به گزارش خبرنگار اندیشه خبرگزاری شبستان، نخستین نشست از مجموعه سلسله نشست های "شب های ایرانشهر" با محوریت علامه طباطبایی، عصر جمعه، 10 خردادماه در محل خانه هنرمندان ایران برگزار شد.
بر پایه این گزارش، حسن بلخاری، عضو هیات علمی دانشگاه تهران با عنوان "حسن و زیبایی در آرا و اندیشه های علامه طباطبایی" به سخنرانی پرداخت.
وی گفت: علامه طباطبایی یکی از معتبرترین تفاسیر قرآن را در این عصر و دوره نگاشت، و با اعتماد به حق و نه به اعتماد به نفس، نام آن را تفسیر المیزان گذاشت، تا قبل از وی هیچ مفسری نام تفسیر خود را المیزان نگذاشته بود، یعنی کسی تفسیر خود را تفسیر معیار نام ننهاده بود.
بلخاری ادامه داد: علامه طباطبایی در عین تسلط به مباحث قرآنی، در اندیشه های فلسفی نیز ژرف نگری وسیعی داشت، او نقش موثری در احیای فلسفه اسلامی ایفا کرد.
این استاد دانشگاه ادامه داد: علامه طباطبایی برخلاف پیشینیان که بحث قرآن و فلسفه را بهم می آمیختند، چنین نبود و در تفسیر خود مرز میان تفسیر قرآن به قرآن و تفسیر فلسفی و روایی را لحاظ می کرد، یعنی وقتی المیزان را می خوانیم بخشی به تفسیر آیات به آیات، بخشی بحث فلسفی، و بخشی روایی اختصاص یافته است.
وی با اشاره به جلسات هفتگی علامه طباطبایی با هانری کربن که با حضور اساتیدی چون داریوش شایگان برگزار می شد، تصریح کرد: چه طور می شود که علامه طباطبایی به عنوان یک فیلسوف مسلمان شرقی در کنار هانری کربن قرار می گیرد و با او مباحثه می کند؟ علت این امر در نگاه سنت گرایانه اصیل و نگاه آزاد علامه طباطبایی است، آنها در این جلسات مباحث متعددی را بیان کردند.
بلخاری در مورد اشعار علامه ابراز کرد: من شعر "کیش مهر" علامه طباطبایی را میتراپرستی نمی دانم، البته علامه می دانست که ممکن است چنین برداشتی از شعر او شود، به هر حال هنرمندی علامه طباطبایی در نگره عمیق او به هستی است.
این گزارش می افزاید: در ادامه این نشست انشا الله رحمتی، با اشاره به آثار هانری کربن و نوشته های او از مجالسی که تهران با علامه طباطبایی داشت، اظهار کرد: کربن در جلد نخست یکی از آثارش خاطره ای از یکی از این مجالس با علامه یاد می کند که در مورد امام معصوم (ع) سوال کرده بود و علامه چنین پاسخ داده بودند که در جمیع صفاتی که خداوند به ما انسان ها نسبت می دهد، تنها از صورت و شخصیت امام معصوم (ع) است که این صفات امکان پذیر می شود، یعنی وجهی که از خدا در عالم وجود دارد همان وجه امام (ع) است که کربن در ادامه می پرسد آیا امام همان سیمرغ است؟ که علامه می گوید: بله همین طور است؛ اگر امام معصوم (ع) نبود برای ما چیزی نمی ماند مگر غرقه شدن در سرمستی که در بانگ اناالحق آمده است.
شایان ذکر است، مقرر بود که در این نشست غلامحسین ابراهیمی دینانی، نیز به سخنرانی بپردازد که به طبق اعلام مجری نشست، وی به علت کسالت امکان حضور در این برنامه را نیافت، همچنین اجرای این نشست نیز قرار بود توسط دکتر اسماعیل آذر انجام پذیرد که چنین نشد و سهیل محمودی برنامه را اجرا کرد، از نکات جالب توجه در این برنامه حضور دختر علامه طباطبایی بود.
پی نوشت:
جهت آشنایی مخاطبان خبرگزاری شبستان، قصیده کیش مهر علامه طباطبایی ارائه می شود:
همی گویم و گفته ام بارها........................بود کیش من مهر دلدارها
پرستش به مستی است در کیش مهر........برون اند زین جرگه هشیارها
به شادی و آسایش و خواب و خور..............ندارند کاری دل افگارها
به جز اشک چشم و به جز داغ دل .............نباشد به دست گرفتارها
کشیدند در کوی دلدادگان ........................میان دل و کام، دیوارها
چه فرهادها مرده در کوهها ......................چه حلاجها رفته بر دارها
چه دارد جهان جز دل و مهر یار ..................مگر توده هایی ز پندارها
ولی رادمردان و وارستگان ........................نبازند هرگز به مردارها
مهین مهر ورزان که آزاده اند .....................بریزند از دام جان تارها
به خون خود آغشته و رفته اند ..................چه گلهای رنگین به جوبارها
بهاران که شاباش ریزد سپهر ...................به دامان گلشن ز رگبارها
کشد رخت،سبزه به هامون و دشت ..........زند بارگه ،گل به گلزارها
نگارش دهد گلبن جویبارها ......................در آیینه ی آب، رخسارها
رود شاخ گل در بر نیلفر ..........................برقصد به صد ناز گلنارها
درد پرده ی غنچه را باد بام ......................هزار آورد نغز گفتارها
به آوای نای و به آهنگ چنگ ...................خروشد ز سرو و سمن، تارها
به یاد خم ابروی گل رخان .......................بکش جام در بزم می خوارها
گره از راز جهان باز کن ............................که آسان کند باده، دشوارها
جز افسون و افسانه نبود جهان ................که بستند چشم خشایارها
به اندوه آینده خود را مباز ........................که آینده خوابی است چون پارها
فریب جهان مخور زینهار ..........................که در پای این گل بود خارها
پیاپی بکش جام و سرگرم باش ...............بهل گر بگیرند بیکارها
پایان پیام/
نظر شما