به گزارش خبرنگار سینمایی خبرگزاری شبستان، کمال تبریزی درباره فیلمش توضیح داد: من فکر میکنم در واقع شاید جانمایه اصلی این فیلم فرهنگ غلطی است که یک جوری وارد اعتقادات و جزو رفتار و سکنات ما شده است. ما یک مقداری راجع به داشتههایمان ناشکر، بیتفاوت و بیانگیزهایم و وقتی داشتههایمان را از ما می گیرند تازه میفهمیم که چقدر باارزش بوده است و این موضوع، طرح اصلی فیلم من بود.
تا وقتی آدمهایی که دوستشان داریم در کنارمان هستند، قدر آنها را نمیدانیم، برای من بارها و بارها پیش آمده که میخواستم به ملاقات فردی از اهالی هنر بروم، آنقدر این خواسته به تأخیر افتاده تا آن فرد از دستمان رفته است. من فکر کردم در نقطه بازی آقای عطاران به علاوه خانم بهرام باید این اتفاق انجام شود و در تمام پیشنهادات در سر صحنه قبل و بعدش در سر تدوین دائم فکر میکردم در تمام موارد این باید وجود داشته باشد و در صحنه آخر نمود پیدا کند، در حقیقت منظور من رابطههای انسانی بود.
رضا عطاران یک اخلاقی دارد که با هیچکدام از کسانی که کار کردم قابل مقایسه نیست، آنقدر اخلاق خوب و خاصی دارد و در رفتارش انعطافی است که ویژگیهای خاص و منحصر بفرد را ایجاد میکند و یک نوع غرور کاذب که در بسیاری از بازیکنان وجود دارد در ایشان وجود ندارد. عمده رفتارها، نشانهها و شوخیها در فیلمنامه وجود داشته مگر اینکه در برخی موارد یک مقدار شوخیها و رفتارها در تدوین جابجا شده باشد، وگرنه در فیلمنامه آقای قاسمخانی نوشتند پیشبینی شده بود. همه شوخیها و تمام صحنهها در مسیری حرکت میکنند که شخصیت اصلی را به دلتنگی به همسر از دستدادهاش برساند.
پیمان قاسم خانی نیز درباره ایده اولیه فیلمنامه این فیلم گفت: این فیلمنامه از روی یک طرح یک خطی نوشته شده است. زمان نوشتن فیلمنامه دو سال طول کشید، اگر واقعا فیلمی آن طور که باید در نیامده پایان توانایی من است و من همه تلاشم را کرده ام. من از اول این فیلم را آنقدر کمدی ندیدم شاید موقعیت طنز داشته باشد، اما هرچقدر که پیش میرود تیره و تارتر میشود.
پایان پیام/
نظر شما