به گزارش خبرنگار حوزه مهدویت خبرگزاری شبستان، این کتاب با توجه به مسئولیت و مأموریت مبلغان دینی در دنیای کنونی اهمیتی دو چندان می یابد، دنیایی که هجوم تفکرات گوناگون از یک سو و ترفندهای مؤثر تبلیغاتی از دیگر سو و نیز استخدام ابزار و امکانات ارتباطی از سویی دیگر، گاه آدمی را از اندیشیدن و انتخاب گری درست باز می دارد و راه را بر حق طلبان می بندد و بی گمان مبلغان دینی تنها با سلاح های برتر و خنثی کننده می توانند به دستگیری و نجات چنین افرادی توفیق پیدا کنند.
بازخوانی عوامل پیدایش مدعیان دروغین مهدویت و گرایش مردم به آنان موضوع اصلی این کتاب است، اما در فصل اول این کتاب با عنوان کلیات به موضوعاتی همچون گونه شناسی مدعیان دروغین مهدویت، مشخصه های رفتاری و اعتقادی مدعیان دروغین، راه های در امان ماندن از گزند مدعیان دروغین و موضوعات بسیار دیگر اشاره شده است.
از دیدگاه نویسنده این کتاب، عقل گریزی، عوام زدگی، بکارگیری نصوص متشابه، خودمحوری، سوءاستفاده از وضعیت سیاسی و اجتماعی، ادعاهای متناقض و رنگارنگ، تأویل گرایی، عالم گریزی و ذوق گرایی از مهمترین ویژگی های مدعیان دروغین است.
در فصل دوم این کتاب، نویسنده به بیان عوامل پیدایش مدعیان دروغین مهدویت و چرایی گرایش مردم به آنان پرداخته است و آن را از وجوهی درونیتر مد نظر قرار داده است.
وی عوامل پیدایش مدعیان دروغین را در سه عامل "عوامل زمینه ساز"، "تسهیل کننده و شتاب زا" یا "کاتالیزور" بررسی می کند، در بخشی از این فصل آمده است: در بحث از یک موضوع، هم توصیف و تشریح آن امکانپذیر است و هم میتوان آن را علتیابی کرده و توضیح داد، کار اول را تحت عنوان توصیف، وقایعنگاری و تشریح وضع موجود شیء و عمل دوم را تبیین و پیدا کردن چرایی آن مینامند.
بحث اول به هستها میپردازد و بحث دوم به چرایی و علت ها، این دو مسأله در بحث از مدعیان دروغین نیز صدق میکند و از دو منظر میتوان به مدعیان دروغین نگریست، یکی پرداختن به سیر حوادث و وقایعنگاری و فرایند زندگی مدعیان و دیگری جستوجوی علت یا علل آن، دیدگاه اول به تاریخ مدعیان دروغین میانجامد و مجموعهای از وقایع است که از دادههای آن هیچگاه سخن نمیگوید، بلکه باید تبیین و تفسیر شوند، حصر توجه به مطالعه تاریخی و عدم توجه کافی به رهیافتهای دیگر، سبب میشود هویت شیء در حیثیت تاریخی آن، پنهان شود و گمان شود که آن شیء چیزی نیست جز جنبه مکشوف در مطالعه تاریخی، دیدگاه دوم به نظریهپردازی در مسأله منجر میشود و با کمک آن میتوان تصویری روشن و تفسیری جامع از موضوع ارائه داد.
پایان پیام/
نظر شما