حجتالاسلام محمدباقر علمالهدی: برخی سوال میکنند که سحر چیست و تاریخ به وجودآمدن سحر و ساحری چیست و چه کسانی بودند که باید گفت از زمانهای بسیار قدیم عنصر سحر در میان مردم رواج بسیاری داشته اما تاریخ دقیق آن را نمیتوان مشخص کرد و گفت چه کسی نخستینبار از این صنعت استفاده کرده است.
سحر یک سری اعمال خارقالعادهای است که آثاری از خودش در وجود انسانها به جای میگذارد و گاهی اوقات به عنوان یک نوع چشمبندی و تردستی فقط جنبه روانی و وهمی دارد اما از نظر لغت به دو معنا آمده یکی به معنای خدعه و نیرنگ و دیگری شعبده و تردستی همانگونه که در تعبیر قابوسلغت، سحر به معنی خدعهکردن است.
دومین معنی که برای سحر آمده یعنی آنچه که عامل به وجودآمدنش نامرئی و مرموز باشد اما اگر بخواهیم این واژه را در ادبیات قرآنی مورد بررسی قرار دهیم در آیات قرآن به سه معنا اشاره شده است:
1/ خدعه، وهم و خیالات که هرگز حقیقتی در ورای آن وجود ندارد، مانند شعبده و تردستی
2/ جذب و جلب شیطان و شیاطین از راههای خاصی و کمکگرفتن از آنها برای رسیدن به اهداف شیطانی
3/ ممکن است با وسایلی ماهیت و شکل اشخاص و موجودات به وسیله عنصر سحر تغییر پیدا کند البته این امر فقط در وادی خیال است و حقیقت ندارد.
در قرآن کریم نزدیک 51 مورد کلمه "سحر" و همچنین مشتقات سحر در سورههایی مانند اعراف، یونس، طه و شعرا آمده است و درباره سرگذشت پیامبران خدا حضرت موسی، عیسی و پیامبر اسلام (ص) وجود دارد که از نقطه نظر قرآن میتوان واژه را به دو بخش اصلی تقسیم کرد:
1/ آنجا که مقصود آن فریفتن، تردستی و تصرف در خیالات انسانها است همانگونه که در قرآن کریم سوره مبارکه طه آیه 66 میخوانیم "فَإِذَا حِبَالُهُمْ وَعِصِیُّهُمْ یُخَیَّلُ إِلَیْهِ مِن سِحْرِهِمْ أَنَّهَا تَسْعَى" که میفرماید: ایمانها و عصاهای جادوگران زمان موسی در اثر سحر خیال میشد که حرکت میکنند یا در آیه 116سوره اعراف اینچنین آمده است " فَلَمَّا أَلْقَوْاْ سَحَرُواْ أَعْیُنَ النَّاسِ وَاسْتَرْهَبُوهُمْ " به این معنا که هنگامی که ریسمانها را انداختند چشمهای مردم را سحر کردند و آنان را ترساندند.
از این دو آیه میتوانیم استفاده کنیم که سحر دارای حقیقتی نیست که بتواند در اشیاء تصرف داشته باشد و اثری بگذارد بلکه این تردستی و چشمبندی ساحران است که اینچنین جلوه میدهد.
2/ از بعضی آیات قرآن استفاده میشود که برخی از انواع سحر به راستی اثر میگذارد مانند آیه 102 سوره بقره که میفرماید " فَیَتَعَلَّمُونَ مِنْهُمَا مَا یُفَرِّقُونَ بِهِ بَیْنَ الْمَرْءِ وَزَوْجِهِ " یعنی آنها سحرهایی را فرا میگرفتند که میان مرد و همسرش جدایی میافکند.
میتوان بررسی کنیم که آیا تاثیر سحر فقط جنبه روانی دارد یا اینکه اثر جسمانی و خارجی هم ممکن است داشته باشد که در بررسیهای به عمل آمده در مییابیم که بیشتر مدعیان سحر و جادوگری مدعیان این صنعت و حرفه هستند و آنها با بهرهگیری از شیطنت و دسیسههای گفتاری، گرفتن اطلاعات شخصی افراد و استفاده به جا و به موقع با بهرهگیری از واژههای محلی و چند سویه میتوانند تخیلات و اوهام مخاطبان خود را در تصرف خویش درآورند.
همچنین به آنان چنان وانمود کنند که دارای قدرت خارقالعاده هستند که میتوانند از زندگی گذشته آنان و یا حتی از نیازها آنان خبر دهند؛ در حالیکه ما میدانیم غیبگویی فقط از آن حضرت حق است و هیچکس غیب را نمیداند و از آینده اطلاع ندارد مگر خداوند متعال، انبیا و معصومین (ع) که از آینده خبر میدادند و اخبار آنان از آینده به اذن الهی و مدد خداوند متعال بوده است..
به نظر میرسد که همواره مدعیان سحر و جادو با بهرهگیری از خواص شیمیایی و یا فیزیکی ناشناخته برای تودههای مردم به خصوص سادهلوحان میتوانند به اهداف خود نائل بیایند مثلا در خصوص ساحران زمان حضرت موسی (ع) میخوانیم که آنان درون ریسمانها و عصاهای خود مقداری مواد شیمیایی مخصوص (احتمالا جیوه) قرار داده بودند که پس از تابش آفتاب یا بر اثر وسایل حرارتی که در زیر ریسمانها تعبیه کرده بودند به حرکت در میآمدند و مشاهدهکنندگان خیال میکردند که مارها زنده شدهاند.
امروز برخی از علوم وجود دارد که در گذشته هم ساحران با استفاده از آن برنامههای خود را عملی میکردند مانند استفاده از خواص ناشناخته شیمیایی و فیزیکی اجسام یا استفاده از خوابهای مغناطیسی، هیپنوتیزم، مانیتیزم و تلهپاتی که همان انتقال افکار از فاصله دور است البته این علوم از علوم مثبتی است که میتواند در بسیاری از شئون زندگی مردم مورد استفاده صحیح قرار بگیرد اما گاهی ساحران و جادوگران با به دستآوردن این علوم برای اغفال و فریب مردم از آن استفاده میکردند.
از آنجا که خداوند متعال از وجود خود در وجود انسانها گوهر بینظیری قرار داده است و میفرماید "وَنَفَخْتُ فِیهِ مِن رُّوحِی" یعنی از روح خودم بر انسان دمیدم لذا اگر کسی بتواند با بهرهگیری از ریاضتهای مشروع و مجرای تقوا و پاکدامنی به قدرتهای ویژهای دسترسی پیدا کند، عنایت الهی است که خداوند متعال در اختیارش قرار داده چنانچه آنان به عنوان خلیفهالله وارثان خداوند هستند و پروردگار انرژیهای درون زمین را در اختیار آنان قرار میدهد.
این انسانها از این توان و قدرت خدادادی هرگز برای شرارت و به همزدن آسایش و رفاه مردم استفاده نمیکنند بلکه از آن برای گرهگشایی از کارهای مردم بهره میگیرند.
در مقابل آن نیز ریاضتهای نامشروع وجود دارد که نیروهای شیطانی را در خدمت انسان قرار میدهد و هر دو ممکن است منشاء خارق عادت باشند اما در اولی مثبت و سازنده و در دومی مخرب و زیانبار است.
استاد حوزه علمیه چیذر و رییس مرکز تخصصی حضرت قاسم بنالحسن (ع)
پایان پیام/
نظر شما