برای سینمایی که حامل پیام مورد قبول است احترام قائلیم

آن سینمایی که حامل پیام مورد قبول ماست و مقصود مورد تصدیق و تأیید اسلام و انقلاب را حاصل می‌کند، برای آن خیلی احترام قائلیم و آن سینمایی که در جهت ضد این مقصود حرکت می‌کند، بودنش را به مصلحت هم نمی‌دانیم.

خبرگزاری شبستان: به بهانه برگزاری جشنواره روحانی در قاب سینما، نگاهی داریم به گفتگویی با رهبر معظم انقلاب که حدود 29 سال پیش در زمان ریاست جمهوری ایشان از سوی یکی از نشریات، پیرامون سینمای انقلاب صورت گرفته است.


- برای سینما در جمهوری اسلامی چه جایگاهی قائل هستید، به نظر شما بود یا نبود سینما در جامعه تا چه حد می‌تواند اهمیت داشته باشد؟

مسئله سینما یک مسئله مستقل از کل مسائل هنر نیست. ما همان طور که برای همه شعبه‌های فرهنگ ارزش فراوانی قائلیم، برای رسیدن به مقاصدی که جزء ایده‌آل‌های نظام جمهوری اسلامی است، طبیعی است که برای هنر به عنوان یک وسیله، برتر و برای شاخه‌های هنر به عنوان انواع این وسیله ارزش‌های خودشان را حد کارآیی‌شان قائلیم. راجع به خصوص سینما ( یعنی شما راجع به هر یک از شاخه‌های هنر که از من سؤال می‌کنید قاعدتاً) پاسخ من این خواهد بود: من نگاه می‌کنم ببینم که «بدون» سینما قرار است به چه قیمتی تمام شود تا بتوانم پاسخ بدهم که بود و نبودش چقدر اهمیت دارد.

آن سینمایی که حامل پیام مورد قبول ماست و مقصود مورد تصدیق و تأیید اسلام و انقلاب را حاصل می‌کند، برای آن خیلی احترام قائلیم و آن سینمایی که در جهت ضد این مقصود حرکت می‌کند، بودنش را به مصلحت هم نمی‌دانیم و هیچ برایش ارزش قائل نیستیم و آن که حالت خنثی داشته باشد، اگر فرض کنیم یک حالت خنثایی هم وجود دارد (و از این صرف نظر کنیم که بالاخره هر فیلمی یک پیام مستقیم یا غیرمستقیم با خودش دارد و کمتر می‌شود فرض کرد که هیچ پیامی نداشته باشد ولو به صورت غیرمستقیم) آن هم حکمش از نوع حکم وافی به مقصود، وافی به ضد مقصود دانسته می‌شود.

بنابراین سینما اگر سینمای مطلوب باشد، خیلی برایش ارزش قائلیم. از بسیاری از شاخه‌های دیگر هنر بیشتر ارزش دارد، به خاطر این‌که چگونگی ابلاغ پیامش از بسیاری از شاخه‌های دیگر هنر بهتر و برجسته‌تر و ارزنده‌تر است.

 


- با توجه به این‌که بسیاری عقیده دارند وجه سرگرمی در فیلم‌های سینمایی باید مورد نظر باشد، به گمان شما جاذبه‌های فیلم و مسئله پیام مطرح در آن چه رابطه‌ای باید با هم داشته باشند؟

البته مسئله جاذبه یک فیلم یک چیز اصلی است و نمی‌توان جاذبه را در فیلم ندیده گرفت، در حالی که واژه سرگرمی را، خیلی واژه خوبی نمی‌دانیم و به کار هم نبریم.

دلمان می‌خواهد که هیچ چیزی به آن معنی سرگرم‌کننده نباشد، بلکه آگاه‌کننده و هشیارکننده باشد. اگر چه مجذوب‌کننده هم باشد و هیچ منافاتی ندارد که هم آگاهی‌بخش باشد هم مجذوب کننده.

بنابراین حالا کلمه سرگرمی را به کار نمی‌بریم، اما جاذبه در فیلم یک عنصر اصلی است. یعنی اگر فرض کنیم که یک فیلمی برترین پیام‌ها را داشته باشد، اما جاذبه لازم را نداشته باشد، گویی که هیچ کار انجام نشده است. مثل این است که انسان در یک اتاق دربسته بنشیند و بهترین مطالب را با یک بیان که چندان قابل فهم نیست بیان کند.

 

منتها یک اشتباه وجود دارد در ذهن یک عده‌ای که این اشتباه را خوب است برطرف کنیم و آن این است که بعضی‌ها خیال می‌کنند که پیام (در این‌جا مقصود ما و آن‌چه به نظر ما محترم و ارزشمند است پیام انقلاب اسلامی ماست) اگر قرار شد در یک فیلمی باشد، این فیلم به همان اندازه باید پیه بی‌جاذبگی را به تنش بمالد، گویی خیال کردند که جاذبه داشتن یک فیلم و پیام داشتن آن منافات دارد.

یعنی یک فیلم اگر اسلامی نبود و انقلابی نبود، حتماً با جاذبه است. این یک معادله درستی نیست، یک چنین فرمولی را ما قبول نداریم. گاهی می‌شود که خود پیام جاذبه می‌بخشد، یعنی حتی محتوا گاهی تکنیک را تحت تأثیر قرار می‌دهد، یعنی یک محتوای خیلی خوب ضعف تکنیک فیلم را هم گاهی اوقات می‌پوشاند و بیننده حرفی را که دوست می‌دارد و چیزی را که برایش دل‌نشین هست، می‌گیرد و آن قدر برایش جالب و جاذب است که حتی ضعف تکنیک را هم متوجه نیست.

 

 

بنابراین من این‌جوری می‌خواهم بیان کنم که آن‌چه در فیلم و سینما برای ما اصل است، پیام است. یعنی شما به عنوان یک فرد انقلابی اصلاً چرا برای سینما کار می‌کنید؟ اگر چنان‌چه قرار باشد این سینما محتوای انقلابی نداشته باشد یا محتوای اسلامی نداشته باشد، باز هم برای سینما کار خواهید کرد؟ روشن است که نه، پس کسی که با انقلاب هم‌ساز هست و هم‌دل، سینما را برای محتوایی می‌خواهد که از این انقلاب الهام گرفته است.

این‌که شکی نیست، در درجه اول این برای ما مطرح است. منتها می‌دانیم اگر بخواهد این سینما این پیام را هم برساند، لازم است که یک جاذبه‌ای هم داشته باشد. پس جاذبه به عنوان یک ابزار اجتناب‌ناپذیر است و محتوا برای ما یک هدف و مقصد است. اگر چنان‌چه بهترین مضامین در یک شعر بد ریخته شود، اثر مطلوب را نخواهد بخشید. پس ما در یک شعر نمی‌توانیم مضمون را درجه دوم بگیریم. خیر مضمون در درجه اول است. منتها آن مضمون خوب بدون تکنیک خوب شعری اصلاً امکان‌پذیر نیست. یعنی امکان‌پذیر هست، اما فایده‌ای ندارد، مفید نیست و تبلیغ را که کار اساسی هنر هست، نمی‌توان نفی کرد.
 

 

ادامه دارد...

پایان پیام/

کد خبر 249283

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha