عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی در گفتگو با خبرنگار معارف خبرگزاری شبستان در رابطه با الگوهای رفتاری و بخصوص عرفانی در سیره ائمه معصومین علیهم السلام گفت: گاه غفلت موجب می شود که انسان در گفتارهای خود ادعا کند که معصوم چنین بوده است در حالیکه آنچه ما درباره ائمه معصومین بیان می کنیم تنها برداشتی از گزارشاتی است که منتسب به معصوم هستند. بنابراین بعنوان مثال اگر گفته می شود سبک عرفانی امام سجاد علیه السلام اینگونه بوده است به این معنا نیست که ما واقعیتی را که در زندگی حضرت وجود داشته به درستی درک کرده ایم بلکه این گفته ها تنها برداشتی از گزارشات تاریخی منتسب به زندگی امام سجاد علیه السلام است.
حجت الاسلام محسن ادیب خاطرنشان کرد: ما در این بحث ابتدا باید مقصود خود را از عرفان بیان کنیم. براساس منابع علم عرفان اسلامی، عرفان یعنی انسان با سیر و سلوک و مجاهدت با نفس به نتایج و دانسته هایی خاص برسد و یا دریافت هایی از جهان اطراف خود داشته باشد. به عبارت دیگر عرفان همراه با تلاش، کوشش، رنج و مشقت است اما در قالب خاص خود؛ یعنی در مسیر عرفان زحمات و مشقات چندین برابر تحصیل علوم حصولی ست. زیرا فرد با مجاهدت با نفس به اندوخته هایی درونی دست می یابد که با دریافت های مرسوم و معمول رایج که از طریق مهارت های آموزشی به دست می آورد متفاوت است.
وی یادآور شد: اندوخته های علمی یک انسان که به شکل معمول کسب می کند، با دریافتهای عارف تفاوت اساسی دارد. دریافت یک عارف واقعی بوده و ذره ای خطا و اشتباه در آن وجود ندارد. بنابراین تفاوت اساسی معرفت عرفانی با معرفت دانشی در این است که این دو از نظر اطمینان و ارزش در یک سطح نیستند. چون در معرفت عرفانی واقعیت، به صورت کاملاً عینی به دست می آید اما در معرفت حصولی یا آموزشی، دانشمند یک برداشت و نتیجه گیری از واقعیت بیرونی را ارایه می کند و نفس واقعیت در ذهن او قرار نمی گیرد. به عبارت دیگر می توان گفت: در معرفت عرفانی اتحاد عالم و معلوم وجود دارد بنابراین توصیف عارف از واقعیت های پیرامون خود عین آن واقعیت است برخلاف فیلسوف که تنها برداشت خود را از واقعیت بیرونی بیان می کند.
دعا؛ واقعیتی مستند در عرفان حضرت سجاد علیه السلام
این استاد حوزه و دانشگاه افزود: در بحث عرفان و سیروسلوک عرفانی انسان اساساً از همان ابتدا در راه رسیدن به حق گام برمی دارد در حالیکه یک دانشمند یا فیلسوف مقدمه سازی می کند تا در مسیر حق قرار بگیرد حال اینکه آیا موفق به این کار می شود یا نه؟ این موضوع دیگری است. اما در رابطه با شیوه عرفانی امام سجاد علیه السلام با توجه به آنچه که از اسناد و مدارک تاریخی و اسلامی در اختیار ماست باید گفت مجموعه ای از دعاهایی با مضامین و محتوای غنی را از ایشان در اختیار داریم تحت عنوان «صحیفه جامعه» که در مقایسه با «صحیفه سجادیه» مشهور، کاملتر و جامع تر است. یعنی صحیفه سجادیه یک پنجم صحیفه جامعه است بنابراین در هنگام سخن گفتن از امام سجاد سلام الله علیه حق آن است که با توجه به صحیفه جامعه اظهارنظر شود.
حجت الاسلام ادیب در ادامه با اشاره به ویژگی های صحیفه جامعه امام سجاد علیه السلام گفت: این صحیفه بیش از 250 دعا دارد و در سبک عرفانی حضرت، از دعا به عنوان یک واقعیت مستند می توان نام برد. یعنی دعا روشی است برای رسیدن به حق و درک شهودی عالم هستی !! آنچه که در نفس صحیفه سجادیه به ظاهر دیده می شود، محتوایی در قالب دعاست یعنی نفس دعا به معنای برقراری ارتباط کلامی با خالق یک روش و شیوه خاص در سبک عرفانی حضرت سجاد است که می تواند ما را به برخی از واقعیت ها در شیوه عرفانی آن حضرت رهنمون باشد. حال اینکه در قالب این دعاها چه مضامین و دعاهایی گنجانده شده بحث دیگری است.
فصل مشترک در زندگی همه ائمه
این کارشناس تاریخ اسلام تصریح کرد: نخستین چیزی که در سبک عرفانی حضرت به چشم می آید و قابل انکار نیست آنست که معصوم یک ارتباط کلامی تحت عنوان «دعا» با خدا برقرار می کند. بنابراین ما نیز در الگوبرداری از سیره معصوم باید یک ارتباط کلامی پیوسته با پروردگار داشته باشیم. این مفهوم حتی در برخی از روایات ما یک عمل واجب برای مسلمان شمرده شده است و فراوانی این ارتباط را نیز از فراوانی دعاهای حضرت می توان استنباط کرد. البته نکته قابل توجه اینست که تنها در زندگی حضرت سجاد علیه السلام با یک اثر مکتوب به نام صحیفه روبرو نمی شویم بلکه در زندگی سایر ائمه نیز «دعا» وجود داشته و سیره معصومین بر این شیوه بوده است. چنانکه امروز صحیفه هایی از دیگر امامان معصوم علیهم السلام نیز چاپ شده است. بنابراین این ارتباط کلامی با خالق به شکل فراوان در زندگی همه معصومین دیده می شود.
چرا انسان در برقراری ارتباط با خدا، به امام معصوم نیاز دارد ؟
حجت الاسلام ادیب در توضیح نحوه الگوبرداری از این سیره معصومین خاطرنشان کرد: معمولا در برقراری این ارتباط با خالق توصیف مخلوق به دور از واقعیت بیرونی است، یعنی من در تصور و توصیف خود از خالق هستی به خطا می روم و این خطا یک امر رایج بین انسانهاست، چرا که انسان به صورت مستقیم با خالق ارتباط ندارد، بنابراین برای توصیف واقعی از خدا محتاج توصیفی از طرف معصوم است. بعبارت دیگر باید دید امام معصوم در توصیف و تبیین حضرت حق چگونه توصیفی دارد و سپس آن را اقتباس کرد تا حداقل در بیان زبانی و کلامی به خطا نرویم. هر چند ممکن است بگوییم که درک انسان از آنچه که معصوم از خداوند فهمیده و در قالب واژگان به من منتقل می کند با هم مطابق نیست و استفاده از این توصیف ها در واقع نوعی تقلید است اما تقلیدی است که به خطا نمی رود. به این معنا که انسان برای پرهیز از اشتباه در توصیف، قالب توصیفاتی را که معصوم در این زمینه داشته است به عنوان امانت به کار می گیرد تا زمانی که خود به درک این توصیف برسد.
وی افزود: نتیجه اول در بررسی سیره عرفانی امام سجاد علیه السلام این است که یکی از واقعیت های مستند که هم در زندگی ایشان و هم در زندگی سایر ائمه به فراوانی به چشم می خورد برقراری ارتباط کلامی است. اما دومین واقعیت در این زمینه «نماز» و «فراوانی آن» در زندگی امامان معصوم است. هنگامی که به مستندات موجود در این رابطه مراجعه می شود این فراوانی نماز در زندگی سایر معصومان نیز دیده می شود اما شاید به دلایلی تبلور و ظهور آن در زندگی امام سجاد بیشتر است.
عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی یادآور شد: این قالب در زندگی امام سجاد علیه السلام تنها اختصاص به نماز واجب و یا نافله نداشته است بلکه به شکل تکرار و فراوان دیده می شود. انسانی که به دنبال دستیابی به فیوضات است ممکن است به همان 51 رکعت نماز در شبانه روز اکتفا کند اما در زندگی معصوم حتی گزارشاتی از اقامه یک هزار رکعت نماز در طول شبانه روز دیده می شود. بنابراین واقعیتی که از این موضوع رخ می نماید آن است که در زندگی ائمه معصومین به خصوص امام سجاد سلام الله علیه ارتباط رو در رو با خدا در قالب نماز، وسیله ای است برای متصل شدن معصوم به حقیقت مطلق، اما در این قالب نیز برای الگوبرداری با توجه به کمیت میزان نمازهای معصومین که گاه تا هزار رکعت نیز بیان شده ممکن است انسان به انکار برسد و این انکار به دلیل عدم درک توان معصوم و مقایسه آن با محدودیت های خودمان بروز می کند. یعنی ما خود و امثال خود را محور مقایسه قرار می دهیم در حالیکه معصوم از نظر توان و محدودیت های زمانی و مکانی مانند انسانهای عادی نیست.
