به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری شبستان، حبیب الله عسگر اولادی در سال 1311 در تهران در یک خانوادهی متدین دماوندی متولد شد. پدر و مادرش هر دو دماوندی بودند. از بدو تولد تا 6 سالگی من در تهران بود. وی در محلهی امامزاده یحیی بین خیابان ری و سیروس (خیابان شهید آیتالله مصطفی خمینی فعلی) در تکیهی زرگرها کوچهی صاحب دیوان متولد شد.درگذشته در شناسنامهها ملیت و تابعیت بعد از اسم و فامیل بود. ملیت ما او نیزاسلام یا مسلمان بود. نویسندهی شناسنامه وقتی عسگراولادی را نوشته، مسلمان را آن طرف ملیت ننوشته. در کنار عسگراولادی نوشته است و فامیل وی در بین برادران و خواهرانم عسگراولادی مسلمان بود.
از حبس ابد تا انقلاب
مدتی البته برنج فروشی و آهن فروشی کرد ولی رفت و آمدش با تیپ های مذهبی بازار، سبب شد که با سیاست گره بخورد. 23 ساله بود که به همراه دوستانش، هیات مؤید را در مسجد امیرالمومنین راه انداختند. در این میان به قم هم رفت و آمد داشت و گفت و گوی اتفاقی اش با مهدوی کنی در اتوبوس تهران – قم او را به بیت امام (ره) می کشاند. اندکی بعد هیاتشان با هیات اصفهانی ها که با چهره هایی چون بادامچیان و میرمحمدصادقی عضوش بودند، آشنا می شود و پایه های تشکیل موتلفه آماده می شود.
سال 43 یکی از مهمترین حوادث زندگی سیاسی او رقم خورد. حسنعلی منصور توسط شاخه نظامی مؤتلفه (یا بنا به روایتی به سفارش شاخه نظامی مؤتلفه) ترور شد و او نیز به جرم نگهداری چمدان اسلحه دستگیر و به حبس ابد محکوم شد.
سال 56 اما درخواست عفو نوشت و آزاد شد. در این دوران برخی دیگر چون کروبی هم چنین درخواستی نوشتند.
فعال حزبی که کلاس اخلاق برگزار می کرد
او پس از انقلاب هم پیگیر فعالیت های حزبی بود و مدت ها در حزب جمهوری اسلامی، کلاس اخلاق برگزار می کرد. در عرصه اجرا، پس از انقلاب، در مجلس اول به عنوان نماینده تهران حضور داشت، سال 60 هم سوء قصدی به جانش انجام شد که ناکام ماند. تجربه وزارت هم دارد.
در کابینه رجایی و باهنر، وزیر بازرگانی بود. زمانی که مهدوی کنی نخست وزیر شد، باز هم در همین سمت باقی ماند ولی در دولت موسوی کارش با چهره هایی چون بهزاد نبوی گره خورد و استعفا داد.
بعدها از مخالفان نخست وزیری موسوی شد و از چهره های اصلی 99 نفری بود که با وجود نامه امام (ره)، حاضر نشدند به نخست وزیر رأی مثبت بدهند. مدتی هم رئیس سازمان اوقاف بود. او در دوره دوم و چهارم انتخابات ریاست جمهوری هم کاندیدا شد ولی در هر دوره کمتر از 2 درصد آرا به دست آورد.
عسگراولادی در دولت هاشمی، مسئولیت خاصی نداشت. این مسئولیت نداشتن البته سبب قطع ارتباط او نشد، او از جمله حامیان ویژه هاشمی است. رئیس مجمع تشخیص مصلحت را مجتهد سیاسی می داند. اعتقاد دارد در دنیا چراغ برمی دارند و دنبال چهره هایی چون هاشمی می گردند و حتی در دفاع از هاشمی، نامه انتقادی به حسین شریعتمداری می نویسد و یا به تندی در سرمقاله روزنامه رسالت، نوشته های رسایی علیه هاشمی را حرکت در پازل دشمن می داند.
در دوران خاتمی، فعالیت اجرایی چندانی نداشت و به تدارکات پشت پرده برای هماهنگی اصولگرایان مشغول بود. انتقادهای تند و تیزی هم علیه اصلاح طلبان مطرح کرد و نامه نگاری هایش با محمدرضا خاتمی، دبیرکل حزب مشارکت، از جمله رویدادهای مهم حزبی آن دوران محسوب می شود.
او در این سال ها بیشتر در کسوت دبیرکل جمعیت موتلفه اظهارنظر می کرد، سمتی که از سال 69 داشت و سال 83 به محمد نبی حبیبی واگذارش کرد. عسگراولادی دبیرکلی جبهه پیروان خط امام و رهبری که جمعی از تشکل های اصولگرا را برعهده دارد نیز داشت. عضویت در مجمع تشخیص مصلحت نظام و نمایندگی ولی فقیه در کمیته امداد امام خمینی و ریاست اتاق بازرگانی ایران و چین را هم به کارنامه اش بیفزایید.
وی با دولت احمدی نژاد روابط خوبی نداشت و این اواخر مطالب تند و تیزی در روزنامه رسالت مینوشت. این پیر مرد انقلابی در ماه اخیر به علت بیماری در بیمارستان بودو صبح دیروز به علت ایست قلبی دار فانی را وداع گفت و به امام شهدا پیوست.
مراسم خاکسپاری این پیر مرد انقلابی فردا ساعت 9 صبح از جلوی مدرسه عالی شهید مطهری به سمت قطعه 72 تن در بهشت زهرا تشییع می شود.
مراسم ختم مرحوم عسگراولادی نیز جمعه این هفته از ساعت 9 تا 11 صبح در مدرسه عالی شهید مطهری برگزار خواهد شد.
مراسم دیگری در هفتمین شب درگذشت آن مرحوم، دوشنبه (20 آبان) در مسجد علیابن موسیالرضا(ع) در میدان شهدا از ساعت 14:30 تا 16 برگزار خواهد شد.
پایان پیام/
نظر شما