اخلاق محمّدی و هدایت عملی ویژگی بارز امام جماعت مسجدلرزاده

حاج آقا برهان، عارفی شیعی و متمسک به قرآن کریم و روایات ائمه اطهار علیهم السلام بود. مسجد به برکت وجود این مرد خدا غرق در معنویت و منبع فیاضی برای اهالی محله بود و همه، مجذوب خلق و خوی نیکوی امام جماعت آن شده

خبرگزاری شبستان:  آیت الله علی اکبر برهان، از مجتهدین و مروجین شیعه ایرانی است. وی در سال 1324قمری در تهران متولد شد. پدرش میرزا علی از کسبه‌های معروف و متدین و مؤمن تهران بود.

 

وی مقدمات و قسمتی از سطوح اولیه را نزد سید محمد قصیر و شیخ علی رشتی و مرحوم استرآبادی خواند و بعد راهی نجف شد. وی مدت 3 سال در نجف بود و سپس به تهران و بعد به قم آمد و در قم کفایه و مکاسب را نزد عبدالکریم حائری یزدی خواند و مجدداً به نجف برگشت. وی در نجف نزد سید ابوالقاسم خویی و مرحوم بزرگ اصفهانی به تحصیل پرداخت و بعد از 3 سال یعنی در 1358 هجری به تهران مراجعت و به تبلیغ و خدمات دینی پرداخت. وی در عرفان تحت تاثیر سید علی قاضی در نجف بود. وی با داشتن وکالت مطلقه از سید ابوالحسن اصفهانی و آیت الله حجت خدمات بسیاری کرد و مورد وثوق و اطمینان مراجع تقلید بود. وی همچنین از اصفهانی و حاج شیخ محمد کاظم شیرازی و سید محمد شاهرودی اجازه اجتهاد و روایت داشت.

 

وی در سال 1320 شمسی با این نیت که تاسیس مدرسه و تربیت طلاب برای ایران ضروری است، عازم تهران شد و مدرسه لرزاده در خیابان خراسان را که در آن زمان نقطه‌ای پرت و دورافتاده و محصور در بیابان بود، را تاسیس کرد.

وی از جمله روحانیونی بود که با تأسیس مدارس کلاسیک، در صدد مقابله با اهداف حکومت پهلوی در امر آموزش و پرورش پرداخت.

مهم ترین فعالیتهای دینی، اجتماعی و فرهنگی آیت اللّه برهان عبارت اند از:

 

1. مسجد و مدرسه علمیه لرزاده، واقع در خیابان لرزاده، نزدیک میدان خراسان که از مهم ترین پایگاه های مذهبی مهم در تهران به شمار می روند. بعد از رحلت آیت اللّه برهان در سال 1340 شمسی، آیت اللّه حاج شیخ علی فلسفی تنکابنی و استاد عمید زنجانی از ائمّه جماعت این مسجد با عظمت بوده اند.

2. مدرسه علمیه برهانیه، جنب حرم مطهّر حضرت عبد العظیم الحسنی علیه السلام که دارای سبکی جدید است و 34 حجره دارد.این بنا، در دو طبقه با همه امکانات رفاهی آن زمان به دست با کفایت معظم له احداث شد.

3. دبستان و دبیرستان دخترانه و پسرانه برهان که برای پرورش و آموزش پسران و دختران مسلمان پدید آمد.

4. تربیت و پرورش شاگردان نامدار و با فضیلت که برخی از آنها عبارت اند از:

مرحوم حاج شیخ احمد مجتهدی تهرانی، حاج آقا مجتبی تهرانی، حاج شیخ محمّدرضا مهدوی کنی، حاج سیدمحمّدحسین مرتضوی لنگرودی، حاج سید محمّدحسن مرتضوی لنگرودی، حاج شیخ علی پهلوانی معروف به سعادت پرور، حاج شیخ حسین انصاریان توسط ایشان صورت گرفته است.

آیت اللّه مهدوی کنی درباره روش تربیتی استادش می گوید: «واقعا نَفَس ایشان و روش تربیتشان در افرادی که با ایشان ارتباط داشتند، خیلی مؤثر بود. غالبا طلبه های ایشان که به قم می رفتند، انگشت نما بودند؛ یعنی نشان می دادند که اینها طلبه های آقای برهان هستند؛ زیرا هم اخلاقشان، هم درسشان خوب بود و رفتارشان با طلبه های دیگر فرق داشت.این آثاری بود که ایشان گذاشت. واقعا هم تعداد زیادی از طلاب را تربیت کرد که بعضی از آنها الآن در قید حیات هستند.»

5. تأسیس صندوق قرض الحسنه در مسجد لرزاده: حاج شیخ حسین انصاریان واعظ شهیر تهران در این باره می گوید: «مرحوم آیت اللّه برهان با تمام وجود در اختیار مردم بود. وی از مؤسسان اولیه صندوقهای قرض الحسنه محسوب می شود که به شکل کنونی در آمده است. مرحوم برهان و اطرافیان او صندوق قرض الحسنه مسجد لرزاده راتأسیس کردند که از اوّلین صندوقهای قرض الحسنه ایران بود. علاوه بر خدمات ارزنده ایشان از طریق مسجد، مدرسه دخترانه و پسرانه و حوزه های علمیه، هر کس هم برای حل هر مشکلی به ایشان مراجعه می کرد، لفظ «نه» از این مردبزرگوار نمی شنید.»

6. آثار قلمی و تألیفات: مرحوم آیت اللّه برهان علاوه بر خدمات اجتماعی، خدمات علمی و آثار قلمی چندی ازخویش به یادگار گذارده است که عبارت اند از: 1. رساله ای در عدالت؛ 2. تعلیقه ای بر مکاسب؛3.تفسیر سوره یوسف موسوم به «احسن المجالس»؛ 4. بشائر النبویه؛5. رساله ای در حدیث ایّام؛ 6. ربیع الابرار؛ 7.پریشان نامه

 

اخلاق محمّدی و هدایت عملی
آقای حاج شیخ حسین انصاریان می گوید: «در اوان طفولیت من، در خیابان خراسان، مسجدی قرار داشت که مسجدلرزاده نامیده می شد و به دست عالمی ربانی به نام آیت اللّه حاج شیخ علی اکبر برهان بنا شده بود. وی در نجف درس خوانده و در سیر و سلوک عرفانی، تحت تأثیر عالم بزرگ ربانی، سید علی قاضی بود. حاج آقا برهان، عارفی شیعی و متمسک به قرآن کریم و روایات ائمّه اطهار علیهم السلام بود. مسجد به برکت وجود این مرد خدا غرق در معنویت و منبع فیاضی برای اهالی محله بود و همه، مجذوب خلق و خوی نیکوی امام جماعت آن شده بودند.

آیت اللّه برهان هر روز، ساعتی قبل از نماز به مسجد می آمد و به نظافت و آراستن مسجد می پرداخت. هنگامی که مردم برای نماز می آمدند، مسجد را مانند دسته گل، تر و تازه و آراسته می دیدند. نماز جماعت، همواره با شکوه برگزارمی شد و روحانیت و نورانیت آن، تمام نمازگزاران را در بر می گرفت. آن مرحوم هر شب پس از نماز با بیان گیرای خود،حدود نیم ساعت موعظه می کرد و مردم را به فیض می رساند. آن قدر سخنان ایشان جذاب بود که افراد غیر متدین را نیز به شدت تحت تأثیر قرار می داد. بدین ترتیب محله ما محله ای پاک و معنوی شده بود. در این محله به احترام ایشان، از انجام بسیاری از اعمال مستهجن که در محله های دیگر انجام می گرفت، اجتناب می شد.

از سال 1340 شمسی تا به حال که او از دنیا رفته است، کمتر کسی را مثل او یافته ام؛ نه اینکه نباشد، حتما هست؛ امّامن نمونه ایشان را کمتر دیده ام. او خوش اخلاق، پرجاذبه و در راه امر به معروف و نهی از منکر بسیار جدی و کوشا بود.حتی شرورترین افراد محله های پایین شهر تهران را نیز با گفتاری خوش و ملایم به راه راست هدایت کرد. با ارشادایشان، خیلیها از کارهای زشت دست کشیده، اهل طاعت و عبادت و نیکوکاری شدند. آنها در نماز جماعت حضور یافته،حتی بعضیها نماز شب هم می خواندند. افراد آن چنانی که مثلاً سراپای بدن خود را خالکوبی کرده بودند، از نَفَس گرم وکرامت مرحوم آقای برهان، اهل خیر و منشأ کارهای نیک شده و به انسانهایی بزرگوار مبدل گشته بودند.»

 

2. علوّ همّت
آیت اللّه مهدوی کنی درباره رمز موفقیت و پشتکار و همّت والای استادش می گوید: «بعد از سقوط حکومت پهلوی در شهریور 1320، به تدریج، مدرسه های دینی در تهران راه افتاد که یکی از آنها، مدرسه لرزاده بود که مرحوم برهان، نخستین استاد ما، آن را تأسیس کرد. تقریبا نزدیک میدان خراسان و اطرافش بیابان و زمینهای کشاورزی اهالی دولاب و به یک معنا خارج از منطقه اصلی تهران بود که ایشان آن مسجد را ساختند و در صحن این مسجد کوچک، ده تاحجره کوچک درست کرده بودند.

در مورد مرحوم آقای برهان باید بگویم ایشان، عالمی عارف، مربی و اهل معنا بودند و از نظر تربیتی روش خیلی خوب و مؤثری داشتند. ایشان با اینکه از علمای درجه یک تهران نبودند و از نظر علمی نسبت به علمای بزرگی که در آن زمان در تهران بودند شاخص نبود، با این حال با دست خالی در آن گوشه تهران، آن مسجد و مدرسه را ساختند.

ایده ایشان این بود که طلبه تربیت کند و لذا با همان مدرسه کوچک، هفتاد، هشتاد تا طلبه داشتند که از تهران وشهرهای مختلف گرد آمده بودند. ایشان، در تربیت طلبه، دو چیز را خیلی مهم می دانستند: یکی درس خواندن به همان شکل سابق و دیگری هم تقید به مسائل معنوی، عبادت و نوافل.

ایشان در این مورد، یعنی نوافل، خیلی مقید بودند. از همان اوّل طلبگی، شرایطی را برای طلبه ها ذکر می کردند؛ ازجمله اینکه طلبه ای که اینجا می آید باید نوافلش ترک نشود. از خصوصیاتی که ایشان داشتند، توسل به اهل بیت بود که آنرا از لوازم زندگی معنوی طلاب می دانستند و اصرار داشتند که هفته ای یک شب، روضه خوانی و بعد هم با سایرنمازگزاران مسجد، سینه زنی داشته باشیم. خود ایشان هم که چراغ خاموش می شد در مجلس عزاداری شرکت می کردند.

علاوه بر اینها، ایشان به مسئله موعظه تقید داشتند و هر شب پس از نماز، مردم را موعظه می کردند. به یاد دارم کهمی گفتند انسان به موعظه نیاز دارد؛ یا باید موعظه بکند یا موعظه بشود. هر دو در آدم مؤثر است. می گفتند که انسان، مثلآن فیل سرکش می ماند که باید همیشه چکش بالای سرش باشد تا غفلت نکند.»

ادامه دارد....

کد خبر 218315

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha