به گزارش خبرگزاری شبستان، تحلیلگر سابق سیا و عضو ارشد مرکز مطالعات سیاستگذاری خاورمیانه سابان در اندیشکده بروکینگز در گفتگو با روزنامه الشرق الاوسط تاکید کرد ایرانی ها قصد ندارند بهانه لازم را برای حمله آمریکا به تاسیسات هسته ای خود و نابود کردن آن فراهم کنند.
جوزف براودی مصاحبه گر روزنامه الشرق الاوسط در ابتدای این گفت وگو نوشت کنث پولاک تحلیلگر سابق سازمان سیا، که هم اکنون به عنوان عضو ارشد مرکز مطالعات سیاستگذاری خاورمیانه سابان در اندیشکده بروکینگز فعالیت می کند برجسته ترین کارشناس آمریکایی در مسئله رویارویی میان واشنگتن و تهران بر سر برنامه هسته ای ایران به شمار می رود. وی در کتاب جدید خود با عنوان «غیرقابل تصور: ایران، بمب و راهبرد آمریکا» که همین هفته منتشر شد با ارائه دلایل قاطع از راهبرد «مهار» ایران به عنوان جایگزینی مطلوب برای رویارویی نظامی با این کشور دفاع می کند.
پولاک سال گذشته با مقامات برجسته سابق در دولت آمریکا و کارشناسان مسائل ایران در موسسه بروکینگز به منظور مشارکت در «شبیه سازی بحران» آمریکا و ایران جلسه مشترک داشت. شرکت کنندگان در این نشست نقش تصمیم گیران در واشنگتن و ایران را بازی کردند و هر طرفی واکنش هایی به سلسله اقدامات تحریک کننده طرف مقابل نشان می داد. در این شبیه سازی رفتار، هیچیک از طرفین نتوانستند از درگیر شدن در جنگ خودداری کنند.
سایت ایران هسته ای متن کامل گفت وگوی الشرق الاوسط با پولاک درباره این شبیه سازی را ترجمه کرده است که در ادامه می آید:
* در این شبیه سازی بحران چه اتفاقی در منطقه خلیج فارس رخ داد؟
- طرف ایرانی تقریبا در همان مراحل اولیه بحران، اقدام به مین گذاری تنگه هرمز کرد. آنها این اقدام را با این نیت انجام دادند که صرفا یک پیام باشد اما (در این شبیه سازی رفتاری) مسائل از کنترل خارج شد و واکنش طرف آمریکایی بسیار قوی بود. و به این ترتیب آنچه که با یک رفتار محدود آغاز شده بود به یک باره به جنگی عظیم میان ایران و آمریکا تبدیل شد. با توجه به آن که ایرانیان به شکل غافلگیر کننده و ناگهانی منطقه خلیج فارس را وارد جنگ کردند و با توجه به آن که خلیج فارس حساسیت خاصی برای آمریکا دارد، واکنش طرف آمریکایی تا حد زیادی گسترده بود.
* تاثیر این جنگ بر کشورهای عربی خلیج فارس چه بود؟
- این جنگ به کشورهای عربی منطقه آسیبی نزد زیرا آمریکا به سرعت و با قدرت وارد میدان شد. در این سناریو، به نظر من مسائل مشخصا به شکل دلخواه کشورهای عربی منطقه خلیج فارس پیش رفت. ولی ما نمونه های شبیه سازی دیگری را نیز پیاده کردیم که در آنجا این گونه نشد. سالها پیش، حمله اسرائیل به ایران را شبیه سازی کردیم که به حملات گسترده ایران در بخشی از این روند به عنوان واکنش این کشور، منجر شد. اگر ایرانی ها رفتار اشتباهی مرتکب شوند ممکن است روند به طرز دلخواه کشورهای عربی خلیج فارس پیش برود اما اگر ایرانی ها با احتیاط و هوشمندی بیشتر رفتار کنند ممکن است اقداماتشان برای کشورهای عربی خلیج فارس بسیار دردناک باشد.
* علت این که در کتابتان بر سیاست مهار ایران به جای عملیات نظامی در صورت شکست مذاکرات تاکید کرده اید چیست؟
- حقیقتا اهمیت مسئله در آن است که با اقدام نظامی دیگر نخواهیم توانست برنامه هسته ای ایران را متوقف کنیم و به جای آن با کشوری خشمناک مواجه خواهیم شد که دیگر هیچ محدودیتی برای خود قائل نیست و سلاح هسته ای به دست خواهد آورد. متاسفانه گزینه مهار، درست فهمیده نشده است و بسیاری از افراد، فکر کرده اند منظور از آن مماشات و دلجویی است. در حقیقت، مهار می تواند اشکال مختلفی داشته باشد. منظور ما، شکل قاطع و حتی خشن مهار است که در جریان آن فشارهایی عظیم از طریق اقدامات پنهانی، جنگ سایبری و سایر ابزارها به این کشور وارد خواهد شد تا سرنگونی جمهوری اسلامی سرعت بگیرد و همچنین از متحدانمان محافظت کنیم.
* با توجه به سوابق اقدامات اخیر، آمریکا چگونه خواهد توانست اعتبار لازم را برای اجرای راهبرد فعال مهار در قبال ایران کسب کند؟
- راه آن در مشارکت بسیار فعال آمریکا در تامین امنیت منطقه خلیج فارس نهفته است. این به معنی حضور تعداد زیادی از نیروهای آمریکا در منطقه نیست بلکه به نظر من، حضور کنونی آمریکا در منطقه برای تعامل با ایران متناسب تر است حتی اگر این کشور هسته ای باشد. ولی این مستلزم آن است که آمریکا مشارکت بیشتری داشته باشد. بنابراین نمی توانم شیوه «فرماندهی از پشت پرده» را اتخاذ کنیم و همچنین نمی توانیم سیاست عدم مداخله را در پیش بگیریم. هر بار که ایران یکی از کشورهای همسایه اش در منطقه را تهدید کند ما باید به سرعت مداخله و آن را به بحرانی میان آمریکا و ایران تبدیل کنیم.
