تجددگرایی غربی و افراطی گری سلفی مصر را از مسیر اسلام منحرف می کند

جامعه دانشگاهی باید نقش مرجعیت را در تحولات فکری و اندیشه ای مصر و حرکت در مسیر احیاء تمدن اسلامی ایفاء کند. چراکه تجددگرایی غرب گرا و افراطی گری سلفی دو مسیر انحرافی است که به هدایت جامعه نمی انجامد.

خبرگزاری شبستان: 17 اندیشمند و استاد ایرانی همزمان با دومین سالگرد پیروزی انقلاب مردم مصر در نامه‌ی مهمی به رئیس ‌جمهور مصر با اشاره به تجربه گرانقدر انقلاب اسلامی ایران در مرحله نظام سازی مبتنی بر اصول شریعت اسلام و همچنین برکات، دستاوردها و پیشرفت‌های خیره کننده در سایه حکومت دینی و مشارکت عظیم مردمی، به یادآوری مواردی از پیشرفت‌های ایران اسلامی در حوزه‌های مختلف با استناد به آمارهای مراکز معتبر جهانی پرداختند و تأکید کردند: توصیه می‌کنیم مبنا و الگوی قطعی و عملی مدیریت مصر را بر پایه اسلام عزیز قرار دهید و در این مسیر، اندیشمندان مسلمان ایرانی آمادگی دارند تجربه و توان علمی خود را به دولت و ملت مصر انتقال دهند. همین امر زمینه ای شد تا با حجت الاسلام والمسلمین سعیدرضا عاملی، استاد گروه ارتباطات دانشگاه تهران و از امضاء کنندگان این نامه درباره محورهای اندیشه ای و نیازمندی های فکری جامعه نوین مصر به گفتگو بنشینیم که مشروح آن در ذیل می آید:

 

برای شروع توضیح دهید، مهمترین محور اندیشه ای مورد بحث در نامه ارسالی چه بوده است؟
مهمترین محور اندیشه ای در این نامه جامعیت تفکر اسلامی است که از یک کاربرد فراگیر برای پیشرفت، سلامت و سعادت جامعه برخوردار است و توجه به اینکه همه ابعاد دین برای کنترل و هدایت جامعه را مورد استفاده قرار دهند نه اینکه بخشی را مورد استفاده و قسمت دیگر را رها کنند و از آن غافل شوند که از این گونه گزیده گرایی نسبت به اسلام می توان تعبیر کرد که یک ارتباط کاریکاتوری با دین برقرار می شود، که این نوع بهره گیری از دین، کارآمد نیست.
اگر این اتفاق بیفتد، یک رویکرد التقاطی به رابطه دین و حوزه های اصلی جامعه که سیاست، فرهنگ و اقتصاد باشند بوجود می آید و رویکرد التقاطی به اسلام نه تنها جامعه اسلامی بوجود نمی آورد بلکه یک جامعه سردرگم تولید می کند. لذا با توجه به تجربه جمهوری اسلامی و با تکیه بر بنیان های معرفتی اسلام در این نامه به آقای مرسی تاکید شد که شما از این تجربه برخلاف نظریه هایی که ادعا دارند، (ارتباط دین با سیاست موجب می شود؛ سیاست دچار بازتولید ناسالم شود) بهره بگیرید.
در واقع تجربه دین سلطه گرا بیشتر به تجربه قرون وسطایی غرب دردوره سلطه کلیسا بر جامعه که به نوعی بازتولید امپراطوری ها در نهادهای دینی بوده است، برمی گردد که متاسفانه برخی آن تجربه ها را به جامعه اسلامی بسط می دهند.
 

 

در اسلام بنیادی ترین محور تفکر اسلامی عقلانیت است

 

در صورتی که در اسلام بنیادی ترین محور تفکر اسلامی عقلانیت است و نگاه به پیشرفت بر مبنای یک عقلانیت الهی است.این عقلانیت برخلاف عقلانیت "وبری" مدار و چرخه زندگی را جهان ابدی می داند که از دنیا آغاز می شود و به جهان ابدی ادامه پیدا می کند، لذا ما برنامه ای را که برای سلامت جامعه، توسعه، پیشرفت و برنامه سازی های اجتماعی طراحی می کنیم باید به مدار زندگی ابدی توجه کنیم، ما صرفا آسایش دنیوی را مورد توجه قرار نمی دهیم اگرچه نگاهی که به آسایش اخروی توجه دارد هردو آسایش را تامین می کند.

