ظهور "نجات دهنده" و امید به "آینده‌ای روشن" در تمام ادیان وجود دارد

عقیده به ظهور "نجات دهنده" در آخرالزمان و امید به یک "آینده‌ای روشن" که در آن، نگرانی‌ها و هراس‌ها مرتفع شود و ریشه ظلم، جهل و تباهی برکنده شود، همواره بین بیشتر ملت‌ها و ادیان وجود دارد.

خبرگزاری شبستان؛ یکی از بحث های روز در باب مهدویت بیان نشانه ها در بارة ظهور و نیز آخر الزمان است که در ادیان مختلف به آنها اشاره شده است. از این رو و به سبب حساسیت موضوع گفتگویی را با حجت الاسلام و المسلمین دکتر خدامراد سلیمیان، عضو هیئت علمی پژوهشکده مهدویت و آینده پژوهی انجام داده ایم.


برای شروع بحث لطفا بفرمایید "علائم آخرالزمان" به چه معناست و آیا تعبیرهای دیگری نیز هست؟
پیش از هر سخن مناسب است اشاره ای کنم به اینکه افزون بر اصطلاح "علائم آخرالزمان" که به معنای نشانه های دوره آخرالزمان است در فرهنگ مسلمانان، اصطلاحات مشابه دیگری نیز است مانند "اشراط الساعة" (نشانه­های در آستانه رستاخیز) "ملاحم و فتن" (جنگ ها و فتنه ها)
گرچه اصطلاحات بیشتر به نشانه های قیامت و آستانه آن اختصاص دارد، ولی از بررسی روایاتی که زیر این عنوان ها در کتاب‏های حدیث نقل شده است، برمی‏آید که مضمون این روایات، مطالب مشترک بسیاری با روایات آخرالزمان دارد و بسیاری از علائم، در هر دو دسته از روایات ذکر شده است، با وجود اشتراک در مضمون روایات یاد شده، این مطلب مسلم است که در همه ادوار تاریخ مسلمانان، مسئله آخرالزمان به صورت آشکاری از مسئله قیامت جدا دانسته شده است. به عقیده مسلمانان، قیامت پس از فنای این عالم مادی واقع می‏شود، ولی دوره آخرالزمان، قسمت پایانی زندگی در دنیاست.


مشخصا چه نشانه هایی به عنوان نشانه های آخرالزمان مطرح شده است؟
در آخرالزمان، پدیده‌های فراوانی پیش‏بینی شده است، که بیشتر به دوره پایانی آن (آستانه ظهور مهدی) مربوط می‌‏شود.
این نشانه­ها در دو بخش زندگی فردی و اجتماعی قابل بررسی است:
نخست زندگی فردی. شاخص‌ترین نمود تحوّل در زندگی فردی را می‌توان در چگونگی دین‌داری، ناامیدی و سرخوردگی انسان‌ها و… دانست. که برخی روایات در وصف پاره­ای مردان آخر الزمان آنان را نسبت به انجام امور دینی بی مبالات و بی پروا معرفی کرده است. همان گونه که برخی زنان این دوران را انسان­هایی آلوده دامن و بی تعهد به امور اخلاقی شناسانده است.
دوم زندگی اجتماعی. زندگی در دوران آخر الزمان، با سختی‌های فراوانی همراه است؛ این سختی­ها به ویژه در عرصة فرهنگی به گونه­هایی شکل خواهد گرفت که برخی از این قرارند:
ـ رواج نافرمانی و روی­گردانی از خداوند در بخشی از آخر الزمان و مخالفت‌ها با دستورات الهی
ـ دوری از دین و دینداری. روز به‏روز عوامل فراوانی، گوهر تابناک دین را در هاله‏ای از غبار و غفلت فرو می‏برد، از ایــن رو در جوامع انسانی دین، رو به کم‏رنگ‌شدن می‏رود و خرافه‌ها و انحراف‌های گوناگونی، گریبان‌گیر آن می‏شود. البته این‌گونه نیست که همه انسان‌ها در مسیر باطل گام بردارند؛ بلکه بسیاری نیز به سبب ویژگی‌های شخصیتی و آگاهی‌های دینی، از نجات یافتگان این مرحله خواهند بود.
از دو ویژگی یاد شده به فراگیر شدن ستم در زمین، هرج و مرج و فتنه‌های بزرگ، اختلاف شدید مردم یأس و ناامیدی مردم و احساس بی‌پناهی در مردم می­توان اشاره کرد.


در حوزه اقتصادی چه نشانه هایی برای این امر وجود دارد؟
از لحاظ اقتصادی عموم مردم، با فاصله گرفتن از آموزه‌های دینی و یاد خداوند، در زندگی سختی به سر خواهند برد. البته در نگاه نخست به نظر می‌رسد جوامع انسانی رو به رفاه و آسایش می‌روند؛ اما بخش‌های زیادی در لایه‌های آشکار و پنهان جامعه، همچنان با فقر و ناداری دست به گریبان هستند. ضمن اینکه رفاه اقتصادی فقط به معنای انباشت ثروت و پول نیست.


آیا می توان نشانه های آخرالزمان را در تحولات سیاسی جستجو کرد؟
بله، می‌تواند در عرصه سیاسی نیز نقش مهمی داشته باشد که در اینجا به بعضی از این امور اشاره می‌ کنم.
نخست وقوع نزاع‌ها و درگیری‌‏های بسیار: در برخی از روایات به صورت ویژه این درگیری‌ها را در عرصه سیاسی مورد توجه قرار داده‌اند. از این رو یکی از نشانه‏های آخرالزمان، اختلاف‏ها و درگیــری‏های فـــراوان میان گروه‏ها و احزاب معرفی شده است. برخی روایات، به ظهور فرقه‏های گوناگون اشاره کرده که در آخـرالزمان پدید آمده، موجب اختلاف‏های بسیار خواهند شد.
دیگر حکومت‌ها (عمر حکومت‌ها، مرگ زمام‌داران): در پاره‌ای از روایات گفته شده در دوران آخر الزمان، حکومت‌‍‌ها مجال چندانی پیدا نخواهند کرد. در این دوران، ستم و بی‌داد به اوج خود می‌رسد و بیشترین ظلم از ناحیه حاکمان به مردم است و در روایات اشاره شده خداوند، ستمگران را به زودی بازخواست و سرنگون خواهد کرد.
و البته ستم فقط در مصادیق اجتماعی و اقتصادی نخواهد بود بلکه یکی از عرصه های بیداد، ظلم فرهنگی به جامعه حقیقت خواه است که با گسترش زمینه های بی بندوباری، عرصه هدایت و کمال را بر آنها تنگ تر می کند.
 

ادیان الهی و غیرالهی درباره سرانجام سرنوشت انسان چه نظری دارند؟
ادیان الهی به طور عام آخرالزمان را در دو بخش معرفی کرده نخست دوران تاریک تباهی و پس از آن دوران نور و بندگی. عقیده به ظهور «نجات دهنده» در آخر الزمان و امید به یک «آینده‌ای روشن» ـ که در آن، نگرانی‌ها و هراس‌ها مرتفع گردد و تاریکی‌ها از پهنه گیتی برچیده و ریشه ظلم و جهل و تباهی برکنده شود ـ یک اعتقاد عمومی است که همواره بین بیشتر ملت‌ها و ادیان وجود داشته و در بخش دوم این دوران محقق می شود.
در تمام فرقه‏ها و مذاهب اسلامی نیز، کم و بیش سرانجام سعادت‏مند بشر پیش‏بینی شده است. و در این زمینه آیات و روایات فراوانی در منابع اهل سنت و شیعه وارد شده است.
پیشوایان معصوم با الهام از وحی الهی و سرچشمه‌های آن، پیوند موعود و آخِرالزمان را به روشنی بیان کرده‌اند:
رسول اکرم(ص) فرمود: "دنیا به انجام نمی‏رسد؛ مگر این‌که امت مرا مردی رهبری کند که از اهل‌بیت من است و به او مهدی گفته می‏شود."


به نظر شما بهترین راه در امان ماندن از فتنه های آخرالزمان کدام است؟
در کوتاه ترین سخن می توان گفت چنگ زدن به ریسمان هدایت الهی که همانا آموزه های مکتب نورانی اهل بیت علیهم السلام است و حرکت در مسیر آن بزرگواران تنها راه در امان ماندن از فتنه های آخر الزمانی است و دیگر راه ها بی راهه اند، و راه به جایی نمی برند.

منبع: پایگاه اطلاع رسانی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی


پایان پیام/

کد خبر 269236

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha