به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات شبستان ،رمان «سفر به گرای 270درجه» عنوان اثری است از احمد دهقان با موضوع جنگ هشتساله ایران و عراق. این رمان پس از انتشار خود توانست جایزه 20 سال داستاننویسی، جایزه چهارمین دوره انتخاب کتاب سال دفاع مقدس و جایزه بیست سال ادبیات پایداری را به دست آورد.
در این رمان ناصر جوان محصلی است که در حال گذراندن امتحانات تحصیلی است. او قبلاً بارها در مناطق جنگی به طور داوطلبانه حضور داشته و خاطراتی از آن روزها را همواره با خود مرور می کند. حضور او در جبهه ها به قبل از امتحانات او برمیگردد. او ظاهراً بر خلاف میل خود و بیشتر به اصرار پدر و مادرش جبهه ها را ترک کرده است تا درسهایش را بخواند و امتحانات خود را با موفقیت طی کند.
او در منزل درسهایش را می خواند و خود را برای امتحانات آماده میکند، اما دلش جای دیگر است. در اوقات فراغت به خانه دوستان خود میرود، دوستانی که درزمان حضور در مناطق جنگی با هم بودهاند. او در مراجعات خود به خانه دوستان همدورهای متجه میشود که آنها دوباره به مناطق جنگی برگشتهاند واین امر بیشتر باعث دلتنگی او میشود.
وضع اقتصادی خانواده ناصر مناسب نیست و پدر پیرش کارگر ساده یک کار خانه است. ناصر فرزند بزرگ خانواده است و به غیر از خود، یک برادر به نام مصطفی ویک خواهرکوچک به نام رؤیا دارد. مادرش نیز همواره به او رسیدگی می کند تا امتحانات خود را با موفقیت به پایان برساند. پدر با رفتن او به مناطق جنگی مخالف است و معتقد است همه که نباید به جنگ بروند و بجنگند. مملکت در آینده آدمهایی با آدمهایی با شغلهای دیگر هم نیاز دارد. او اصرار دارد ناصر درس بخواند و در آینده دکتر شود. البته این حرفهای پدر نوعی بهانه است. او نمیخواهد در دوران پیری، فرزند ارشد خانواده را از جمع پنج نفره خانواده خود دور ببیند.
ناصر در این میان می ماند که چه طور حرف دلش را به پدر بگوید واز او اجازه بخواهد به جبهه هاب برود. او در مراجعه به خانههای دوستانش با جای خالی آنها مواجه می شود ودر نهایت تصمیم میگیرد هر طوری هست خود را به جبهه برساند.
او حرف دلش رابه مادر میگوید و مادر هم سر سفره شام برای پدر بازگو میکند. پدر مثل همیشه عصبانی میشود و عصبانیت خود را سر دختر کوچک خود، رویا خالی می کند، اما به ناصر حرفی نمیزند.
ناصر چند روز دیگر سکوت می کند تا این که علی یکی از دوستان همدورهای زمان حضور در مناطق جنگی به خانه آنها میآید. پدر با علی برخورد گرمی می کند.
علی در خانه آنها راحت و صمیمی است و با همه اعضای خانواده با شوخی و بذله گویی برخورد می کند. او در نهایت میگوید:«زمان عملیات نزدیک است و آمدهام ناصر را با خود ببرم.»
ناصر از این حرف علی خوشحال میشود. پدر نیز کوتاه میآید و به علی می گوید مواظب ناصر باشد وعنوان می کند که ناصررا به علی میسپارد.
علی زمان و مکان مراجعه به مناطق جنگی را به ناصر میگوید و از او میخواهد خیلی زود آماده شود.
صبح روزی که قرار است ناصر برود، پدر موقع رفتن به سرکار، مقداری پول تو جیبی به ناصر میدهد و از اومی خواهد برای خانواده نامه بنویسد. درزمان موعود، اصغر، پیک گروهان را میبینند. اصغر می گوید برای خرید به شهر آمده است. آنها همراه اصغر بعد از طی مسافتی با یکی از تویوتای نظامی به موقیعت استقرار گروهان می رسند.
افراد گروهان در چادرهای کنار هم مستقر هستند. علی که شخصیت شوخ و بذلهگویی دارد، در طول راه ناصر را وادار کرده است تا برای بچهها شیرینی بخرد. او دوباره با همان شوخی و بذله گویی، ناصر را به بچههای مستقر در چادرها معرفی میکند. افراد حاضر در گروهان که همگی ناصر را از قبل میشناسند، به استقبالش میآیند واز او پذیرایی میکنند.
ناصر در هنگام ورود به گروهان یک یک نیروهای گروهان را میبیند، آنها را در آغوش می کشد و خوشحال است که خود را در جمع دوستان سابق خود در جبهه میبیند.
این اثر را باید یکی از زندهترین و ملموسترین و در عین حال منصفانهترین آثار داستانی در توصیف صحنههای نبرد هشت ساله علیه دشمن بعثی به شمار آورد. رمانی که شخصیتپردازی ملموس آن در کنار بیان شفاف و قابل لمس صحنههای نبرد، این اثر را نه برای مخاطب ایرانی که برای تمام مردمانی که دوست دارند روایتی انسانی و واقعی از جنگ بخوانند، به اثری قابل اعتنا و در خور توجه مبدل کرده است.
دهقان با ادبیاتی تصویری و در عین حال ساده، مخاطب خود را صفحه به صفحه، به دل صحنههای نبرد میبرد و در حد و اندازههای یک فیلم مستند او را به هیجان می آورد. این کتاب به دلیل سبک خاص نوشته و روایت عمیق و ویژه جنگ از اقبال زیادی برخوردار شد و مورد توجه جدی قرار گرفت.
«سفربه گرای 270 درجه» تولید دفتر ادبیات و هنر مقاومت حوزه هنری است که در قطع رقعی توسط سوره مهر به چاپ بیستم خواهد رسید.
پایان پیام/
نظر شما