خبرگزاری شبستان:پس از چندین دهه خفقان سیاسی در اوایل سال 2005 میلادی نسیم های امید در خاورمیانه شروع به وزیدن کرد و اصطلاح «بهار عربی» (بیداری اسلامی) تبدیل به یکی از پرکاربردترین اصطلاحات در رسانه های آمریکایی شد.
اولین بارقه های این روند جدید در تظاهرات مردمی لبنان مشاهده شد که کمک شایانی به سقوط دولت وقت کرد و سوریه را نیز وادار کرد تا نیروهای خود را از این کشور بیرون بکشد.
بر گزاری انتخابات ملی در عراق،انتخابات محلی در فلسطین و عربستان سعودی و یا تغییر در قانون اساسی مصر که اجازه حضور بیش از یک کاندیدای ریاست جمهوری در انتخابات را می داد از دیگر نشانه های بود که نشان می داد تغییراتی عمیق برای کشورهای عربی در راه است.
از همان زمان آشکار بود که دوران روسای چندین و چند ساله و قدیمی این دولت ها رو به پایان است و در این میان رسانه های نوین از جمله ماهواره ،تلفن های همراه،اینترنت و غیره نقش مهمی را در ایجاد این تحولات ایفا کردند.
نقش اصلی این رسانه ها تضعیف کنترل هژمونیک دولت های مستبد با ارائه موج وسیعی از اطلاعات بود.
اصلاحات از طریق رسانه :
برای افرادی که برای برقراری آزادی و دموکراسی در جهان عرب مبارزه می کنند عوامل داخلی دارای اهمیت بسیار بیشتری نسبت به فاکتورهای خارجی برای ایجاد تغییر است زیرا می خواهند این لکه بدنامی را که آنها عروسک های خیمه شب بازی در دست استعمار نو به رهبری آمریکا هستند ، از دامان خود پاک کنند.
آنها نمی خواهند بپذیرند اشاعه دهنده ایده های غربی هستند که تهدید کننده اصلی برای از بین بردن ارزش های اصیل جوامع عربی است که برای استقلال و حق تعیین سرنشت خود مبارزه می کنند.
یکی از مهم ترین گرایش هایی که شاخص اصلی فعالیت های جامعه مدنی در فضای اینترنتی امروز اعراب است تمایل آنها به شکستن سکوت و بلندکردن صداهایی است که مدت ها در خفقان بوده اند.
شعار اعراب این است که : حرف خود را بلند بزنید و به خود اجازه سکوت ندهید.
اما آیا این تنها یک قصه دورغین و خیالی است ؟ قطعا نه. پاسخ این سوال را می توان در اقدامات جسورانه افرادی در سراسر جهان عرب جستجو کرد.
به عنوان مثال می توانیم از «زهیر یحیاوی»،جوان تونسی یاد کنیم که حدود هفت سال پیش این جرات را به خود داد تا با ایجاد یک وب سایت منتقد دولت (www.tunezine.com ) صدای بلند خود را به گوش دولتمردان برساند و مردم را به مبارزه علیه ظلم دعوت کند.
دستگیری این شخص اولین نمونه مشخص سانسور اینترنتی در کشورهای مستبد عربی شد اما او زنده نماند تا ببیند که رویای او چند سال بعد به حقیقت می پیوندند و تونس اولین کشوری می شود که بهار عربی (بیداری اسلامی) را تجربه می کند.
سانسور در کاهش گسترش آزادی ناتون است :
در حال حاضر سانسور یکی از مشکل آفرین ترین مسائل در منطقه خاورمیانه و در جهان عرب است ؛اگرچه همه کشورها به یک اندازه از این ترفند استفاده نمی کنند.
به هر حال فیلتر کردن بسیاری از سایت ها به دلایل سیاسی اکنون اقدامی رایج در بسیاری از کشورها مانند عربستان سعودی و یمن است.
در کشورهایی مانند یمن،سودان و مراکش هزینه وصل شدن به شبکه اینترنتی آنقدر بالاست که عملا استفاده از اینترنت را برای عده ای از مردم محدود می کند اگرچه این خود می تواند شروعی برای ایجاد تغییر باشد.
یکی دیگر از مشکلات استفاده از اینترنت در کشورهایی مثل سودان،عربستان و یا تونس کنترل تبادلات اینترنتی از سوی سرویس های امنیتی است اما با وجود همه این محدودیت ها شاهد انقلابی عظیم در تونس بودیم و یا در عربستان می بینیم که مردم چگونه علیه حکومت پادشاهی آل سعود به پا خواسته اند .
بنابراین به راحتی می توان ثابت کرد که اینترنت و شبکه های اجتماعی با وجود همه سانسورها و محدودیت ها مهم ترین عامل در باز کردن پنجره هایی به سوی واقعیت ها برای افکار عمومی بوده اند.
جالب اینجاست که با وجود همه همتی که حکومت های عربی برای سانسور در رسانه های اجتماعی به کار گمارده اند تا کنون نتوانسته اند مردم را در این فضاها وادار به سکوت کنند و یا از افزایش استفاده از تکنولوژی برای ارتباطات بیشتر یا همکاری میان مخالفان و فعالان جامعه مدنی جلوگیری کنند.
(www.arabdecision.org) یکی از مهمترین سایت های عربی است که به دنبال شفاف سازی بیشتر مسائل برای افکار عمومی با قرار دادن اطلاعات ساختاری در اختیار شهروندان است.
مسئولین این سایت معتقدند که اگر تعدادی از مردم از نحوه عملکرد قوه های قضایی،قانونگذاری و اجرایی و از وجود موسسات اقتصادی،مالی،تحصیلی،رسانه ای و نهادهای جامعه مدنی که در کشورشان وجود دارد آگاه شوند می توانند به عنوان شهروندانی که حقوق خود را می دانند وارد عمل شوند و این حقوق را مطالبه کنند.
البته شایان ذکر است که محرک های داخلی و خاجی ،هر دو موجب ایجاد این تغییرات است و بحث بر سر اینکه کدام یک در به وجود آوردن این تحولات نقش اساسی را ایفا می کنند کاری عبث و بیهوده است.
به عنوان مثال وقتی در سال 2003 میلادی دولت آمریکا طرح ایجاد خاورمیانه بزرگ را با ادعای برقراری دموکراسی در این منطقه ارائه داد بسیاری از فعالان نگران آن شدند که خواسته های بلند مدت آنها برای ایجاد اصلاحات سیاسی در کشورهایشان با مداخله یک قدرت برتر به سرقت می رود.
نگرانی آنها از این بود که با تسلیم در برابر ایده های غربی و هژمونی غربی دموکراسی در این کشورها حتی محدودتر از قبل شود.
اما در نهایت این دیدگاه حاصل شد که دستور کار آمریکا هر چه که باشد جامعه مدنی نباید ناامید شود بلکه باید تلاش های خود را چند برابر کند تا لابی بزرگی برای انجام اصلاحات با تکیه بر ارزش های داخلی به وجود بیاورد.
بنابراین در حالی که این گونه طرح ها فراوان است،تمایل برای استفاده از اینترنت برای مطلع کردن افکار عمومی هم بسیار قوی است و با استفاده از این ابزار، حمایت بین المللی برای پیشرفت جامعه مدنی در راه است.
اکنون ما به وفور شاهد آن هستیم که با وجود تلاش های فراوان و مصرانه از سوی دولت ها برای نظارت و محدود کردن جریان آزاد اطلاعات نه تنها آنها نتوانسته اند خواسته های مردم را سرکوب کنند بلکه به این نتیجه رسیده اند که هژمونی آنها برمردم در حال افول است.
نظر شما