به گزارش خبرنگار ادبیات خبرگزاری شبستان، سیزدهمین نشست عصر تجربه اختصاص به بازگویی تجربیات داستان نویسی مجید قیصری داشت. قیصری در این نشست با اشاره به اینکه ویژگی یک داستان خوب این است که باید در آینده هم مخاطب داشته باشد، گفت: دغدغههای امروز بسیاری از نویسندگان کوچک است و برد اندکی دارد، در حالی که داستانی که امروز نوشته میشود باید به گونهای باشد که در یک قرن بعد هم خواننده داشته باشد. دغدغه نویسنده باید آن قدر قدرتمند باشد که اثرش پس از مرگ وی نیز قابل بیان و دفاع باشد؛ برای مثال «دیکنز» در آثارش دغدغه فقر و غنا داشت، این مهم با رشد در جامعه در کتابها و تالیفات او هم با رشد همراه میشد. داستان خوب، داستانی است که وقتی آن را خواندید 20 سال بعد نیز بتوانید با جزئیات آن را تعریف کنید، همچنین وقتی یک داستان خوب میخوانید باید به گونهای در شما تأثیر بگذارد که همان شب یک داستان بنویسید.
نویسنده کرم کتاب است
وی درباره چگونگی نویسنده شدنش به حضار توضیح داد: تا سال 65 که وارد دانشگاه شدم، نمیدانستم داستان چیست و در آن دوران فقط چند داستان از محمود حکیمی خوانده بودم. در آن زمان تصورم این بود که گمشدهام را در روانشناسی خواهم یافت، به همین دلیل به سراغ علم روانشناسی رفتم تا به دغدغهام که همان شناخت انسان بود نزدیک شوم، اما در دورانی که به دانشگاه وارد شدم با آثاری آشنا شدم و دیدم که داستایوفسکی روانشناستر از فروید است، بنابراین نگاه علمی به انسان مرا راضی نکرد. در نتیجه کم کم به سمت ادبیات کشیده شدم و احساس کردم چیزی که به دنبال آن هستم را با قلم و داستان میتوانم بیان کنم.
قیصری تاکید کرد: یک نویسنده در درجه نخست محقق است. نویسنده کرم کتاب است و مدام باید کتاب بخواند و ذهنش را سیراب کند. نویسنده باید حکیم باشد. نویسندهای که بنایی و نجاری بلد نباشد، نویسندهای که آشپزی بلد نباشد نمیتواند نویسنده باشد.
وی در پاسخ به این سوال که دغدغهاش در نوشتن یک داستان چیست، بیان کرد: دغدغهام انسان و هیجانات و انگیزههایش است. ممکن است این انگیزه در مواجهه با فردی خاص و یا فرد عادی باشد. بنابراین دیدن یک صحنه یا شنیدن یک واقعه موجب میشود تا بذری در دل نویسنده ایجاد شود و نهال داستان پرورش یابد. البته نوشتن دو مرحله ذهنی و عینی دارد؛ ابتدا باید در مرحله ذهنی شکل گیرد و این مرحله مدت زمان مدیدی به زوال میانجامد، پس از آن پیاده کردن داستان یعنی مرحله عینی چندان به طول نمیانجامد. به عنوان نمونه، حدود چهار سال طول کشید تا داستان کتاب «شماس شامی» در مرحله ذهنی شکل گرفت.
جنگ سرشار از ایدههای داستانی است
نویسنده «سه کاهن» در ادامه به داستانهای نوشته شده در حوزه دفاع مقدس و نگارش خاطرات در این موضوع اشاره کرد و گفت: وظیفه نویسنده این است که نگاه مردم را دائما تازه نگه دارد؛ بنابراین درباره جنگ تلاش دارم تا هر خاطرهای را روایت کنم. اکنون بیش از 2 هزار کتاب در زمینه ادبیات جنگ منتشر شده که معدن بی انتهایی در اختیار ما قرار داده است. اما از سوی دیگر باید عنوان کنم که جنگ سرشار از ایدههای داستانی است، نکته زیربنایی و کلیدی این است که نگاه نویسنده چه اندازه برای شکار سوژههای بکر تربیت شده باشد.
ادبیات نفس نفس میزند تا خود را سرپا نگه دارد
وی از ضعف ویراستاری در کشورمان انتقاد کرد و افزود: متاسفانه ویراستار در ایران جای خود را باز نکرده است، بسیاری از افراد شغل ویراستاری را کسر شأن میدانند، در حالیکه اینگونه نیست و ویراستاری یک کار حرفهای است. نویسنده ابتدا به صورت ناخودآگاه باید متن را بنویسد، بعد در ویرایشها را انجام داده و به اصطلاح روتوش کند، زیرا ویراستاری خوب یک اثر نگاهها را بسیار متفاوت میکند.
قیصری در ادامه خاطرنشان کرد: ادبیات اکنون نفس نفس میزند تا خود را سرپا نگه دارد، زمانی که تیراژ کتابهای ما به 10 هزار نسخه رسید آن گاه قانع میشویم. نکته اینجاست که اگر 20 میلیون فارغ التحصیل دانشگاه داشته باشیم اگر از این تعداد قرار باشد 2 درصد کتاب بگیرند و بخوانند تیراژ کنونی کفاف نخواهد داد. در بسیاری از استانها میشنوم که کتابهایم به دستشان نرسیده که نشان و هشدار از مشکلات توزیع دارد، اما در مجموع جامعه ما نیز کتابخوان نیست. ارتقای سطح فرهنگ وابسته به شرایط اقتصادی مردم است زیرا اگر شرایط اقتصادی مردم خوب باشد، شرایط فرهنگی نیز خوب میشود.
پایان پیام/
نظر شما