«اوباما» باید بداند «پوتین» کیست و چه می خواهد

دولت اوباما باید برای تنظیم دوره جدید روابط با روسیه کاملاً برای خود مشخص کند که ولادیمیر پوتین کیست و چه می خواهد. پوتین شخصی است که نه فقط به بقای خود بلکه به شدت به بقای روسیه می اندیشد.

به گزارش خبرگزاری شبستان به نقل از نیویورک تایمز،دولت جدید باراک اوباما ،رییس جمهوری آمریکا که حدود دو ماه از عمرش می گذرد به این نتیجه رسیده است که اکنون زمان بازبینی و تنظیم دوباره روابط واشنگتن با مسکو است.
بازبینی روابط با روسیه یکی از طرح های اولیه سیاست خارجی دولت اوباما در سال 2009 میلادی بود و توانست به طور چشمگیری تنش های دوجانبه میان دو کشور را برای مدتی کاهش دهد.
اما اکنون پرزیدنت اوباما به جای دیمیتری مدودف با ولادیمیر پوتین به عنوان رییس جمهوری روسیه سروکار دارد و به همین دلیل کل قضیه روابط امریکا – روسیه باید حتماً مورد بازبینی دوباره قرار بگیرد.
پس از 12 سال کار در بالاترین جایگاه های سیاسی روسیه اکنون پوتین باید یک مهره کاملاً شناخته شده باشد اما سیاستگذاران و صاحبنظران تصویرهای مختلفی از وی در داخل و خارج از کشور دارند – از یک مرد ضربتی که ببرها را آرام می کند و با درناها پرواز می کند تا یک سیاستمدار ضدآمریکایی که هر کاری برای نشان دادن مخالفت های خود انجام می دهد.
دولت اوباما باید برای تنظیم دوره جدید روابط با روسیه کاملاً برای خود مشخص کند که ولادیمیر پوتین کیست و چه می خواهد. پوتین شخصی است که نه فقط به بقای خود بلکه به شدت به بقای روسیه می اندیشد و در همین راستا در دو دوره اول ریاست جمهوری اش تلاش کرد تا قدرت و استقلال روسیه را احیا کند.
او برای رسیدن به این هدف ابتدا سعی کرد تا از درآمدهای نفتی برای پرداخت بدهی های هنگفت که رییس جمهوری های قبل از او یعنی «میخائیل گورباچف» و «بوریس یلتسین» به وجود آورده بودند استفاده کند و سپس شروع به غنی کردن منابع مادی و مالی در روسیه کرد.
اکنون به اعتقاد پوتین زمان تمرکز بر استحکام قدرت در داخل روسیه است.
او در پیام سالیانه خود به مجلس فدرال در دسامبر سال 2012 میلادی به جهان خارج اشاره کرد و گفت که نظام بین المللی برای روسیه پر از خطر است نه فرصت.
رییس جمهوری روسیه افزود: نیاز است که روس ها توجه خود را به داخل معطوف کنند و به میهن پرستی نه غرب گرایی ؛ استقلال نه فردگرایی و معنویت نه فساد اخلاقی توجه بیشتری نشان دهند.
پوتین ریشه تاریخی و ارزشهای سنتی روسیه را مبنای سیاست های آینده خود دانست.
اولویت ولادیمیر پوتین در سال 2013 میلادی کاهش در معرض قرار گرفتن و آسیب پذیری روسیه در برابر شوک های غربی است.
او علاقه مند به ماجراجویی در سیاست خارجی به ویژه مقابله با ایالات متحده امریکا نیست اما نمی تواند در قبال برخی سیاست های واشنگتن خاموش بماند.
پوتین به شدت مخالفت سیاست امریکا در قبال روسیه و تهدیدهای واشنگتن علیه ایران است و این رویکرد ریشه در توجه بیش از حد و حتی وسواس گونه او به حفظ ثبات دارد.
وی معتقد است که حمله رژیم صهیونیستی یا امریکا به سایت های هسته ای ایران یا دخالت ناتو در سوریه برای به زور کنار زدن بشار اسد از قدرت ،بی ثباتی جهانی را افزایش می دهد.
پوتین هرگز به غرب به عنوان مدلی برای روسیه نگاه نکرده است و اکنون نیز علاقه ای به ملحق شدن به این جبهه ندارد.
بحران منطقه یورو هم وی را متقاعد کرده است که لزومی ندارد روسیه عقیده رایج در زمان گورباچف یا یلتسین در مورد نزدیکی به اروپا تحت عنوان طرح «خانه مشترک اروپایی» را دنبال کند.
رییس جمهوری روسیه در سخنرانی سالیانه اش قول داد که تقاضای جهانی از روسیه در بخش اقتصادی و ژئوپولیتیک بسیار بیشتر از قبل وجود خواهد داشت.
هدف پوتین این است که اطمینان حاصل کند غرب به خوبی متوجه نیاز خود به روسیه و منابع غنی این کشور است و این نیاز به مراتب بیشتر از نیاز روسیه به غرب است.
بنابراین می توان نتیجه گرفت که به غیر از حوزه دوجانبه آمریکا – روسیه در زمینه کنترل سلاح های هسته ای فرصت بزرگ دیگری برای دولت اوباما در روسیه وجود ندارد.
نقطه نظرات پوتین در مورد دخالت امریکا در سیاست روسیه نکته اصلی در شکل دادن روابط واشنگتن و مسکو است.
هر جا که او احساس کند به دولت روسیه و مردم این کشور توهین شده و یا اینکه مقامات روس در موضوعاتی مانند سوریه و ایران به چالش کشیده شده اند واکنش شدید از خود نشان می دهد.
پوتین فردی است که می داند چه می خواهد و در برابر چنین شخصیتی دولت اوباما باید کاملاً مراقب سیاست هایش در قبال روسیه باشد.

پایان پیام/
 

کد خبر 232081

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha