کلیپ زیارت کنید مرا به مناسبت اربعین حسینی+ترجمه فارسی

زیارتم می کنید به شما قول می دهم . شما مرا می شناسید شفیع برایتان هستم . اسامیتان را ثبت می کنم اسامیتان را. خوش آمدید ای زائرانم . خوش آمدید.

تِزورونی اَعاهِـدکُم . تِـعِـرفـونی شَفیـعْ اِلکُم. أسامیـکُم اَسَـجِّـلْـهِه أسامیکُم . هَلِه بیکُم یا زِوّاری هَلِه بیکُم .

زیارتم می کنید به شما قول می دهم . شما مرا می شناسید شفیع برایتان هستم . اسامیتان را ثبت می کنم اسامیتان را. خوش آمدید ای زائرانم . خوش آمدید .

وَ حَـگّ چَفِّ الکَفیل و الجود وَ الرّایه . أنا وْ عَبّاسْ وَیّاکُم یَا مَشّایه . یا مَن بِعْـتو النُفوسْ و جِئتـو شَرّایه .

قسم به حقّ دست ضامن و بخشش و پرچم او .من و عبّاس با شما هستیم ای پیادگان . ای کسانی که جانهایتان را فروختید و برای خرید زیارتم آمدید .

عَلَیّ واجِبْ اَوافیکُم یَا وَفّـایه . تواسینی شَعائرْکُم . تْرَوّینی مَدامِعْـکُم . اَواسیکُم أنَـا وْ جَرْحـی أواسیکُم .هَله بیکُم یا زُوّاری هَلِه بیکُم .

بر من واجب است به شما وفا کنم ای وفاداران . عزاداریتان به من دلداری می دهد .اشکهایتان مرا سیراب می کند . من و زخمهایم به شما دلداری می دهیم .خوش آمدید ای زائرانِ من . خوش آمدید .

هَلِه یَلْ ما نِسیْتْ و عَلْ وَعِدْ تِحْـضَـرْ . إجِیْـتْ و لا یْـهَـمَّـکْ لا بَرِدْ لا حَرّ . وَ حَـگ دَمْـعِ العَـقیله و طَبرَة الأکبَر . اَحَضْـرَکْ و ما أعوفَکْ ساعـة المَحْـشَرْ .

خوش آمدی ای که فراموش نکردی و بر وعده حاضر می شوی . آمدی و نه گرما و نه سرما برایت مهم نبودند . قسم به حقّ اشک بانوی گرامی و فرق شکافته اکبر . پیشت حاضر می شوم و وقت محشر رهایت نمی کنم .

عَلَی المَـوعِـدْ اَجی یَمکُم و لا اَبْـعَـدْ و اعوفْ عَنْـکُم . مُحامیکُم وَ حَگ حِیدَرْ مُحامیکُم . هَله بیکُم یا زُوّاری هَلِه بیکُم.

در وقت دیدار پیشتان می آیم و دور نمی شوم و رهایتان نمی سازم .پشتیبانتان هستم به حقّ حیدر پشتیبانتان هستم . خوش آمدید ای زائرانِ من . خوش آمدید .

یَـا هَـلْـشایِلْ رایه وْ جایْ گاصِدنی . تِـعْـرُف رایَتَـکْ بی مَن تُذَکِّـرْنی ؟ بِلـگِطَعو چْفوفه وْ صاحْ اِدْرِکْـنی . صِحِتْ وَیلاه یا اخویه وْ ظَهَرْ مِحْنی .

ای آنکه پرچم را برداشته ای و آمده ای قصد دیدارم کنی . می دانی پرچمت مرا یاد چه کسی می اندازد ؟به آن دست بریده که فریاد زد : مرا دریاب . فریاد زدم بی برادر شدم و اندوهم بر من آشکار شد .

کِسَرْ ظَهری سَهَمْ هَجْـرَکْ. نِفَدْ صَبری بَعَدْ عُمـرَکْ . اُوَصّیکُمْ عَلَی الرّایِه اُوَصّیکُمْ . هَـله بیکُم یا زُوّاری هَلِه بیکُم .

تیر هجرانت کمرم را شکست . بعد از زندگی تو صبرم به پایان رسید . شما را به پرچم سفارش می کنم . سفارش می کنم . خوش آمدید ای زائرانِ من . خوش آمدید .

یَا مَنْ گاصِدْ إلَیَّ و دَمْـعِه تِجْـریـهْ . اَعرُفْ حاجِتَکْ مو داعی تِحْـچیـهِ . وَ حَـگ نَحـْـرِ الرِّضیع اِلـحاجِه اَگضیهِ . یَا زائرْ عاهَدِتْ کِلْ عِلّه اَشْـفیهِ .

ای آنکه قصد مرا نموده ای و اشکش جاری است . حاجتت را می دانم نیازی نیست آن را بگویی .به حقّ گلوی شیرخواره حاجت را برآورده می کنم . ای زائر عهد کرده ام هر بیماریی را شِفا دهم .

اَخو زینب فَرَحْ بیکُمْ . هَله وْ مَرحَبْ یُنادیکُم . یُحَیّیـکُم اَبو الغیـره یْحَیّیـکُم . هَله بیکُم یا زُوّاری هَلِه بیکُم .

برادر زینب به خاطرتان شاد شد . خوش آمدید صدایتان می زند . مرد غیرتمند به شما درود می گوید . سلام می کند . خوش آمدید ای زائرانِ من . خوش آمدید .

زینبْ مَنْ تُشاهِدکُم تِزورونی؛ تُنادیکُم لِوَنْ بِالطَّفّ تحضُرونی ! ما اَمْـشی یِسْره وْ لا یَسلِبونی . و لا بسیاطهم غَدَر یْضرِبونی .

زینب هنگامی که مشاهده می کند که زیارتم می کنید ؛ صدایتان می کند ای کاش در جنگ حاضر می شدید که مرا به اسیری نمی بردند و مرا غارت نمی کردند . و نه با تازیانه های خیانتشان مرا می زدند .

تُنادینی: أنَا الجیره وْ صَد عَنّی أبو الغیره . اَبَچّیکُم عَلی مْصابه اَبَچّیکُم . هَله بیکُم یا زُوّاری هَلِه بیکُم .

صدایم می زند : من دربندم و مرد باغیرت از من گرفته شد . شما را بر مصیبت به گریه می اندازم . به گریه می اندازم . خوش آمدید ای زائرانِ من . خوش آمدید .

کد خبر 209593

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha