آیا حضور روحانی به معنای پیشرفت در مذاکرات هسته ای است؟

خبرگزاری شبستان: ایران و آژانس از نوامبر 2011 به این سو 10 دور در این باره مذاکره کرده اند که آیا امکان توافق بر سر منافع هسته ای ایران وجود دارد یا خیر اما نتایج ابن مذاکرات تاکنون مطلوب نبوده است.

به گزارش خبرنگار سیاست خارجی خبرگزاری شبستان، ایران و آژانس از نوامبر 2011 به این سو 10 دور در این باره مذاکره کرده اند که آیا امکان توافق بر سر یک مدالیته میان دو طرف برای حل و فصل سوالات مربوط به ابعاد احتمالی نظامی وجود دارد یا خیر اما در آخرین مذاکرات در 25 اردیبهشت که در غالب یک ضیافت شام در استانبول برگزار شد کاترین اشتون هیچ پاسخی برای پیشنهادهای ایران در موضوع هسته ای به همراه نداشت.
در این نشست که پس از مذاکرات شکست خورده الماتی نقطه جدیدی در مذاکرات هسته ای به شمار میرفت کاترین اشتون بیشترین زمان خود را صرف صحبت درباره انتخابات ایران کرد تا به گونه ای به طرف ایرانی خود گوشزد کند که نتیجه انتخابات ریاست جمهوری درروند مذاکرات تاثیر دارد.
پس از مشخص شدن نتیجه انتخابات و با تکیه بر رویه اعتدال طلبی حسن روحانی اشتون مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا و رییس تیم مذاکره کننده گروه 1+5 با ایران، در بیانیه ای اعلام کرد که منتظر تعیین مذاکره کننده اصلی ایران از سوی دکتر حسن روحانی است.
در این میان می توان انتظار دو رویداد را داشت یکی برگزاری دور جدید مذاکرات بین جمهوری اسلامی ایران و گروه 1+5 و دیگری مذاکرات کارشناسی و فنی بین ایران و آژانس بین المللی انرژی اتمی که هر دو این مذاکرات می تواند اهمیت و حساسیت را برای طرفین داشته باشد.
البته به نظر می رسد گفتگوها با آژانس نسبت به گروه 1+5 حساسیت سیاسی کمتری دارد و طرفین با راحتی بیشتری می توانند به گفتگو در این زمینه بپردازند. نتایج این گفتگوها می تواند چشم انداز مذاکرات آتی با گروه 1+5 را نیز تبیین نماید و همه منتظر اولین دور مذاکرات در دولت دکتر روحانی هستند.
این در حالی است که هم اکنون دو طیف قدرتمند در غرب دو رویکرد کاملا متفاوت را در ارتباط با ایران و پرونده هسته ای روی میز دارند. یکی از این دو طیف که دیدگاه بسیار منفی و بدبینانه ای نسبت به ایران و گفتگوهای هسته ای دارد خواستار تداوم فشارها و تحریم های سخت و حتی تصویب تحریم های جدید از سوی کنگره امریکا علیه ایران شده و آن را رویکردی درست و تاثیرگذار می داند که می تواند نتایجی را بدنبال بیاورد. این طیف در بین کشورهای اروپایی هم قاعدتا هواداران جدی دارد و بخصوص مورد توجه اسرائیل و لابی صهیونیست جهانی است. طیف دیگر موضع منعطف تر و معقول تری دارد و خواستار رویکرد تعاملی و دادن فرصتی دیگر به گفتگوهای هسته ای و در دولت آینده دکتر روحانی است. این طیف متعادل افزایش فشار و تصویب تحریم های جدید را مناسب شرایط کنونی تغییریافته نمی داند و آنرا بر خلاف نظر مردم ایران در انتخابات و دادن رای به دکتر روحانی می داند.

رویکرد آژانس در مذاکرات آتی چه خواهد بود؟
با توجه به مذاکرات قبلی آژانس با ایران و درخواست های مکرر آژانس در دو سال اخیر برای دسترسی به سایت نظامی پارچین و مخالفت جمهوری اسلامی ایران بااین درخواست بنظر می رسد در گفتگوهای آتی که احیانا قبل از انتشار گزارش فصلی آژانس برگزار می شود، آژانس مجددا این درخواست را مطرح خواهد کرد و پاسخ ایران به آن از اهمیت بسیار کلیدی برخوردار است. گزارش آژانس در سال های اخیر همیشه همراه با نکته های منفی بوده اما لحن گزاش جدید می تواند نقش تعیین کننده ای در ادامه مذاکرات هسته ای با دولت جدید ایران داشته باشد.
در گزارش های قبلی، یوکیا آمانو، مدیرکل آژانس بین المللی انرژی اتمی برخی تردید ها را در مورد ماهیت نظامی برنامه های هسته ای ایران مطرح کرده بود. این در حالی است که روحانی وعده شفافیت در فعالیت های هسته ای و تعامل بهتر با جامعه بین المللی را داده است.
یوکیا آمانو عقیده دارد بازرسان باید بدون هیچ مدالیته ای به تاسیساتی مانند پارچین دسترسی داشته باشند.این در حالیست که کارشناسان می گویند بعید است دولت روحانی بتواند درباره مسئله ای با این درجه از حساسیت به یکباره تغییر مسیر بدهد و بنابراین دورنمای توافق در این باره چندان روشن نیست.

1+5 سه شنبه 25 تیرماه جلسه ای بدون حضور ایران در بروکسل برگزار کرد که در آن سولاتی از قبیل:
- آیا ضرورت دارد که گروه 1+5 پیشنهادی را که در آلماتی 1 به ایران ارائه کرده بود تغییر دهد؟
- در مقابل تهدیدهای اسراییل و مخالفت آن با آغاز دور جدید دیپلماسی با ایران چگونه باید برخورد کرد؟
- آیا گروه 1+5 باید روند تحریم ها درباره برنامه هسته ای ایران را با شدت قبلی ادامه بدهد؟
- بهترین تاریخ برای برگزاری دور آتی مذاکرات با ایران چه زمانی است؟
- تا قبل از دور بعدی مذاکرات، گروه 1+5 باید از چه کانال هایی برای برقراری ارتباط با دولت جدید ایران استفاده کند؟
مطرح شد و حاضران به این نتیجه رسیدند که راهبرد واقعی مذاکرات با ایران زمانی قابل تدوین است که حسن روحانی دبیر شورای عالی امنیت ملی و رییس تیم مذاکره کننده خود را به غرب معرفی کند.
• برخی اطلاعات حکایت از آن دارد که اعضای گروه معتقد بوده اند تنها زمانی می توان درباره آینده تصمیم های قطعی گرفت که غرب بداند قرار است با چه کسی مذاکره کند.
تصمیم دوم که همه اعضا به جز روسیه و چین با آن موافق بوده اند این است که نباید تا قبل از سپتامبر آینده مذاکره ای با ایران انجام شود. موافقان این تصمیم 2 دلیل داشته اند:
1- گروه 1+5 می تواند در سپتامبر آینده با حسن روحانی و تیمش در نیویورک مستقیما تماس بگیرد و در سطح بالا از دیدگاه های روحانی مطلع شود. بنابراین تا قبل از این تماس نزدیک و سطح بالا نباید با سطح پایین تر مذاکره ای انجام شود.
2- تا آن زمان، تحریم های اعمال شده بر ایران اثرات جدی تری بر اقتصاد داخلی ایران خواهد گذاشت و بنابراین موضع ایران در مذاکرات هر چه بیشتر تضعیف می شود.
اما گزارش ها نشان می هد روسیه و چین عقیده دارند گروه 1+5 همین حالا باید تماس ها را ادامه بدهد چرا که ایجاد انقطاع در مذاکرات باعث می شود شروع مجدد آن از جایی که پایان یافته بود، دشوار شود.
سومین تصمیم که در این گروه گرفته شده این است که گروه 1+5 باید تدوین پیشنهاد جدیدی جز آنچه در آلماتی به ایران ارائه شد را آغاز کند ولی نباید این پیشنهاد را در مذاکرات آینده به ایران ارائه کند بلکه بهتر است که در دور اول مذاکرات روی این مسئله تمرکز کند که پاسخ تیم حسن روحانی به پیشنهاد آلماتی چیست. اعضای گروه در این باره اتفاق نظر داشته اند که بسته به اینکه ایران پاسخ خود به این پیشنهاد را تغییر بدهد یا نه می توان درباره ارائه یا عدم ارائه یک پیشهاد جدید به ایران فکر کرد.
این احتمال زیاد است که قبل از نشست شورای حکام در سپتامبر 2013 (شهریور 1392) یک نشست میان ایران و آژانس برگزار شود ولی کار این قطعا توسط دولت جدید ایران انجام خواهد شد.

زمان برگزاری مذاکرات بعدی ایران و آژانس چه زمانی است؟
در حالی که منابع غربی اعلام کرده اند دور بعدی مذاکرات ایران و آژانس بین المللی انرژی اتمی اواسط ماه اوت (مرداد ماه) برگزار خواهد شد، کارشناسان آگاه در تهران می گویند تا قبل از مشخص شدن تیم و سیاست هسته ای دولت جدید بعید است مذاکره ای چه با آژانس و چه با 1+5 اتجام شودزیرا معرفی کابینه تا یک هفته پس از تحلیف انجام میگیرد اما معرفی تیم مذاکره کننده زمان بر خواهد بود.
ایا ایران باید اعتماد کند؟
برخورد های متفاوت امریکایی ها و همچنین برخورد های متناقض اروپایی ها این سوال را ایجاد می کند که آیا ایران باید به آنها اطمینان کند؟
«کیت الیسون» و «جیم مک دمورت» دو نماینده دموکرات کنگره آمریکا با انتشار یادداشتی در پایگاه خبری «پلیتیکو» تغییر رویکرد در قبال ایران را خواستار شده و نوشته اند : "دیپلماسی تنها و بهترین راه حل برای پایان پرونده هسته ای ایران است. انتخاب روحانی موقعیت خوبی است که آمریکا در سیاست هایش در قبال ایران، بازنگری کند. تعداد زیادی از مقامات امنیت ملی از هر دو حزب آمریکا، از جمله «مایکل هایدن» رئیس سابق سیا، معتقدند ایالات متحده باید با بیشتر کردن اقدامات جهت تعامل دیپلماتیک با ایران، موازنه ای در برابر تحریم های کنونی ایجاد کند. اعمال تحریم های جدید پیش از آنکه روحانی فرصتی برای عمل به وعده هایش داشته باشد، اقدامی اشتباه است."
در ادامه این یاداشت که دیدگاه طیفی از نمایندگان کنگره امریکا و همچنین کشورهای اروپایی را پوشش می دهد آمده : "آمریکا باید از موقعیت به وجود آمده استفاده کرده و روابط دیپلماتیک با تهران را از سر گیرد. اعمال تحریم جدید علیه ایران، تنها تعدی به اکثریت رأی دهندگانی است که اعتدال را به تندروی ترجیح دادند. این اقدام می تواند رئیس جمهور میانه رو در ایران را در همین ابتدای راه با مشکل مواجه کند. پیامی که این تحریم ها به آن ها می دهد این است که مهم نیست شما چه می کنید، در هر صورت ایالات متحده تنها با فشارهای خردکننده به شما پاسخ می دهد. اگر چنین پیامی به تهران برسد، آن ها دیگر هیچ انگیزه ای برای حضور بر سر میز مذاکره نخواهند داشت و در مقابل دلیل بیشتری برای توسعه برنامه هسته ای خود خواهند داشت."
از طرفی یکی از کارکنان عالیرتبه کنگره آمریکا اظهار داشته که کاخ سفید ممکن است از کنگره و به خصوص از سنا که دموکراتها در آن اکثریت را در دست دارند، بخواهد که اگر ایران گام های مصالحه جویانه ای مانند موافقت با درخواست های آژانس اتمی برای بازرسی های سرزده تر را بردارد، قانون تحریم های جدید علیه این کشور را تصویب نکنند.

وی افزود: «اگر دولت خواستار کاهش سرعت قطار کنگره است باید گامی محسوس بردارد.»
حسن بهشتی پور، تحلیل گر مسائل بین المللی در این رابطه گفت: که رویکرد غرب در مورد ایران نیاز به تجدید نظر دارد. البته رویکرد ایران هم باید تغییر کند. آنچه مذاکرات را به شکست کشانده پیشنهادات نبوده است بلکه بی اعتمادی و بدبینی دو طرفه ای است که وجود دارد. غرب به ایران بی اعتماد است و ایران هم به گروه1+5 بد بین است. لذا آلماتی 2 به دلیل این بی اعتمادی به نتیجه نرسید. آنها پیشنهادی ارائه داده بودند که تا حد زیادی قابل قبول بود. اما به این دلیل که اعتمادی به این نبود که در مراحل بعد آنها چه چیزی را از ایران می خواهند، ایران نتوانست پیشنهاد آنها را بپذیرد. لذا به نظر می رسد که باید در هر دو طرف پیشنهادهای جدید با رویکرد جدید مطرح شود. رویکرد غرب در قبال ایران فشار و مذکره بوده است. می بینیم که این رویکرد همچنان در جریان است. در اول جولای تحریم های گسترده تری را اعمال کردند در حالی که می توانستند صبر کنند آقای روحانی و دولت جدید کار خود را شروع کند. یعنی می توانست به خاطر این تحولی که در ایران رخ داده شش ماه اجرای این تحریم های جدید را به تعویق بیندازند تا اعتماد سازی کنند. ولی بر اساس سیاست گذشته این تحریم های جدید را اعمال کردند که بسیار سنگین است و خودرو سازی، پول ملی ایران، بانک ها و شرکت های جدیدی را مشمول تحریم قرار دادند. این اقدامات نشان می دهد که آنها رویکرد خود را تغییر نداده اند. پیشنهاد جدیدی که من اشاره کردم با رویکرد جدید قابل طرح است وگرنه همان پیشنهادهای قبلی تکرار می شود.
وی افزود: ایران هم باید نگاه خود را به مسئله تغییر دهد. در ایران هم دیدگاه غالب در این است که غرب مورد اعتماد نیست و تصور می شود که آنها به دنبال بهانه برای فشار بر ایران هستند و با حکومت ایران مخالفند و مسئله هسته ای صرفا بهانه ای است که پس از حل آن به حقوق بشر، تروریسم، سلاح های کشتار جمعی و دیگر مسائل برای فشار بر ایران متوسل می شوند. یعنی در ایران تصوری اینگونه وجود دارد که غرب با اساس جمهوری اسلامی مخالف است. من این نظر را درست نمی دانم ولی به هر حال این دیدگاه وجود دارد و بر اساس این دیدگاه اعتمادی به غرب وجود ندارد. بنابراین اگر قرار است که مسئله هسته ای ایران حل شود ایران هم باید رویکرد خود را تغییر دهد و بار دیگر به غرب اعتماد کند و ببیند که آیا این ها واقعا به سخنان خود پایبندند؟
ایران هم باید نگاه خود را به مسئله تغییر دهد. در ایران هم دیدگاه غالب در این است که غرب مورد اعتماد نیست و تصور می شود که آنها به دنبال بهانه برای فشار بر ایران هستند و با حکومت ایران مخالفند و مسئله هسته ای صرفا بهانه ای است که پس از حل آن به حقوق بشر، تروریسم، سلاح های کشتار جمعی و دیگر مسائل برای فشار بر ایران متوسل می شوند.
بهشتی پور تصریح کرد: به نظر من کسانی که معتقدند که بسته کامل از مشکلات را بر سر میز بگذاریم و در مورد آنها حرف بزنیم به واقعیات توجه نمی کنند. چرا که به دلایل مختلف این اتفاق رخ نمی هد. آنها تصور می کنند که همه افراد و گروهها در آمریکا یک طور تصمیم می گیرند در حالی که اوباما و دولت او تحت فشار لابی های صهیونیستی در کنگره قرار دارد. در هیئت حاکمه آمریکا بین سوزان رایس، مشاور امنیت ملی اوباما و چاک هگل، وزیر دفاع آمریکا، در مورد ایران اختلاف نظر جدی وجود دارد. یا اینها با جان کری، وزیر خارجه اختلاف نظر دارند. یعنی این گونه نیست که هیئت حاکمه آمریکا در مورد ایران متحد و یکپارچه است. در بین مقامات و احزاب آمریکا اختلاف نظر وجود دارد.

نگاه داخلی در خصوص مذاکره با آمریکا چیست؟
نکته دوم این است که در داخل کشور ما نیز نگاه های متفاوتی به مذاکره با آمریکا وجود دارد. برخی معتقتند ما اصلا نیابد با آمریکا مذاکره کنیم. برخی دیگر می گویند مذاکره مشکلی ندارد ولی در شرایط کنونی که ما تحت فشار هستیم نباید وارد مذاکره با آمریکا شویم. چرا که تحت فشار دست پایین را خواهیم داشت. بهتر است اول فشار برداشته شود به خصوص تحریم ها را بردارند بعد مذاکره واقعی امکان پذیر است. در حالی که عده ای دیگر معتقند دنیای سیاست ریسک است و ما در هر موقعیتی ما باید دست به مذاکره با دشمن بزنیم چرا که هزار سال مذاکره بهتر از یک ساعت جنگدیدن است. بنابراین برای کاهش تهدیدها می توان مذاکره کرد. لذا در کشور ما هم نگاههای مختلفی در این مورد وجود دارد. هرچند حرف اول و اخر در این ارتباط را مقام معظم رهبری می زنند ولی تا قبل از این که به آن سطح برسد نیاز به بحث های کارشناسی است. لذا دوستانی که معتقند که مسائل بین ایران و آمریکا باید به صورت یک بسته کلی حل شود باید به این پیش نیاز توجه کنند که هم تمام افراد داخل ساختار سیاسی آمریکا باید در مورد این مسئله به اتفاق نظر برسند که مسائل با ایران را حل و فصل کنند و هعم در داخل ایران باید بر سر این کار توافق شود. فضای اینچنینی الان وجود ندارد و در دو سه سال آینده نیز من امکان به وجود آمدن چنین فضایی را نمی بینیم.
اما اگر به صورت مرحله به مرحله پیش برویم می توانیم زمینه های مسائل کلی را نیز ایجاد کنیم. مثلا اگر مشکل هسته ای ایران با آمریکا حل شود و بخشی از تحریم ها برداشته شود و قطعنامه ها لغو شود فضای مثبتی ایجاد می شود که می توانیم راجع به سوریه هم توافق کنیم و یا در مورد مسائل منطقه و آینده آن می توانیم وارد مذاکره شویم. بنابراین اگر مرحله به مرحل پیش برویم می توانیم امیدوار باشیم که این مسائل حل شود.

تاکید غرب بر استفاده از فرصتی که انتخابات ایران برای دیپلماسی ایجاد کرده است
رابرت جی آینهورن، دستیار وزیر خارجه امریکا در امور خلع سلاح و کنترل تسلیحات که تا آخرین دور مذاکرات ایران و گروه 1+5 عضو تیم امریکا بوده اما به تازگی وزارت خارجه را ترک کرده و به موسسه بروکینگز رفته است، در نشریه فارین پالیسی از دولت امریکا خواست فرصتی را که انتخابات ایران برای دیپلماسی بوجود آورده از دست ندهد.
وی در مقاله اش آورده است: اما اگر آمریکا و شرکایش می خواهند از انتخابات ایران بیشترین بهره را ببرند باید سریعا در رویکرد ‏خود در قبال تهران بازنگری و آن را تعدیل کنند.
چند دلیل وجود دارد که تصور کنیم اوضاع تغییر خواهد کرد و رو به بهبود پیش خواهد رفت.
مهمترین تحول دلگرم کننده انتخابات ایران - جدا از پیروزی خود روحانی که بسیار تعیین کننده بود - ‏این بود که از نارضایتی عمیق مردم از راهبرد دیپلماتیک تندروها این کشور حکایت داشت.
هر چند که چندین نامزد از رویکرد «بدون مصالحه» در مذاکرات با قدرت های جهان انتقاد کردند- ‏موضوعی که سعید جلیلی مذاکره کننده ارشد هسته ای ایران از آن دفاع کرد - اما بیشترین انتقاد از ‏سوی علی اکبر ولایتی- وزیر امور خارجه سابق ایران و مشاور رهبر معظم انقلاب در سیاست ‏خارجی - مطرح شد.
ولایتی در مناظره روز هفتم ماه ژوئن گفت: «زمانی که شما سه قدم بر می دارید و می خواهید طرف ‏مقابل صد قدم بر دارد روشن است که نمی خواهید موضوع را رو به جلو پیش ببرید.» وی گفت: «مذاکرات کنونی هسته ای ما قطعا مشکلاتی دارد زیرا اگر چنین نبود ما نمی بایست ‏در شرایط فعلی باشیم.»
این انتقاد به دو دلیل قابل توجه است. نخست این که، ولایتی و دیگر منتقدان در حال ترسیم ارتباطی ‏مستقیم بین وضعیت انعطاف ناپذیر مذاکرات ایران و محرومیت ها و مشکلاتی هستند که مردم ایران در ‏نتیجه تحریم ها با آنها رو به رو شده اند. آنها می گویند ایران اگر می خواهد وضعیت اقتصادی خود را ‏بهبود بخشد و جایگاه خود را در سطح بین الملل بازیابد باید در مذاکرات هسته ای رویکردی مصالحه ‏آمیزتر در پیش گیرد.
دوم این که، این ارزیابی از رژیمی سرسخت نشات می گیرد اما در تضاد شدید با آن چیزی قرار دارد ‏که آیت الله خامنه ای و دیگر تندروها در ایران می گویند و آن این که تحریم ها - با وجود آن که شدید ‏هستند - قابل تحمل هستند و مشکلات اقتصادی که سوء مدیریت محمود احمدی نژاد سبب به وجود آمدن ‏آن شد و رئیس جمهور جدید باید آن را جبران کند یک موهبت هستند زیرا سبب خودتکایی ایران و ‏کاهش وابستگی به درآمدهای نفتی می شوند.
هدف اصلی آیت الله خامنه ای در مذاکرات - دست کم تاکنون - کاهش حمایت بین المللی از تحریم ها و ‏خرید زمان برای توسعه برنامه هسته ای تهران بوده است.
به نظر می رسد او امید آن دارد جامعه بین المللی قبل از آن که تحریم ها ایران را از پا درآورد، دست ‏از تحریم ها بردارد.
اختلافات عمیق نمایان شده طی برگزاری انتخابات ریاست جمهوری ایران بیان گر این موضوع است ‏که در میان مقامات این کشور شک و تردیدهایی وجود دارد که چنین امیدی واقعی خواهد بود یا نه.
این اعتقاد گسترده نیز وجود دارد که تنها راه خارج شدن ایران از این مخمصه رسیدن به توافق در ‏زمینه موضوع هسته ای است. به نظر می رسد تحریم ها محاسبات ایران را تغییر داده است. البته، در جمهوری اسلامی حرف نهایی را درباره موضوع هسته ای ایران رهبر معظم این کشور می ‏زند و شاید آیت الله خامنه ای غیر قابل انعطاف پذیرترین مخالف مصالحه با آمریکا و شرکایش در گروه ‏موسوم به پنج بعلاوه یک - چین، فرانسه، آلمان، روسیه و انگلیس - است. اما در این موضوع نباید ‏نقش روحانی را کم اهمیت جلوه دهیم. او در موضوع هسته ای - بسیار بیشتر از احمدی نژاد - یک بازیگر محسوب می شود نه فقط به خاطر ‏تجربه شخصی اش به عنوان مذاکره کننده هسته ای بلکه بدین سبب که در حال حاضر مشخص است او ‏در میان مقامات برجسته ایران هم پیمانانی دارد که از ایده های او برای پایان دادن به بن بست هسته ای ‏ایران حمایت می کنند. رهبر معظم ایران همچنان تحت تأثیر سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و دیگر مخالفان مصالحه هسته ای ‏قرار خواهد داشت اما او و مشاوران نزدیکش باید به ایده های روحانی توجه نشان دهند.
در حالی که ایران در حال بازنگری در رویکرد خود است، دولت اوباما نیز باید چنین کاری انجام ‏دهد، به ویژه با توجه به انتخابات ایران و پیشرفت های برنامه هسته ای ایران. مقامات دولت اوباما منتظرند تا ببینند با از سر گیری مذاکرات رویکرد دولت جدید ایران چگونه خواهد ‏بود. برخی مقامات در محافل خصوصی خود خواهند گفت که ما با تطبیق دادن مواضع خود حتی قبل از آن ‏که بفهمیم که آیا ایران تصمیم گرفته است رویکردی جدی تر اتخاذ کند «نباید با خودمان مذاکره کنیم.»
چنین احتیاطی قابل درک است به ویژه با در نظر گرفتن سابقه ناامید کننده ایران.
اما این رویکرد که «طرف دیگر باید نخستین گام را بردارد» از جمله مشکلات داخلی نیست که ‏روحانی در اتخاذ موضع جدید با آن رو به رو خواهد بود. احتمال این که ایران بتواند به پیشنهاد آمریکا و شرکایش بهتر واکنش نشان دهد تا این که خود بخواهد ‏پیشنهادی ارائه کند بیشتر است اما آمریکا و شرکایش هر رویکرد تاکتیکی که دنبال کنند در عین حال باید در میان خود این موضوع را ‏بررسی کنند که برای افزایش چشم انداز قرار دادن مذاکرات در مسیر اصلی خود چه تغییراتی باید ‏انجام شود.
چندین سال است که پنج بعلاوه یک بسته اقدامات در جهت اعتمادسازی را ارائه می کند. این اقدامات مهمترین عناصر در برنامه هسته ای ایران را هدف قرار داده است - از جمله تولید و انبار ‏کردن اورانیوم با غنای نزدیک 20 درصد و احداث تأسیسات غنی سازی زیرزمینی فردو - و بنابراین ‏خریدن زمان برای کار کردن بر روی راه حلی جامع اما ایرانی ها از این رویکرد امتناع می ورزند و می گویند کاهش تحریم ها در ازای پذیرفتن محدودیت ‏فوری بدون دادن اطمینان از این که تحریم ها در نهایت لغو نخواهند شد یا این که به ایران اجازه غنی ‏سازی داده می شود، بسیار کم است.