* برخی ها که می گویند با توجه به آن که ایران متکی بر ایدئولوژی مبتنی بر استقبال از شهادت است و لذا قابل مهار کردن نیست. نظر شما چیست؟
- استالین آماده بود که دهها میلیون نفر از مردم روسیه را برای تحقق اهدافش قربانی کند. رژیم کره شمالی هم مبتنی بر یک سیستم ایدئولوژیک کاملا عجیب است. در همه مواردی که من بررسی کرده ام هیچ کشوری حاضر به خطر پذیری و وارد شدن به یک جنگ هسته ای نیست. در زمانی که ایران در جنگ با عراق صدها هزار تن از نیروهایش را در تلاش برای دستیابی به اهداف خود قربانی کرد، مشاهده کردیم این کشور با حماقت دنبال از بین بردن آن اهداف بود، همان گونه که به عنوان مثال صدام نیز چنین کرد. آنها می خواهند خطوط قرمز ما را امتحان کنند ولی وقتی بفهمند خیلی از خطوط را پشت سر گذاشته اند به سرعت باز خواهند گشت.
* به نظر می رسد نتیجه گیری شما درباره شیوه تفکر راهبردی ایران مبتنی بر رفتار عملی این کشور است ولی با توجه به آن که اندیشه سیاسی در حال پیشرفت است چگونه می توان با کمک رفتار گذشته، رفتار آینده چنین نظام پیچیده ای را پیش بینی کرد؟
- من کتاب خود را با این گفته آغاز کرده ام که: ما واقعا به رعایت احتیاط در تعامل با ایران نیاز داریم. من همه فرضیات را با استدلال ارائه کرده ام، از این رو، مباحث من، به رفتار عملی نظام متکی است. اگر بتوانیم چیزی از نیات نهفته در پشت این رفتار را کشف کنیم، احتمالا درمی یابیم که نیت آنها بسیار پیچیده است یا آن که آنها به شیوه ای به مسائل نگاه می کنند که ما نمی توانیم آن را خوب بفهمیم. سئوالی که درباره رفتار آینده باید از خود بپرسیم آن است که: آیا احتمال دارد ایران به ناگاه رویکردی کاملا متناقض و مخالف با رویکردی که از سال 1979 تاکنون داشته است در پیش بگیرد؟ روشن است که چنین چیزی احتمال دارد اما این احتمال قوی نیست. به نظر من، اگر ایران رویکردی غیرقابل انتظار در پیش بگیرد، این مسیر به احتمال قوی بسیار مثبت خواهد بود زیرا اکنون تا حدی درخواست ها در ایران آن است که این کشور تعصب کمتری روی ایدئولوژی خود به خرج دهد و با برقراری روابط محکم و بهتر با کشورهای همسایه و جامعه بین المللی بیش از پیش در بقیه جهان ادغام شود.
* نظر شما درباره برخی اظهارات که در هفته های اخیر درباره سیاست آمریکا در قبال سوریه و ارتباط آن با ایران، چیست؟
- تمام اظهاراتی که تاکید می کند آمریکا برای تاثیر گذاشتن بر ایران باید به سوریه حمله کند اعصاب مرا به هم می ریزد. من، آن گونه که بسیاری از طرفداران این حمله ادعا می کنند، قبول ندارم چنین حمله ای تاثیر روحی قوی یا مستقیمی روی ایران دارد. فرض این منطق آن است که ایرانی ها هم مثل ما فکر می کنند و اقدامات ما در سوریه را آن گونه که ما دوست داریم تفسیر خواهند کرد. ایرانیان معتقدند آنها بسیار مهمتر و قوی تر از سوری ها هستند و ما آمریکایی ها هم معتقدیم آنها بسیار مهمتر و قوی تر از سوری ها هستند. از این رو، ممکن است ایرانی ها به آسانی فکر کنند هر کاری که ما علیه سوریه می کنیم علیه آنها انجام نخواهیم داد.
* درباره احتمال تشدید درگیری میان آمریکا و سوریه و کشیده شدن آن به درگیری با ایران چه نظری دارید؟
- به نظر من، روشن است که (آیت الله) خامنه ای و تندروها تصمیم گرفته اند ایران در کنار سوریه باقی بماند. ولی این نیز روشن است که ایرانی ها دوست ندارند به خاطر سوریه با آمریکا بجنگند. آنچه مشاهده می کنیم آن است که ایرانی ها مسائلی مهمتر از آن را در نظر دارند و به عقیده من آنها به شدت مواظب اند وارد درگیری با آمریکا نشوند. آنها قدرت نظامی آمریکا را بسیار عظیم می دانند و شاید نگران آن هستند که آمریکا می کوشد فرصتی را برای نابود کردن برنامه هسته ای ایران به دست بیاورد و فکر نمی کنم ایرانی ها بخواهند چنین فرصتی را در اختیار ما بگذارند. گرچه بعید نیست که ایرانی ها به این نتیجه برسند که به اتخاذ اقداماتی در واکنش به هرگونه عملیات نظامی آمریکا نیاز دارند. در این حالت، احتمال دارد رویارویی میان آمریکا و سوریه به رویارویی میان آمریکا و ایران منجر شود.
پایان پیام/
نظر شما