بجنوردی ها برای تشییع پیکر شهید "احمد لنگری" آغوش گشودند

خبرگزاری شبستان:پیکر سرباز شهید 'احمد لنگری' که به همراه تعداد دیگری از سربازان نیروی انتظامی در منطقه مرزی سراوان توسط اشرار به شهادت رسید، امروز با حضور مردم در بجنورد تشییع شد.

به گزارش خبرگزاری شبستان از بجنورد؛ پیکر سرباز شهید 'احمد لنگری' که در منطقه مرزی سراوان به دست اشرار مسلح به شهادت رسیده بود، صبح امروز (7 آبان) با حضور گسترده مردم و جمعی از مسئولان تشییع شد.

 

این مراسم که با حضور "حجت الاسلام یعقوبی" امام جمعه بجنورد و "سیدعلی اکبر پرویزی" استاندار خراسان شمالی و دیگر مسئولان و قشرهای مختلف مردم از محل مسجد انقلاب شهرستان بجنورد آغاز شد، پس از عبور از میدان کارگر تا خیابان چمران ادامه داشت و لحظه به لحظه به جمعیت مردم در مراسم تشییع افزوده می شد.

 

مردم شهید پرور شهرستان بجنورد همچنان که با چشمان اشک آلود محمل این شهید والامقام را همراهی می کردند، با سر دادن شعار "مرگ بر آمریکا" و محکوم کردن این جنایت تروریستی در سراوان و شعار " ای شهید سرافراز راهت ادامه دارد" بر تداوم راه شهدا تأکید کردند.

 

این مراسم که تا خیابان آزادی شهرستان بجنورد ادامه داشت با اقامه نماز بر پیکر "شهید لنگری" توسط امام جمعه بجنورد به پایان رسید.

 

پیکر مطهر شهید احمد لنگری سرباز وظیفه، 20 ساله، مجرد و ساکن روستای لنگر از توابع شهرستان بجنورد پس از مراسم تشییع جهت خاکسپاری به زادگاهش منتقل شد.

 

گفتنی است؛ جمعه شب سوم آبان ماه در جریان درگیری اشرار مسلح با مرزبانان جمهوری اسلامی در مرز سراوان واقع در سیستان و بلوچستان 14 مرزبان از جمله شهید لنگری به درجه رفیع شهادت نائل شدند.


پایان پیام/

کد خبر 307232

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • م جلاليان فرزند شهيد غلامرضا IR ۱۷:۰۸ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۱
    0 0
    من فرزند شهيدي هستم که پدرم در جبهه سومار شهيد شده است و نيز از استان سيستان و بلوچستان مي باشم چندي قبل از اينکه اين عزيزان به شهادت برسند خواب پدرم را ديدم که لباس نظامي پوشيده و به دنبال مردي به نام احمد ميگشت او در گوش احمد گفت پس تو اينچايي من چند وقته دنبالت ميگردم و به او 14 عدد قرآن کوچيک داد و به او گفت به 14 نفر از دوستانت اين قرآنها را بده و بگو به عشق 14 معصوم اين قرانها را بگيريد که چند روز ديگر هم شما پيش من مي آييد و شهيد ميشويد من اين جريان رابه چندين نفر تعريف کردم و به همان تعداد قرآن نذر کردم و به چند نظامي هديه دادم وپس از چند روز اين خبررادادند که خوابت راست شده ولي من خيلي دوست دارم خانواده ي احمد را ببينم چون پدرمن بدنبال احمد ميگشت