خبرگزاری شبستان: "انقلاب اسلامی حاصل مجموعه نظام فکری امام خمینی است که یکی از مؤلفه های آن حکمت صدرایی است. بی شک حکمت صدرایی در مجموعه اندیشه امام خمینی جایگاه قابل توجهی دارد، اما در نقش آن در انقلاب اسلامی نباید مبالغه کرد. انقلاب اسلامی مبتنی بر اسلام شناسی امام خمینی است که شامل نظام اعتقادی، اخلاقی و فقهی اوست. از این رو هم حکمت، هم عرفان، هم اخلاق و هم فقه اسلامی که ریشه در قرآن و سنت دارد در فهم و تبیین مبانی اسلام و بنیان های فکری انقلاب اسلامی نقش دارند. تأثیر حکمت متعالیه بر انقلاب اسلامی از طریق تأثیر آن در تبیین عقلانی نظام اعتقادی اسلام است." این جملات بخشی از سخنان محمد فنائی اشکوری، استاد فلسفه تطبیقی موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) در گفتگو با شبستان درباره اندیشه های فلسفی امام خمینی (ره) است؛ گفتگوی ما را با این استاد دانشگاه می خوانید:
مبانی اندیشه های فلسفی امام خمینی (ره) بر چه محوری استوار بود؟
قبل از هر چیز باید بدانیم که امام خمینی (ره) یک اسلام شناس است و مبانی اندیشه او همان مبانی اندیشه اسلامی است. اسلام یک نظام معرفتی است که بر پایه آن یک شیوه زندگی بنا می شود که هدف آن رستگاری و کمال انسان است. معارف اسلامی مشتمل است بر نظام اعتقادی، نظام اخلاقی و نظام فقهی که مرتبط و هماهنگ با یکدیگر هستند. در هر سه نظام، محور اصلی توحید است. محور در نظام اعتقادی، معرفت توحیدی است، محور در نظام اخلاقی، محبت توحیدی و محور در نظام فقهی اطاعت و عبودیت توحیدی است. منبع این معارف قرآن و سنت است که از نگاه شیعی شامل سنت پیامبر (ص) و معصومین (ع) از اهل بیت ایشان است. راه نیل به این معرفت عقل، نقل و شهود است. امام خمینی (ره) به عنوان یک فیلسوف، عارف و فقیه از همه این روش ها برای فهم معارف دین بهره می برد.
حکمت صدرایی در اندیشه امام خمینی (ره) و انقلاب اسلامی چه جایگاهی دارد؟
فلسفه اسلامی نوعی هستی شناسی عقلی است که فیلسوف می کوشد در آن خدا، جهان و انسان را به شیوه تفکر عقلی فهم و تبیین کند. فلسفه اسلامی دوره های مختلفی را گذرانده است که آخرین دوره آن حکمت صدرایی است. حکمت صدرایی به جهت استفاده از دستاوردهای حکما و عرفای پیشین و بکارگیری روش های گوناگون معرفت آخرین مرحله ای است که فلسفه اسلامی به آن رسیده است. امام خمینی(ره) عمیقا در حکمت صدرایی رسوخ دارد و از مدرسان برجسته و صاحب نظر آن به شمار می رود. حکمت صدرایی عمدتا ناظر به رویکرد عقلانی و عرفانی به هستی شناسی در معنای وسیع آن است. انقلاب اسلامی حاصل مجموعه نظام فکری امام خمینی است که یکی از مؤلفه های آن حکمت صدرایی است. بی شک حکمت صدرایی در مجموعه اندیشه امام خمینی جایگاه قابل توجهی دارد، اما در نقش آن در انقلاب اسلامی نباید مبالغه کرد. انقلاب اسلامی مبتنی بر اسلام شناسی امام خمینی است که شامل نظام اعتقادی، اخلاقی و فقهی اوست. از این رو هم حکمت، هم عرفان، هم اخلاق و هم فقه اسلامی که ریشه در قرآن و سنت دارد در فهم و تبیین مبانی اسلام و بنیان های فکری انقلاب اسلامی نقش دارند. تأثیر حکمت متعالیه بر انقلاب اسلامی از طریق تأثیر آن در تبیین عقلانی نظام اعتقادی اسلام است.
نگاه امام خمینی (ره) به فلسفه از چه منظر و زاویه ای بود؟
فلسفه حاصل عقل ورزی انسان است و انسان خردمند نمی تواند از آن بیگانه باشد. فهم عقلانی مبانی اعتقادی دین بدون کمک گرفتن از تفکر عقلی و فلسفی میسر نیست. این امر هم مقتضای عقل است و هم قرآن و سنت ما را به آن دعوت می کنند. بنابراین، از نظر امام خمینی که عالمی راسخ در معارف قرآنی و روایی است حکمت عقلی جایگاه رفیعی دارد. ایشان خود یک حکیم است و آثار مختلف ایشان بر این مدعا دلالت دارد. بخش هایی از درس های شرح منظومه و اسفار امام (ره) منتشر شده است. رساله مختصر "طلب و اراده" امام خمینی به تنهایی کافی است که رسوخ آن عالم در حکمت متعالیه را نشان دهد. اما از آنجا که بنیانگذار کبیر انقلاب یک عارف نیز هست، فلسفه را تنها راه معرفت و برترین نوع معرفت نمی داند و به فلسفه بسنده نمی کند. گرچه ما عقلا و شرعا باید نهایت استفاده را از عقل و فلسفه به عنوان محصول عقل کنیم، اما نباید در آن متوقف شویم. فراتر از فلسفه، شهود مستقیم حقایق از راه تهذیب و طهارت و عبودیت است که به آن عرفان می گوییم. از نظر امام (ره) جایگاه عرفان بسی برتر از جایگاه فلسفه است و او خود بهرمند از هر دو است. باید افزود عرفانی که امام خمینی از آن سخن می گوید و در جستجوی آن است عرفانی است که با چراغ دین و ولایت هدایت می شود. بنا بر این یافته های معرفتی عرفانی نیز سرانجام باید به وحی عرضه و با میزان وحی سنجیده شوند.
پایان پیام/
نظر شما