تنوع سیاسی که در ایران وجود دارد در نظام های غربی نیست

خبرگزاری شبستان: عضو هئیت علمی دانشگاه شهیدبهشتی با اشاره به اینکه الگوی جمهوری اسلامی می تواند برای حکومت ها مبنا باشد، گفت: تنوع سیاسی که در ایران وجود دارد اصلا در نظام های غربی نیست.

خبرگزاری شبستان: مردم سالاری دینی گونه نظامی اندیشه ای در راستای حکمرانی است که به صورت مفهمومی از سوی امام خمینی (ره) و به صورت لفظی از سوی مقام معظم رهبری مطرح شده است. مردم سالاری دینی گونه ای از نظام سیاسی است که در نظام اندیشه ای به دموکراسی روشی پایبند است و برآن است که میدان وسیعی برای مشارکت مردم در توزیع قدرت سیاسی و فرآیند تصمیم گیری بگشاید و ابزار لازم را برای نظارت مردم بر قدرت سیاسی و بهره مندی از آراء و پیشنهادهای آنان جهت اصلاح و بهینه سازی امور فراهم آورد. این حکومت دینی است یعنی ضمن پذیرش نقش خواست و اراده مردم در ساماندهی امور ،این خواست و اراده را در چارچوب پذیرش مرجعیت و اقتدار سیاسی و فرهنگی جامعه را همسو و ملهم از آموزه های اسلامی مدیریت نماید و ساختار روابط اجتماعی در عرصه های گوناگون را در تناسب با اصول و ارزش های دینی سامان دهد. با توجه به اهمیتی که مردم سالاری دینی به نوان بنیاد جمهوری اسلامی دارد برای طرح مباحث بیشتر گروه سیاسی خبرگزاری شبستان در این باره به گفتگو با دکتر محمدرضا مرندی پرداختیم تا ابعاد موضوع بیشتر شکافته شود.

در قسمت اول گفتگویی که با دکتر محمدرضا مرندی، عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی و محقق حوزه مردم سالاری دینی داشتیم، تعریف مفهومی مردم سالاری دینی به مثابه یک نظام سیاسی و شیوه حکمرانی، دیدگاه ها و قرائت های کلی موجود در این باب و مردم سالاری های محقق شده در گذشته و در حال حاضر مطرح گردید. در ادامه و در قسمت پایانی گفتگو موضوعات کلیدی دیگر در این خصوص از سوی جناب آقای دکتر مرندی تبیین می شود.
- آقای دکتر ارزیابی شما از الگوی مردم سالاری دینی در ایران چیست؟
از جهت الگوی حقوقی و نظری به نسبت بالایی به موفقیت دست یافته و شاخص های مربوطه تماما محقق شده است. می توان مشارکت سیاسی را مثال زد که در قالب انتخابات متعدد حاصل شده است. شاخص دیگر وجود نهادهای مردم سالار است، نهادهایی که تاسیس و بقایشان به صورت مستقیم و غیر مستقیم از طریق مردم صورت می گیرد. همچنین نظارت پذیر مورد دیگری است که باید بدان اشاره داشت؛ تمام ارکان حکومت تحت نظارت مردمند. خود نهاد رهبری از طریق نخبگان رهبری تحت نظارت است.

رسانه ها،احزاب و دسته جات متفاوت حاضر و ناظر بر عملکرد مقامات می باشند. موضوع آزادی را باید مثال زد؛که البته آزادی در نظام های مردم سالار غیر از رهایی است. آزادی در چارچاب قوانین موجود به تمام معنا در جمهوری اسلامی هم به لحاظ نظری و هم عملی جاری است. مردم می توانند به راحتی مسولیلن را به چالش کشده نقد کنند. همین انتخابات اخیر یکی از عرصه های اثبات وجود آزادی در مردم سالاری دینی ایران است. در کدام کشور این تنوع و پراکندگی سلیقه در افراد مورد تایید شده برای کاندیداتوری وجود دارد؟ در آمریکا ده ها سال است که تنها دو حزب و جود دارد و فرق چندانی هم با هم در عمل ندارند. مناظرات ریاست جمهوری در کشور ما بین نمایندگان طیف های فکری گوناگون برگزار می شود و بعضا سیاست های کلی نظام نیز به چالش کشده می شود.
تنوع سیاسی ای که در ایران وجود دارد اصلا در نظام های غربی نیست و اینجانب یکی از منتقدین این حد از آزادی هستم. کاندیداها نباید به راحتی بتوانند نظام را به چالش بکشند. در کشورهای غربی هم در برابر سیستم تثبیت شده افراد مخالف کنار گذاشته می شوند. در همین خصوص باید اشاره داشت که در سال 1376 بالای 90 درصد مسوولین از یک کاندیدا نظام حمایت کردند. اما کاندیدایی رای می آورد که مردم به آن توجه نشان می دهند، همچنین در مردم سالاری دینی ما گردش نخبگان داریم ، 8 سال قدرت در دست اصول گرایان بوده و اکنون کسی رای می آورد که اصلاح طلب است.
- دیدگاه جنابعالی در خصوص الگوی مردم دینی ایران با توجه به تحولات منطقه خاورمیانه و و قوع انقلاب در برخی از کشورها چیست؟
برخی تلقی ها و طرز برداشت ها حاکی از آن است که الگوی جمهوری اسلامی ایران منحصر به خودش است و قابل ارائه به کشورهای دیگر نیست. باید گفت که الگوی حکومت دینی، غیر از جمهوری اسلامی نمی تواند باشد. حکومت های پادشاهی مشروطه با تسامح دموکراتیکند. حکومت مردم سالار باید جمهوری باشد. حکومت دموکراتیک فقط در شکل جمهوریت می تواند محقق شود. مردم در انقلاب های اخیر دو چیز می خواستند؛ اول دموکراسی و دوم دین. دموکراسی در بهترین شکل آن زمانی محقق می شود که جمهوری باشد. بنابراین الگوی جمهوری اسلامی می تواند برای حکومت ها مبنا باشد.
باید توجه داشت که شکل خاص مدل جمهوری اسلامی ایران کاملا قابل پذیرش در کشورهای عربی اهل سنت نیز می باشد. جمهوری اسلامی اسلامیتش مبتنی بر ولایت فقیه است؛ خیلی ها تصور می کنند این مدل صرفا مختص تشیع است؛ اما باید گفت که عموم علمای اهل سنت قائل به لایت فقیه اند و اینکه حاکم اسلامی حتما می باید فقیه باشد. افرادی چون حنبلی ،ماوردی،شافعی ، تفتازانی،جرجانی ،مالکی ،ابن روزبهان و خنجی از این دسته می باشند. حتی نه تنها باید فقیه باشد، بلکه متکلم یعنی عالم علم کلام نیز باشد.
- آقای دکتر مرندی در ادامه مباحث پیشین، چالش عمده مردم سالاری دینی ایران از دیدگاه شما چیست؟
به نظر می رسد که چالش، گفتمانی باشد؛ به این معنا که باید نظریه اصلی و رسمی جمهوری اسلامی ایران که همان نظر امام(ره) و رهبری است به عنوان گفتمان حاکم معرفی شود. متاسفانه در حال حاضر نظریات دیگران به عنوان نظریه غالب جمهوری اسلامی مطرح می باشد؛ مانند دیدگاه های حضرات آیات مصباح یزدی ،جوادی آملی، مهدوی کنی که بی شک از علمای اعظام می باشند ، اما برداشت این بزرگواران با دیدگاه رهبری در خصوص مردم سالاری دینی متفاوت است ، با وجود اینکه دیدگاه رسمی جمهوری اسلامی دیدگاه امام (ره) و رهبری می باشد؛ در اکثر مراجعات برای تبیین مردم سالاری دینی ایران به دیدگاه های دیگر اشاره می شود. در دیدگاه امام (ره) و رهبری مردم یک پایه مشروعیت حکومت اند و اگر حکومتی مردمی نباشد شرعی نیست. در حالیکه از نظر بزرگوارانی که نام بردیم مقبولیت جزئی از مشروعیت است. بنابراین ما نتوانسته ایم به خوبی قرائت اصلی از نظریه مردم سالاری دیدنی را تبیین و معرفی نماییم.
گفتگو: حدیث اقبال
پایان پیام/
 

کد خبر 268395

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha