به گزارشخبرگزاری شبستان ،فیلم سینمایی «هیس! دخترها فریاد نمیزنند» عصر روز چهارشنبه 30 مرداد با حضور پوران درخشنده (کارگردان )، رضا درستکار و جواد طوسی (منتقدین سینما ) در کنار شماری از خبرنگاران ، اعضاء باشگاه فیلم رازی و علاقه مندان هنر هفتم پس از نمایش در پر دیس سینمایی رازی نقد و بررسی شد.
در ابتدای این نشست، جواد طوسی گفت: شخصاً معتقدم در این اثر به لحاظ کارگردانی و نوع روایت بین فیلم و مخاطب ارتباط مثبت و سازندهای برقرار شد.فیلم «هیس!...» آخرین فیلم درخشنده از نظر کارگردانی بهترین و پختهترین فیلم این کارگردان با سابقه سینمای ایران است.
وی همچنین افزود:البته به نظر من فیلمنامه حفرههایی دارد. ولی این موضوع نمیتواند ارزشهای فیلم از نظر زبان بصری را تحتالشعاع قرار دهد ضمن اینکه در انتخاب بازیگران، موسیقی فیلم (که ساخته کارن همایونفر است )و سایر عوامل فیلم دقت بالایی صورت گرفته است.
طوسی در ادامه صحبتهایش گفت: نگاه ویژه به اجتماع از شاخصهای فیلمهای پوران درخشنده است. خاصه این فیلم به مسئلهای میپردازد که شاید فقط میتوانست از زبان ایشان به عنوان سینماگر اجتماعی ، قدیمی و با تجربه بیان شود.
وی افزود: از زنان کارگردان سینمای ایران که حرفهای جدیتری برای بیان دارند میتوان به خانم ها درخشنده و بنی اعتماد اشاره کرد.هردو کارگردان خاصه خانم بنی اعتماد نگاهی خاص به جامعه و مسائل مبتلا به آن دارند.
رضا درستکار، دیگر منتقد سینمای ایران سخنران بعدی این نشست بود. او در ابتدا از مسئولین باشگاه فیلم فرهنگ سرای رازی تشکر کرد و خاطر نشان کرد: این فیلم به خانوادهها هشدارهای لازم را درارتباط با تربیت فرزندمی دهد. ولی از اینکه به جهت به همراه نیاوردن کودکان خردسال و نوجوان برای دیدن این فیلم تذکر لازم داده نشده انتقاد و اظهار تأسف کرد.
وی گفت: خوبی فیلم «هیس!...» این بود که خانوادهها و حتی تماشاگران جدی سینما پس از دیدن فیلم احساس مسئولیت بیشتری نسبت به کودکانشان و آنچه پیرامونشان میگذرد میکنند. در جامعهای که حرفبازی، حرفسازی، تهمت، افترا و درگوشی حرف زدن تبدیل به مسائل عادی و پیش پا افتاده شده فیلم خانم درخشنده توانسته درشرایط سخت ممیزیها و سیاستگذاریهای نادرست دست کم سه چهار موضوع مهم را به فراخور طرح کند و ذهن مخاطبش را درگیرکند.
وی همچنین افزود: فیلمسازدر این بی تفاوتی عمومی و جدی در نقش متفکر و مصلح اجتماعی ظاهر شده است. ضمن این که ایشان در فیلمهایشان همیشه نگاه مادرانهای داشتهاند و سعی کردهاند مسائل را تا جایی که شده، در قالب" تلطیف شده" بیان کند.این بار با همان نگاه مادرانه، با این تفاوت که هشدارشان را جدیتر دادهاند.
پوران درخشنده کارگردان فیلمهای «شمعی در باد» و «رویای خیس» نیزحرفهایش را مستقیم و بیواسطه با مخاطبانش درمیان گذاشت. او در مورد قصه فیلم گفت سعی بر این بود که بیان و فرم مستند گونه در فیلم نمود بیشتری داشته باشد. فکر میکنم دوربین روی دست کمکی جدی به عملی کردن این ایده کرده است ... و موضوع دیگری که مد نظرم بود این که سعی کردم تا جایی که ممکن است رنگ را از فضای فیلم بگیرم تا بتواند به بیان تصویری فیلم کمک کند. طرح این قصه از سال شصت و هشت با من بود. آن روزها دفترچه صدبرگی از شهرستان بوکان به دست من رسید که صاحبش از من میخواست خاطراتش را فیلم کنم.
او افزود: برای ساختن این فیلم سه سال زندگی نکردم. در این مدت با بیش از هفتصد قربانیِ تجاوز در دوران کودکی مصاحبه کردم و قصهها و سرگذشتهایی که میشنیدم بیشتر مصممام میکرد که این فیلم را بسازم. هیچ سرمایهگذاری هم حاضر نمیشد حتی به این فیلم فکر کند چه برسد که آن را بسازد. همه تهیه کنندگان میگفتند مجوز ساخت و نمایش نمیگیرد. اما من سرمایه خودم را آوردم و نترسیدم. چون به هر قیمتی بود باید آن را میساختم. هر چند تیغ ممیزی بالاخره بخشی از فیلم را نشانه میرود. پایان فیلم قرار بود «مُراد» (که نقشاش را بابک حمیدیان به خوبی بازی کرده ) خودکشی کند که به هر ترتیب ممیزی شد. اینطور شد که تصمیم گرفتم با «شیرین» (طناز طباطبایی) فیلم را به پایان برسانم. فیلم «هیس!...» آنقدر در ارگانها، سازمانها و ممیزیها در رفت و آمد بود تا به اینجا رسید.
این کارگردان همچنین گفت: من در این فیلم با قانون کاری نداشتم. میخواستم راجع به درد جامعهام صحبت کنم. انتقاد من این بود که چرا میبایست دختری که میتوانست حرفش را بزند با «هیس!» گفتن اطرافیانش، خانوادهاش و حتی معلم مدرسهاش مواجه شد. مگر ما نمیگوییم آموزش و پرورش؟ پس پرورش کجای نظام آموزش و پرورش ماست؟ از سوی دیگرآموزشهایی از این دست را باید خانوادهها و مربیان مهدکودک و هرکسی که در این چرخه پرورشی و آموزشی فعالیت میکند فرا بگیرند. بیاییم علتها را از سر راه برداریم نه اینکه فرزندانمان را تخطئه کنیم.
بنا بر گزارش روابط عمومی فرهنگسرای رازی ،رضا درستکاردربخش دیگری گفت: با خودم فکر میکردم که در شرایط فعلی اکران و حتی مجوز ساخت فیلم چگونه میشود که چنین فیلمی اجازه نمایش پیدا میکند؟ به نظرم دلیلش این است که این فیلم انگشت اشارهاش را به سمت خانوادهها میگرداند که البته این درست است.اما من میخواهم بگویم چرا درقوانین قضایی ما بحثی راجع به"خسارات معنوی"دیده نمیشود؟ همانطور که در فیلم هم میبینیم زنی که به سنین جوانیاش رسیده میگوید« من هفده سال پیش مُردم، وقتی که فقط شش ساله بودم.» چنین زنی هنوز زنده است، نفس میکشد اما روح خود را از دست داده است. به نظر میرسد قوانین قضایی ما نیز باید قرائت دیگری نسبت به مسائل و قوانین داشته باشد.
گفتنی است؛ باشگاه فیلم فرهنگسرای رازی چهارشنبه ها هردوهفته یک بار ضمن نمایش به نقد آثار سینمایی روز ایران می پردازد .در نشست های گذشته آثاری سینمایی همچون : بی تابی بیتا ، ملکه ، حوض نقاشی، پله آخر، تلفن همراه رییس جمهور، برف روی کاج ها و ... با حضور عوامل فیلم ،هنرمندان ،نویسند ه،کارگردان و ... به نقد و بررسی گذاشته شده است .
پایان پیام/
نظر شما