همه ناگفته های فرزاد جمشیدی در گفتگو با شبستان

خبرگزاری شبستان: در نامه خداحافظی ام از بخشی از مدیران صدا و سیما به خاطر نوع برخوردشان با حاشیه ها تشکر کردم اما افرادی هم در رده های میانی سازمان بودند که همان کار رسانه زرد را کردند و به حاشیه ها دامن زدند.

فرزاد جمشیدی مجری رادیو و تلویزیون در گفت و گو با خبرنگار خبرگزاری شبستان در پاسخ به سوالی در مورد دلیل سکوت رسانه ملی در مورد اتهاماتی که به وی وارد شد و خروج خود از این رسانه،گفت:پاسخ به این سوال نیاز به ذکر دو نکته مقدماتی دارد.من به عنوان فرزاد جمشیدی اگر با رسانه ملی همکاری کنم یا نکنم،هرگز وامداری خود را به این سازمان فراموش نخواهم کرد.جیب عاطفه من پر از نقل حمد و صلوات مردمی است که برای ما غریبه های آشنا هستند و گاه پیچک دعای آن،مچ مشکلات را خم می کرد و بر زمین می خواباند.قطعا این مسئولیت بزرگی است که بر شاخه مرغ سحر بنشینم زمانی که افرادی هستند که شاید در این مقام از من بهتر باشند.


او افزود: ما مجریان صدا و سیما عِرق صنفی به سازمان و کار خود داریم و من شخصا این کار را نه به خاطر درآمد آن بلکه به خاطر عشق به مردم انجام می دادم.شهید رجایی یک بار در دیداری با معلمان به آنها گفت اگر معلمی شغل شما است آن را فراموش کنید و اگر عشق شما است به آن ادامه دهید.این کار عشق من بود و من برای ماه رمضان امسال یازده ماه تلاش کردم تا مطالبی را جمع کنم که شاید حجم آن به اندازه چند جلد کتاب باشد.
 

جمشیدی در ادامه با اشاره به سخت بودن اجرای برنامه،گفت:نکته مقدماتی دوم این است که من همیشه در کلاسهای فن بیان و اجرا،به داوطلبین می گویم مجری مثل یک سرباز است که مهمات او مطالعه دائمی است. سوال اینجا است که چه کسی سرباز خود را در خط مقدم و در یک میدان مین تنها می گذارد؟چون اجرای برنامه برای مجری مثل نبرد در خط مقدم است.حالا سوال من این است که اگر من مجری تلویزیون و یک چهره شناخته شده نبودم آیا باز هم این مطالب حاشیه ای درباره من منتشر می شد؟یا حتی اگر مجری برنامه های مذهبی نبودم و در برنامه کودک یا برنامه های ورزشی کار می کردم،این حجم زیاد شایعات بر علیه من وجود داشت؟قطعا موقعیت من رغبت را برای انتشار این مطالب افزایش داد.
 

جمشیدی با بیان این نکته که سایتهای زرد و جنجالی شایعاتی را در مورد او منتشر کرده اند و نه خبرگزاریهای رسمی،تصریح کرد:متاسفم که بخش دادگاه هنر و رسانه مملو از شکایات از این گونه سایتها است.سایتهایی که مسئولین بسیاری از آنها با من تماس گرفتند و گفتند برای بالا رفتن بیننده و حفظ پهنای باند خود این کار را کردند.آیا این بهانه خوبی است که برای حفظ پهنای باند اینگونه از عرض آبروی کسی عبور کرد؟متاسفانه این از بلاهای معروف بودن است که برای من اتفاق افتاد.
 

او با اشاره به واکنش سازمان صدا و سیما نسبت به شایعاتی که در مورد او منتشر شده بود،گفت:گله من از کسانی نیست که خواستند و نتوانستند،بلکه از کسانی است که می توانستند اما نخواستند.البته قطعا شکایت خصوصی ربطی به سازمان صدا و سیما ندارد اما وقتی تبعات این مساله با آبروی رسانه ملی بازی می کند چه؟آیا آن هم مساله خصوصی است؟
 

جمشیدی در ادامه تصریح کرد:در نامه خداحافظی خود از بخشی از مدیران سازمان صدا و سیما به خاطر نوع برخوردشان با این مساله تشکر کردم.اما افرادی هم در رده های میانی سازمان بودند که همان کار رسانه زرد را کردند و به این مسائل دامن زدند.کسانی که دور از سازمان حیثیت آن را بر باد دادند در حالی که شان ماه رمضان و بینندگان سیما و من مجری بیش از این شایعات است که وقت صرف آنها بشود.
 

او با ذکر یک مثال گفت:در هلند یک مجری هواشناسی بعد از سی سال فعالیت خود،برای امتحان میزان اعتمادی که بینندگان به او دارند،یک روز هوای کشور هلند را بارانی اعلام کرد و آن روز به خاطر همین اعتماد،همه در هلند با چتر از خانه بیرون آمدند.در کشور ما هم مجریان تلویزیون بین مردم لقبهایی چون عمو و عمه و خاله می گیرند و این به خاطر حس نزدیکی و اعتماد مردم به این افراد است.من مشکلی با صاحبین تصمیم در مورد واکنش صدا و سیما به این مساله ندارم مشکل من با تصمیم سازانی است که کاری نکردند.
 

جمشیدی با بیان این نکته که نامه خداحافظی او نوعی اذان نا به هنگام بود،گفت:وقتی شخصی از امام صادق(ع)پرسید اگر به من ظلمی شد،چگونه آن را خبر دهم،حضرت به او گفت در این موارد اذان بگو.نامه من اذان نا به هنگامی بود که خواستم به گوش همه برسد.بعد از بیست سال فعالیت،همه من را با نام تلویزیون می شناسند ولی من راضی نبودم با حفظ خود و جایگاهم،لطمه ای به سازمان صدا و سیما برسد و دلیل اصلی انتشار این نامه هم همین بود.
 

او در ادامه در پاسخ به سوالی در مورد فعالیتهای بعدی خود،گفت:همیشه نویسندگی که کار اصلی من است بر اجرا مقدم بوده.حدود ده سال هم هست که به تدریس مجری گری در صدا و سیما می پردازم تا تجربیات خود را نسل بعدی مجریان منتقل کنم.قصد دارم مجموعه مطالب مربوط به ماه رمضان و سفرنامه های مکه و مدینه خود را که آماده چاپ کردم منتشر کنم و امیدوارم همیشه مانوس و محشور با قران باقی بمانم.
 

در پایان،فرزاد جمشیدی دو شعر از سید کمال میر هاشم زاده شاعر معاصر را که به مناسبت انتشار نامه خداحافظی او سروده،به خوانندگان شبستان هدیه کرد:
 

در ماه خدا شکفته شد غنچه کامت
با یاد خدا دمیده شد عطر کلامت
آنک نفسی تازه تراوید سحرگاه
در شهر خدا شهید شد شهرت نامت
**********
 

از حنجر خودنویس تو خون پاشید
در ماه خدا عطر کلامت پیچید
ما شاهد مهتاب نگاهت هستیم
تا کور شود،هر آنکه نتواند دید
 

پایان پیام/

کد خبر 265936

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha