آیت الله دکتر روح الله قرهی مدیر حوزه علمیه امام مهدی(عج) حکیمیه، از صاحبنظران حوزه معارف، فقه و فلسفه است و علاوه بر تحصیلات حوزوی، دکترای فلسفه غرب از دانشگاه هامبورگ دارد. بخش دوم گفتگوی سرویس قرآن و معارف خبرگزاری شبستان با این چهره حوزوی و دانشگاهی را درباره مفهوم پویایی در فقه و ارتباط فقها با علوم عصر می خوانید. .
• یک نکته مهم درباره نوآوری در فقه به نظرم تمییز قرار دادن میان مفهوم نوآوری و تشتت و بدعت است. این مرزبندی مهمی است که شاید اگر توجه نشود سرگردانی های بسیاری اتفاق بیفتد. قبول دارید؟
ببینید، آیت الله العظمی نجفی صاحب "جواهر الکلام" که امام در حق ایشان گفتند فقه ما فقه جواهری است در بحث بیع، مطالبی را مطرح می کنند و از نوعی بیع به نام "بیع فضولی" نام می برند. ایشان در بیان این مبحث اشاره می کنند به این که: شما چطور و با چه حالی به مسأله بیع فضولی نگاه می کنید در حالی که اکثر آن قیل و قال است. پس باید مسأله ای را به وجود بیاورید که بتوانید بحث حقیقی را در آن مسأله صورت دهید. تذکر و تذکاری که صاحب "جواهر" می دهند نکته مهمی است. گاهی مطالبی به عنوان نوآوری مطرح می شود اما در واقع قیل و قال و افراط و تفریط است.
گاهی میان حقیقت و اوهام فاصله نمی گذاریم. ممکن است کسی گمان کند که نوآوری می کند اما به حقیقت درگیر قیل و قال بوده باشد. پس ما از اساس با نوآوری مخالف نیستیم به شرط آن که واقعا نوآوری باشد. میرزای آشتیانی اعلی الله مقامه در باب تجلیل از مقام و جایگاه شیخ انصاری صاحب "مکاسب" و "رسائل" می فرمایند آنچه را که ما تحقیق کردیم رشحه ای از رشحات و ذره ی از ذرات تحقیق شیخ است. پس توجه کنید که شیخ انصاری چقدر در این مسأله نوآوری آورده است. ما شواهد و مثال های فراوانی از نوآوری های فقهای بزرگ از امام راحل در تحریرالوسیله و آیت الله خویی و آیت الله ابوالحسن اصفهانی می توانیم بیاوریم که با رعایت اصول دست به چه ابتکارات و نوآوری هایی زده اند.
• گاهی در فتاوای فقها به مواردی می خوریم که تحت عنوان شاذ از آن ها یاد می شود. از نقطه نظر جنابعالی نسبت نوآوری با شاذ بودن یک فتوا چیست؟
- ما در چارچوب یک سری قواعد فقهی نوآوری می کنیم اما اگر بخواهیم از این چارچوب ها بیرون بیاییم در آن صورت مباحثی به وجود می آید که چندان علمی نیست.
ما در فقه به اصل" استصحاب" و "دلایل فقاهتی" محتاجیم و نمی توانیم بیرون از این دایره بایستیم. اگر کسی بیاید و پشت به این اصول کند و نه عقل را بپذیرد و نه کتاب و سنت را، معلوم است نوآوری اش از کجا سر برمی آورد. رفتار همه نوادر اجتهاد و فقه از سید مرتضی، محقق حلی، شهید اول، شهید ثانی و هم بزرگان این گونه است، بنابراین اگر کسی بگوید من فتوا می دهم اما اعتنایی به ادله و براهین ندارم پذیرفتنی نخواهد بود. از این روست کسی که اصولی باشد باید منطق را بداند و حتی بنده قائل به این هستم که اصولی، فلسفه را هم باید بداند تا ساختار ذهنی او با شیوه های استدلال و تفکر آشنا باشد و در این ساحت ورزیده شود. پس بنابراین وقتی صحبت بر سر نوآوری است ما اول از همه باید به توافقی در این باره برسیم برای این که ممکن است مراد کسی از نوآوری نوعی هرج و مرج باشد که ما قائل به آن نیستیم.
آیت الله حکیم در "حقایق الاصول" در بحث الفاظ نکات خیلی ریز و ظریفی دارند که بسیار پرسش های بنیادینی را مطرح می کنند که آیا فی المثل این لفظ به ما هو لفظ، لفظ است. مثلا واژه صلاه از کجا آمده است؟ واضع این الفاظ چه کسانی بوده اند؟ خب این ها بحث های دقیق و مفصلی است که ایشان انجام می دهند و نشان دهنده نوآوری های فکری ایشان است اما توجه کنید که این تکاپو در فضای علمی است و منابع بسیار قوی در این باره دارند.
• جناب قرهی! شاید مسأله مهمی که این جا وجود دارد تعامل، همپوشانی و اثرگذاری و اثرپذیری علوم از همدیگر است. طبیعتا فقه نیز از این قاعده مستثنی نیست. به عنوان مثال عرض می کنم که "استهلال" به عنوان مسأله ای که در فقه وجود دارد متأثر از علم نجوم و ستاره شناسی است. خب اگر دانش ما درباره آسمان و اجرام آسمانی تحول پیدا کند و دایره آگاهی هایمان در این باره وسیع تر شود این تحول و توسع بر فقه هم اثر می گذارد. دیدگاه تان درباره این تعامل چیست؟
- ما از گذشته تا به امروز این ارتباط فقه با علوم دیگر را داشته ایم و در آینده هم همین طور خواهد بود. توجه کنید که در گذشته بزرگان و علمایی مثل قطب الدین شیرازی، ملا هادی سبزواری، سید طاووس، شیخ طوسی و دیگرانی را داشتیم که در بسیاری از شاخه های علوم متبحر بودند و از دانش شان در این زمینه سود می جستند.
همچنان که شما مثال زدید ما فی المثل در مباحث قبله شناسی نیاز به نجوم داریم و از این رو بزرگان ما در گذشته دانش خوبی درباره علم نجوم داشتند و حتی مرزها و قلمروهای علم نجوم را با پژوهش هایشان توسعه می دادند یا فرض کنید طبیب بودند و به علم طب اشراف و آگاهی داشتند چون مسایلی در فقه پیش می آمد که جز با اشراف به زوایای علم طب نمی توانستند رفع و رجوع کنند.
اتفاق تلخی که بعدها افتاد این بود که این شاخه ها را از همدیگر جدا کردند که البته کار استعمار بود. نتیجتا آرام آرام این شاخه های مهم دانش از حوزه ها بیرون رفتند در حالی که قبلا این طور نبود. یعنی شما می دیدید که شعر و حکمت و طب و فلسفه و فقه در وجود کسی جمع شده است.
شما به شخصیت ابوعلی سینا نگاه کنید. ایشان فقیه است اما در عین حال تسلط و اشراف نبوغ آمیزی به فلسفه و حکمت دارد ضمن این که کتاب "قانون" را دارد در حوزه فقه و فلسفه و منطق هم مباحث موشکافانه اش را پیش می برد.
من می خواهم عرض کنم که این جمیع جهات بودن و ذهن چندوجهی داشتن خاص ابن سینا نیست و بسیاری از بزرگان ما این گونه بوده اند و همین چندوجهی بودن علم و شخصیت شان به پویا بودن فقه کمک می کرده است، یعنی از طب و نجوم و منطق و سایر رشته های علوم به عنوان ابزار برای غور در مسایل و رسیدن به پاسخ های متقن درباره شبهات و پرسش های پیش آمده سود می جسته اند.
اصلا علمای راستین ما در استفاده از نوآوری های علوم و فناوری پیشتاز بوده اند. شما نگاه کنید وقتی برای اولین بار نسل قدیمی سیستم های صوتی به ایران وارد شد آیت الله شاه آبادی از اولین علمایی بودند که از این بلندگوها در مسجد و منبرشان استفاده کردند با این که برخی از جاهلان و متحجرین به ایشان خرده می گرفتند که این ها از دیار کفر و بلاد فرنگ آمده و نباید به مسجد راه شان داد اما ایشان در برابر این خرده گیری ها عصبانی شدند و فرمودند اتفاقا این وسایل را مسلمان ها باید تولید می کردند و روزی می بینید که همین ها را به سینه هایشان می زنند. توجه می کنید؟ بعضی ها دیگر پشت سرشان نماز نخواندند اما پیش بینی آیت الله شاه آبادی درست از آب درآمد و امروز می بینید که همین میکروفون ها را به سینه ها سنجاق می زنند بدون آن که کسی گمان کند ایمانش آسیب دیده است.
• در حالی که اتفاقا امروز در محافل روشنفکری یک جور مسأله را مطرح می کنند که انگار علما از اول مخالف فن آوری و ابزارهای ارتباطی و تسهیل کننده زندگی بوده اند.
- دینی که زمان پیامبر در آن فضای جاهلی، یادگیری علم را یک فریضه برای مسلمان فارغ از جنسیت و رنگ و نژاد می داند چطور می تواند مخالف علم و فناوری باشد؟ متأسفانه توافق نانوشته ای میان استعمار و جاهلان و صهیونیسم وجود دارد که این فکر را در جامعه اشاعه بدهند که علما واپس گرا و مخالف شاخه های نوین دانش و ابزارها و فن آوری ها هستند.
شما امروز می بینید که نه تنها بدون هیچ مقاومتی ابزارها و فناوری های نوین نرم افزاری و ارتباطی در حوزه های ما به کار گرفته می شود بلکه اصلا حوزه ها پدیدآورنده این نرم افزارها و ابزارها شده اند و بخش قابل توجهی از محصولات شرکت های تغذیه کننده از معارف دین همگام با این تحولات پیش می رود. پس روی این موضوع باید دقت شود که کسی مخالف ابزار نیست.
سید مجاهد بحرالعلوم در "مفاتیح الاصول" در تبیین رابطه علوم و فقه می فرمایند این سنت الهی است و قانون و سنت بر این جاری است که علوم و صنایع روز به روز در حال رشد هستند چرا که امروزی ها مسایل و مطالبی را در کلمات گذشتگان کشف می کنند که بی سابقه است و امکان دارد آیندگان به خاطر تحقیق بیشتر مطالبی را در سخنان امروزی ها به دست بیاورند که در همان نسبت و اندازه باشد.
ابن ادریس می فرماید: انسان خردمند کسی است که هدفش رسیدن به حق باشد اما این نیل به حق را از راه دلیل و برهان پیش ببرد یعنی روی به سمت حق باشد و طریق این روی آوردن، پویایی در علم و به کار بستن ابزارها.
• می خواهم بپرسم این ابزارهای نوین نمی تواند در قامت حجاب مطرح شود؟ منظورم این است که فی المثل دنیای مجازی که امروز حوزه ها هم از آن برای بسط دانش و آگاهی استفاده می کنند به کشور دچار هرج و مرج می ماند که سره و ناسره و تر و خشک در آن آمیخته اند و حتی گاهی نمی دانید جای اصل و بدل کجاست.
- نکته مهمی است. نه تنها در این موردی که اشاره کردید در کل باید مراقب بود ابزار وسیله فریب نشود و اتکای ما به ابزار بیش از حد خوشبینانه نباشد. مثال ساده اش همین است که امروز رساله های عملیه و استفتائات آقایان مراجع تقلید در اینترنت وجود دارد. خب یک پژوهشگر و محقق خیلی وقت ها نیاز دارد که همچنان از شکل سنتی تحقیق یعنی رجوع به منابع مکتوب استفاده کند چون کتابی که منتشر شده و محتویاتش بارها ویرایش شده و از زیر چشم ناشر و مولف عبور کرده بسیار قابل اطمینان تر از مطلبی است که حتی یک فرد با نیت سالم در اینترنتبه اشتراک قرار می دهد اما سهوا دچار اشتباهات و اغلاط فاحش می شود.
من از شما می پرسم کدام یک از مراجع ما، سایت و پایگاه اطلاع رسانی ندارند؟ از سنتی ترین مراجع ما مثل آیت الله وحید بگیرید تا امام المسلمین حضرت آیت الله خامنه ای در فضای اینترنت، سایت و پایگاه دارند. از شیخ الفقهای عصر ما آیت الله صافی گلپایگانی تا آیت الله مکارم شیرازی همه و همه از ابزارهای نوین برای ارتباط با مخاطب و تهیه خوراک فکری و معنوی سود می برند همین رویکرد بزرگان حوزه نشان می دهد که کسی با ابزار مدرن مخالفتی ندارد اما هوشمندی ایجاب می کند که متوجه محدودیت ها و فضای دوگانه این ابزارها هم باشیم.
پایان پیام/
نظر شما