ابوطالب مظفری، شاعر و سراینده «کارنامه بلخ» مولانا را شاعر صلح و دوستی خواند و به خبرنگار کتاب و ادبیات شبستان ،گفت: مولانا شاعری صاحب تفکر است و اندیشه دوستی و صلح را در بسیاری از قسمتهای آثار او میتوان مشاهده کرد.
وی اضافه کرد: مولانا در اندیشه خود تفکر دوستی و صلح را از دلایل شادمانی و نشاط خویش می داند و میگوید وقتی با کسی در نزاع باشید مدام در اندیشه خدعه و نیرنگ هستیم اما وقتی کار در جهان به صلح کل کشید همه این ناراحتیها رخت برمیبندد.
وی اضافه کرد: مولانا از صلح جهان و صلح کل در آثارش سخن میگوید و معتقد است رنگها و فاصلهها آدمها را به جان هم میاندازند، بنا براین اگر فاصله ها برداشته شود و انسانها به اندیشههای یکدیگر احترام بگذارند جهان در سایه صلح به تداومی پایدار خواهد رسید.
مظفری در ادامه این مطلب عنوان کرد: دو تمثیل زیربنای تفکر مولانا درباره صلح انسانهاست؛ یک تفکر روامداری و اینکه افکار مخالف را باید پذیرفت و دیگر اندیشه شکیبایی به خرجدادن است. مولانا معتقد است باید از تعصب خاص دوری کرد و میگوید: سختگیری و تعصب خامی است/ تا جنینی کار خونآشامی است، سخت گیرد خامها بر شاخ را /چون که در خامی نشاید کاخ را و تمثیل وی در اینباره این است که میوه تا زمانی که خام است بر شاخه درخت محکم میچسبد و آدمی نیز تا زمانی که خام است به عقاید خود پایدار است. انسان پخته در تفکر مولانا انسانی است که اندیشه درست را میپذیرد و به دور از تعصبات میاندیشد.
وی در ادامه میافزاید: متأسفانه روی این وجه از اندیشه مولانا تاکنون کارهای مستقلی صورت نگرفته است و شروح مولانا بر اساس ساختار مکتب ابن عربی است و تفکرات صلح در تفکر ابن عربی جایگاه چندانی ندارد حال آنکه افکار خاص مولانا که برگرفته از تفکر عرفانی خراسانی است بیشتر بر محور صلح و انساندوستی دور میزند.
وی در پایان گفت: انساندوستی در محور عرفان خراسانی وجه بارزی است اما بنا به دلایلی در سالهای اخیر کمتر مورد توجه قرار گرفته است و استنباط این وجه از شعر مولانا میتواند صورتی جدید از تفکر شعر فارسی را به جهانیان نشان دهد.
پایان پیام/
نظر شما