 

محوری ترین پیام این نامه که شما اندیشمندان امضاکنندگان در پی انتقال آن به رییس جمهور مصر بودید، چیست؟

می توان گفت محوری ترین پیام نامه تاکید بر توجه به اسلام به عنوان مرجع اصلی نظام سیاسی برای نسل جدید بود. حرکت به این سمت، یک رویکرد جامع و افتخارآمیز است. تجددگرایی غرب گرا و افراطی گری سلفی دو مسیر انحرافی است که جامعه را به سمت جامعه اسلامی مبتنی بر سیره پیامبر صلوات الله علیه رهنمون نمی سازد. دستپاچه شدن و احساس شرمندگی در مقابل غرب، آغاز دور شدن از اسلام و معارف اسلامی است. با عمل به اسلام، حس افتخار آمیز عضویت اجتماعی تقویت می شود و به مرور شاهد تولد مصر جدید با تحقق آرمان های اسلامی خواهیم بود.

 

دانشگاه های مصر و نظام فکری آن نیازمند چه تحولی است و پیشنهاد شما برای این مهم چیست؟
دانشگاه یا نهادهای روشنفکری مصر سال ها بود که ذیل حکومت مبارک اساسا به خودشان جرات نمی دادند وارد عرصه اجتماعی شوند، تحولی که جامعه دانشگاهی مصر نیاز دارد، بخصوص نهادهایی که میراث تمدنی محسوب می شوند مانند دانشگاه الازهر، باید مرجعیت محوری را در تحولات فکری و اندیشه ای مصر و حرکت در مسیر احیاء تمدن اسلامی را ایفاء کنند.
در واقع زمینه تمدن اسلامی که یک تمدن فاخر است و در آن آسایش، اعتماد فراگیر، اخوت اسلامی، وفاداری و همدردی وجود دارد،جامعه متمدن اسلامی به جای قدرت گرایی در توحید غوطه ور است، بجای دنیاطلبی استفاده کردن از فرصت زندگی برای انجام عمل صالح را توصیه می کند.

 

غرامت سنگین ایران بابت نفی استیلای نظام کفر بر جوامع

 

دانشگاه ها اعم از دانشگاه های علوم دینی و علوم مهندسی، پزشکی و انسانی را دنبال می کنند باید یک بازگشت جدی به اندیشه و تفکر اسلامی داشته باشند چون تفکر اسلامی یک ریل گذاری فاخری ایجاد می کند که در این مسیر از دنیا به آخرت منتهی می شود و توجه به این حیات اخروی در این تفکر وجود دارد و چون توحید داریم سلطه ایجاد نمی شود و کسی که توحید را قبول دارد نه خودش در مسیر استکبار حرکت می کند و نه تن به نظام استکباری می دهد و همچنین به طور خاص استیلای کفر بر جامعه اسلامی را نمی پذیرد. جمهوری اسلامی غرامت سنگینی را بابت نفی استیلای نظام کفر برجامعه اسلامی پرداخت کرده است .

 

چه پیشنهادی برای مقابله با رسوخ سکولاریسم و غلبه حکومت اسلامی در مصر دارید؟

ظرفیت های مناسبی در جامعه مصر وجود دارد، آگاهی و سطح سواد مردم در این کشور بالا است و روحیات مردم مصر از یک تعادل عقلانی-معنوی برخوردار است و اسلام نفوذ عمیقی در جامعه مصر دارد که به سادگی این کشور و ملت به سمت ایده های جدایی دین از سیاست، اقتصاد و فرهنگ نمی رود.
یکی از زمینه هایی را که جامعه مصر باید به آن توجه کند، وجود الگوهایی است که امروزه در دنیا وجود دارد، یکی از این الگوها جامعه غرب است، غرب در نقطه ای که قرار گرفته، یک فرآیند بازگشت به دین را دنبال می کند.
کتاب" فرهنگ بی ایمانی" استیفن کارتر پرفروش ترین کتاب سال 2001 شد و این کتاب نقد سکولاریسم است و شعارش بازگرداندن دین به نهادهای موثر اجتماعی است. چرا این کتاب پرفروش ترین کتاب آمریکا می شود؟ چرا امروز کسانی مانند آلبرایت صحبت از این می کنند که مرجع مهم و اصلی حل منازعات بین المللی دین است و در کتاب "تعالی و امر متعالی" تاکید می کند که دین به دلیل نگاه سعادت طلبانه و انسان گرایانه عمیقی که دارد، می تواند بسیاری از معضلات اجتماعی و تضادها و چالش های بین المللی را حل کند؟ اینها نشانه حس نیاز به دین در جوامعی است که در سکولاریزم و لیبرالیزم غوطه ور شده اند و بسیار از ظرفیت های جامعه انسانی را از دست داده اند.
به نظر من خود غرب یک ظرفیت فرهنگ مخالفت را دارد که این فرهنگ حلقه ای را تشکیل داده که مخالف این بحران های دوری از دین است، دوری از دین باعث تخریب طبیعت، به هم خوردن روابط انسانی، منزوی شدن انسان در پس خودخواهی های خود می شود.
بنابراین یک مدل این است که ما بجای اینکه بیاییم آن غرب فاسد، فاسق و غرب سلطه ای را مورد توجه قرار دهیم، بیاییم به غرب پشیمان و نوستالوژیکی که امروز حس دورافتادگی از دین در آن بوجود آمده را مورد عنایت قرار دهیم.
مدل هایی که به صورت انتخابی به دین نگاه کرده اند و یک جنبه آئینی و شعاری دین را مورد توجه قرار داده اند و دین را از نهادهای اجتماعی جدا کرده اند مانند ترکیه را مورد بررسی قرار دهیم.
در کشور ترکیه که از مردم شریفی برخوردار است و وقتی در ماه هایی مانند رمضان، تدین و دینداری این مردم را می بینیم، لذت می بریم اما وقتی سراغ مسائل جدی تر دین می رویم، آن قدر این کشور طی سال های متمادی از دین جدا افتاده است که اگر کسی پوسته ترکیه را ببیند هیچ تفاوتی بین این کشور با غرب نمی بیند، درونش ظرفیت های زیادی وجود دارد اما آن جامعه یک مقداری لطمه خورده است.
مدل جامعه اسلامی ترکیه، مدل سکولار است که تضادی و تمایز جدی با مدل متجددانه غربی ندارد. این نوع از حکومت نمی تواند الگوی مناسبی برای جامعه اسلامی باشد. در واقع ترکیه در طیفی قرار می گیرد که امروز حتی بخشی مهمی از جامعه غرب از ان فاصله می گیرد.
یک رابطه عمیقی بین روشنفکری اسلامی در ایران و روشنفکری سنی در مصر ایجاد شود، فضای اعتماد کمک زیادی می کند به اینکه ابهام سازی هایی که راجع به ایران در جامعه مصر شکل داده اند، از بین برود. مصر اسلامی جدید از یک طرف در خطر سلفی گری و از طرف دیگر در آسیب تجدد گرایی غرب است و از سویی دیگر درگیر آسیب تجددگرایی برخی از کشورهای اسلامی است و آن نظام متعادل، آن اسلام جامع و متعادل و اسلامی که از یک روح عقل گرایانه و معنویت گرایانه توامان برخوردار باشد، کمتر در این حلقه هایی که در مصر وجود دارد دیده می شود و این خلاها می تواند از طریق انتقال تجربه فکری اندیشمندان مسلمان ایرانی پر شود.
این نامه به نوعی اقامه معروف بود و اعلامی برای همدلی و همدردی با دولت و مردم مصر به حساب می آید. این تجربه دامنه گسترده ای دارد که مهمترین آن توجه جامع و متعادل به اسلام و نهراسیدن از قدم برداشتن در مسیر مورد توجه اسلام است. البته تجربه عملی دانشگاه و مراکز علم و فناوری ایران نیز از جایگاه مهمی برخوردار است که می تواند در اختیار مصر اسلامی جدید قرار گیرد.

پایان پیام/

 

کد خبر 229115

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha