ وجه وجود نداشته و از اواخر قرن سوم و اوایل قرن چهارم هجری قمری به تدریج ابتدا در کاخ ها و کاروان سراها و کم کم در مساجد مورد استفاده قرار گرفته و تا دوران قاجار تداوم پیدا کرده است.
ما الگوهای دیگری نیز داریم که به تدریج وارد معماری ایران شده است. سال هاست که صحبت از نوعی معماری ثابت قدسی می شود در حالی که ما باید به این مساله به گونه ای متفاوت تر نگاه کنیم. معماری قدسی کاملا نسبی است. چه درنگ چه در تناسبات و چه در عناصر معماری متناسب با هر فرهنگ و بوم شکل گرفته است.
ما در سرزمین های گوناگون و در دوره های تاریخی متفاوت، معماری های قدسی داریم. هیچ معیار واحدی نداریم که بگوییم این طراحی بر اساس چهار معیار معماری قدسی است. معماری قدسی یک پدیده متحول در طول تاریخ بوده که غالبا امروزه به صورت یک پدیده ثابت نگریسته می شود. گاه تفسیرهای بسیار عرفانی نیز از آن می شود.
اگر روند تاریخی را بررسی کنیم متوجه می شویم که باید کمی در آن تجدید نظر کنیم. تحول معماری ایرانی تا دوران صفویه همانند سایر پدیده های فرهنگی در ایران کمابیش به صورت درون زا ادامه داشت.
ادامه دارد...
نظر شما