ویژگی خاص و بارز در نمازهای معصومین
حجت الاسلام ادیب تصریح کرد: سخن ما در اینجا این نیست که ما از جهت فراوانی در نماز یا دعا به همان مقدار که از معصومین نقل شده است عمل کنیم اما این می تواند برای ما یک الگو باشد که به جای هر اقدام ذوقی و سلیقه ای، از «نماز» به عنوان یک رفتار در مسیر عرفان استفاده کنیم که در این جهت ابتدا به سمت افزایش کمی آن می رویم و در مراحل بعد به موضوع کیفیت نماز توجه می کنیم. اما تنها فراوانی نماز هم در این مسیر کافی نیست و باید محتوا را نیز به قدر امکان دریافت کرد این بدان معنا نیست که ما می توانیم نمازی مانند نماز امام معصوم از لحاظ محتوا داشته باشیم اما می توان موضوع امانت و عاریه گرفتن در دعا را در این جا نیز تکرار کرد.
وی در توضیح دلیل تفاوت محتوای نماز معصوم با انسان عادی گفت: نماز در خلوت معصوم انجام گرفته است و خود ایشان از این نماز گزارشی ارایه نمی کند بلکه یک ناظر و فرد بیرونی که مانند سایر انسانها از محدودیتهایی برخوردار است این شیوه را نقل کرده است این فرد با نگاه و برداشت خود نماز امام را توصیف می کند اما عین آن را نمی تواند برای ما توصیف کرده باشد هر چند ما این توصیف ها و کیفیتها را رد نمی کنیم اما به هر حال این توصیف با محتوای نماز یک انسان عادی بسیار متفاوت است.
وی یادآور شد: من می توانم این توصیف را به امانت گرفته و در نمازهای خود اجرا کنیم یعنی تا زمانی که خود نیز به تناسب شخصیتی بتوانم چنین محتوایی را به مقدار ممکن در نمازهای یومیه خود تحقق ببخشیم از چنین توصیفی استفاده می کنم. اما نکته قابل توجه به عنوان یک ویژگی خاص در نماز امام «مساله توجه به حق» است که کاملاً بروز و ظهور دارد و این توجه به قدری است که امام از غیر خالق کاملاً غافل می شود اما من نوعی، در الگوبرداری از نماز معصوم به این ویژگی نمی رسم و با بن بست برخورد می کنم.
حجت الاسلام ادیب خاطرنشان کرد: برای رهایی از این بن بست یک راه حل می توان ارایه کرد و آن اینست که زندگی معصوم را در ارتباط با سایر مخلوقات و در اوقات غیرنماز بررسی کنیم چرا که امامان معصوم در این ارتباطات خود بایسته هایی را داشته اند که هر چقدر بتوانیم این بایسته های رفتاری را در برقراری ارتباط با دیگران اجرا کنیم کپی برداری ما در کیفیت نماز نیز به مراتب از کیفیت بهتری برخوردار خواهد بود.
برای درک نماز معصوم، باید اصول رفتاری او را آموخت
وی افزود: بن بست ما در الگوبرداری از معصوم زمانی گشوده می شود که نگاهی به زندگی امام در برقراری ارتباط با مخلوقات اعم از انسان و غیرانسان داشته باشیم و رابطه های موجود در این ارتباط را کشف کرده و سپس در زندگی خود به کار بگیریم به عبارت دیگر یعنی اصول اخلاقی معصوم را بیاموزیم.
این استاد حوزه و دانشگاه تاکید کرد: با بکارگیری این اصول اخلاقی در براقری ارتباط با مخلوق روش ما به تدریج در زندگی تغییر می کند که با این تغییر روش شخصیت انسان نیز دچار تغییر شده و این شخصیت تغییر یافته بن بست نماز را نیز برطرف می کند چرا که بن بست ما در نماز ان است که در کیفیت نماز معصوم توجه به خالق به میزان فراوان دیده می شود اما این حالت در نماز یا دعای ما وجود ندارد که با تغییر در شخصیت می توان این ویژگی را کسب کرد.
پایان پیام/
نظر شما