آیا زمان ارائه بسته های پیشنهادی به پایان ‏رسیده است؟
رابرت جی آینهورن، دستیار وزیر خارجه امریکا در امور خلع سلاح و کنترل تسلیحات در ادامه این مقاله می نویسد: برخی ناظران در آمریکا و دیگر کشورهای جهان می گویند زمان ارائه بسته های پیشنهادی به پایان ‏رسیده و در عوض زمان رسیدن به توافقی جامع فرا رسیده است توافقی که شکل کلی برنامه غیر ‏نظامی هسته ای مورد پذیرش ایران را ترسیم می کند. استدلالهایی که در حمایت از این رویکرد بیان می شوند شامل این موارد می شوند که نمی توان از ‏ایران انتظار داشت این بسته اولیه را بدون این که بداند پایان مذاکرات چه خواهد بود، بپذیرد.
دیگر سخنی که مطرح می شود این است که تمرکز بر غنی سازی نزدیک 20 درصد و غنی سازی ‏در فردو با توجه به نصب سانتریفوژهای بیشتر و کارامد در تأسیسات غنی سازی نطنز، ادامه انبار ‏اورانیو غنی شده با غنای سه و نیم درصد، و پیشرفت در ساخت و ساز رئاکتور آب سنگین اراک که ‏به نظر می رسد برای تولید پلوتونیوم در نظر گرفته است ، کمرنگ تر شده است.
سخنی که در مخالفت با پیشنهادی جامع می توان مطرح کرد این است که پنج بعلاوه یک باید در نهایت ‏به ایران در زمینه نحوه رسیدگی به برنامه غنی سازی با توجه به نبود نشانه های ملموس حاکی از ‏موافقت نهایی ایران با محدودیت های قابل توجه، امتیاز بدهد. ایرانی ها نیز می توانند بر پردازش مستقیم اورانیوم تأکید کنند. امکان ترکیب بسته های پیشنهادی با رویکردهای جامع نیز وجود دارد.
دو طرف می توانند بر روی ایجاد نقشه راهی مشتمل بر عناصر کلی ، توافق فراگیر شامل شرح کلی ‏عناصر اصلی برنامه هسته ای صلح آمیز ایران با یکدیگر همکاری کنند.  این نقشه راه می تواند با یک یا چند مرحله اعتماد سازی آغاز شود و می تواند شامل مرحله ای شود ‏که همه طرف ها تابع قطعنامه های شورای امنیت سازمان ملل متحد و آژانس بین المللی انرژی اتمی ‏شوند.
زمانی که بر اساس این نقشه راه توافقی حاصل شود، طرف ها در پی رسیدن به توافق و اجرای مفاد ‏بسته های پیشنهادی خواهند بود، بسته هایی که می توان آن را به روز کرد و می توان گفت می تواند ‏نوع پیشرفته تر بسته ای باشد که پنج بعلاوه یک در نشست آلماتی قزاقستان در فوریه سال 2013 ‏ارائه کرد. طرف ها همچنین می توانند در پی مذاکره درباره دیگر مفاد نقشه راه باشند.
چنین رویکردی سبب اعتماد سازی دو جانبه خواهد شد و در عین حال طرف ها می توانند در مجموع ‏با پذیرش محدودیت های اولیه در پی کاهش نگرانی ها باشند  البته مهمترین موضوع، موضوع غنی ‏سازی است.

غنی سازی حق مسلم ماست
رابرت جی آینهورن، دستیار وزیر خارجه امریکا در امور خلع سلاح و کنترل تسلیحات در ادامه تصریح کرده است: ایران از پنج به علاوه یک می خواهد آشکارا «حق غنی سازی» تهران را بپذیرد. احتمالا ایرانی ها امیدوارند با پذیرش اولیه آنچه که آن را حق «مسلم» می دانند بتوانند در موضعی ‏محکم تر در رد پیشنهادات برای محدودیت در برنامه غنی سازی و نظارت بیشتر بر فعالیتهای هسته ‏ای خود قرار گیرند.
همه کشورها به آمریکا در رد «حق غنی سازی »حق می دهند.
بر اساس معاهده منع تولید و تکثیر تسلیحات هسته ای، هر کشوری حق دنبال کردن برنامه صلح آمیز ‏انرژی هسته ای را دارد اما در این معاهده اشاره نشده است که این حق شامل غنی سازی هم می شود ‏یا نه زیرا از غنی سازی استفاده دو گانه دارد و از آن همچنین می توان در تولید موادی برای ساخت ‏سلاح هسته ای استفاده کرد اما این کارشناسان حقوقی هستند که می توانند بگویند آیا حق غنی سازی شامل این معاهده می شود یا ‏نه ، اما چیزی که جای بحثی در آن نیست این است که ایران - دست کم به صورت موقت - تا زمانی ‏که ثابت نکند در راستای تعهدات خود در ان پی تی گام بر می دارد حق غنی سازی اورانیوم را ندارد. ‏در حال حاضر هر حقی که ایران برای دست یابی به چنین فن آوری هایی دارد با صدور قطعنامه های ‏سازمان ملل متحد محروم شده است.
ایران و 1+5 در مذاکرات خود نباید در زمینه «حق» به مانع برخورد کنند و همه چیز حول ‏محور آن بچرخد.
به جای آن ، دو طرف باید این موضوع را مد نظر قرار دهند که ایا راه های عملی برای اطمینان دادن ‏به جامعه بین الملل مبنی بر این که برنامه غنی سازی ایران منحصرا در جهت اهداف صلح آمیز است ‏، جود دارد یا نه.
هر گونه رویکرد قابل پذیرش در اجازه دادن به غنی سازی به ایران باید این اطمینان را به وجود آورد ‏که ایران به سرعت یا به صورت مخفیانه مفاد توافق نامه را نقض نخواهد کرد و از قابلیت های غنی ‏سازی برای تولید اورانیوم مورد نیاز برای ساخت سلاح هسته ای استفاده نخواهد کرد. این موضوع مستلزم ایجاد محدودیت هایی در ظرفیت غنی سازی ایران است هم در زمینه کمیت و هم ‏مکان های غنی سازی.
در زمینه نظارت بر غنی سازی نیز باید اقدامات لازم انجام شود.
این سوال را که آیا مذاکرات باید شامل برنامه غنی سازی در داخل ایران شود یا نه ، نمی تواند تا زمان ‏اجرای عملی این توافق نامه با ایرانی ها پاسخ داد. چنین تعاملی برای هر یک از طرف ها کار آسانی ‏نیست.
این موضوع مستلزم این است که آمریکا و شرکایش کاری را انجام دهند که تاکنون از انجام آن ‏خودداری می کردند : گفتگو در این باره که چه چیزی می تواند برنامه غنی سازی ایران را قابل ‏پذیرش کند.
و این موضوع همچنین مستلزم آنست که ایرانی ها این موضوع را به رسمیت بشناسند که آمریکا جامعه ‏بین المللی برنامه نامحدود غنی سازی را نخواهند پذیرفت بلکه برنامه ای را خواهند پذیرفت که این ‏فرصت را به ایرانی ها نمی دهد تا مسیر برنامه خود را تغییر دهند و به سوی مخفیانه به سوی ساخت ‏سلاح هسته ای گام بردارند.
گفتگو در این باره دشوار خواهد بود اما باید این امکان وجود داشته باشد تا منافع ایران را در دنبال ‏کردن غنی سازی به منظور حمایت از
برنامه ای انرژی صلح آمیز این کشور با منافع جامع بین المللی در ابراز اطمینان از این موضوع که ‏ایران به آسانی نمی تواند در مسیر ساخت سلاح هسته ای گام بردارد، تطبیق داد.
دولت اوباما در آمادگی برای تعامل دوباره با ایران همچنین باید با کنگره همکاری نزدیکی داشته باشد.
تیم اوباما باید در پی درکی مشترک با کنگره در این باره باشد که ایا تحریمهای جدید لازم است یا نه و ‏این که چه اقداماتی در حال حاضر باید انجام داد تا به ایرانی ها نشان داد اگر پیشرفتی قاطع در برنامه ‏هسته ای حاصل نشود تحریم های جدید در راه است.
این موضوع مهم است که هم دولت اوباما و هم کنگره پیامی یکپارچه و منسجم به دولت جدید ایران ‏بفرستند.
دولت آمریکا به عنوان بخشی از این پیام باید آشکارا اعلام کند آماده برداشتن و لغو تحریم ها است.
اما در عین حال، دولت آمریکا باید تأکید کند که لغو تحریم ها در آغاز روند رخ نخواهد داد، چیزی که ‏ایران همواره خواهان آن بوده است.
در عوض، تحریم ها به روش گام به گام و متناسب با اقدامات ایران در کاهش نگرانی ها درباره برنامه ‏هسته ای اش، کاهش خواهد یافت و در نهایت لغو خواهند شد.
مقامات جدید ایران باید این موضوع را درک کنند که اگر ایران به رویکرد به بن بست کشاندن ‏مذاکرات و توسعه برنامه هسته ای خود ادامه دهد تحریم ها نیز شدت خواهند یافت.
دولت اوباما همچنین باید آشکارا این نگرانی ایران را کاهش دهد که آمریکا از برنامه هسته ای ایران به ‏عنوان بهانه ای برای تغییر رژیم در ایران استفاده می کند.
دولت آمریکا باید اعلام کند که در حالی که که نگرانی های عمیقی درباره ابعاد مختلف سیاست های ‏تهران دارد - نه فقط در زمینه حقوق بشر - اما آماده رسیدن به توافق درباره موضوع هسته ای با ‏تهران است و در عین حال به صورت جداگانه با موضوعات دیگر برخورد کند.
مهم است که بتوان رهبر معظم ایران و دیگر مقامات این کشور را از این اشتباه در آورد که اگر آنها ‏در زمینه هسته ای امتیاز دهند آمریکا نیز در پی گرفتن امتیاز های بیشتر از تهران در زمینه های دیگر ‏خواهد بود.
آمریکایی ها رژیم ایران را دوست ندارند. اما در حال حاضر، باید این نکته را درک کنیم اگر تغییر در ‏ایران حاصل شود مردم ایران مسبب این تغییر بوده اند نه آمریکا.
دیگر هدف مهم این پیام تصحیح اعتقاد گسترده ای است که ایران به تبلیغ آن پرداخته و آن این است که ‏ایران طرفی است که بیشترین نفع را در نتیجه مذاکرات هسته ای می برد و این آمریکا و هم پیمانانش ‏هستند که نهایت در مقابل ایران زانو می زنند .
در مجموع، 1+5 باید توضیح دهد چرا اقدامات در جهت اعتمادسازی که آنها در نشست ‏آلماتی ارائه کردند اقداماتی عادلانه و برابر است.
آنها باید پیشنهاد خود را با پیشنهاد ایران در ماه آوریل مقایسه کنند که اگر اجرایی شود بر فعالیت های ‏هسته ای ایران تأثیر کمی خواهند داشت اما در عین حال مستلزم کاهش تحریم ها هستند.
در عوض پیشنهاد متقابل شامل موضوعی نمی شود که مقامات ایرانی بخواهند آن را بپذیرند: تعلیق ‏تولید اورانیون غنی شده با غنای 20 درصد.
برای آماده شدن به منظور از سر گیری مذاکرات با ایران احتمالا در فصل پاییز اقدامات زیادی باید ‏انجام شود.
در عین حال، برنامه هسته ای ایران بدون توجه به هشدارهای باراک اوباما مبنی بر این که درهای ‏دیپلماسی تا ابد بر روی ایران باز نخواهد بود، رو به جلو حرکت خواهد کرد.
اما حتی اگر چشم اندازها برای رسیدن به یک توافق قابل پذیرش محدود باشد ، آمریکا باید در هفته ها ‏و ماه های پیش رو هر چه در توان دارد انجام دهد تا بتواند خود را برای هر گونه فرصت در زمان از ‏سر گیری مذاکرات آماده کند.
به هر حال تمام دنیا و بخصوص کشور های منطقه چشم انتظار مذاکرات ایران و 1+5 در ماه اوت هستند.
پایان پیام/

 

 


 

کد خبر 274600

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha