به گزارش خبرنگار شبستان، نشست نقد و بررسی فیلم من مادر هستم با حضور فریدون جیرانی کارگردان، مسعود فراستی ، محمدتقی فهیم و حسین اللهکرم منتقدان سینما، لیلا لاریجانی و رحمان سیفیآزاد فیلمنامهنویسان فیلم و تعداد زیادی از دانشجویان و اهالی اصحاب رسانه پس از نمایش فیلم در لانه جاسوسی برگزار شد.
بعد از اینکه در ابتدای مراسم مسعود فراستی از حضار خواست شعار ندهند، دست نزنند و بگذارید نقد و فضای نقد به وجود بیاید،حسین اللهکرم در ابتدا گفت: ممکن است روش و عملکرد حزباللهی ها نقد و حتی نقد ما هم در مورد این فیلم نقد شود. با این حال بنده به این فیلم نقد سیاسی، فرهنگی و اعتقادی دارم.بنده فکر میکنم نقاد اصلی اجتماعی این فیلم هستم. البته ما ادعای هنرمندی و بازیگری نداریم و به عنوان نماینده جریان حزباللهی این را میگویم. امیدوارم روشنفکران ببینند و بشنوند که ما چطور فکر میکنیم. البته نمیخواهم عمیقا وارد این ماجرا شوم و صحبت و سؤالات خود را در لایههای روئین ارائه میکنم و امیدوارم پاسخهای مناسب را بشنوم.
او افزود: بحث فرهنگی دارای دو لایه اصلی و زیرین است زیرین یعنی جهانبینی ارزشها و هنجارها و روئین یعنی الگوهای رفتاری و نمادها است. این فیلم به پرداخت و الگوهای رفتاری و نمادها در یک مهندسی معکوس میپردازد و مواردی مثل زنا، شرابخواری و بحث زیر پا گذاشتن قصاص در چارچوب نوعی مهندسی معکوس تعریف میشود.
الله کرم افزود: معتقدم نمادهای فیلم در چارچوب تأثیرگذاشتن به ارزشهای اجتماعی و جهانبینی نیست و بحث اعتقادی و مکافات عمل که در انتهای فیلم از طرف پدر آوا مشخص میشود همان بحثی است که پس از واقعه عاشورا یزید در محضر حضرت زینب مطرح کرد.یزید خطاب به حضرت زینب گفت این همه مصیبت نتیجه اعمال شماست البته طبق آیه 181 سوره آل عمران آن چیزی که در فیلم نشان میدهد تنها بخشی از واقعیت است نه تمام واقعیت.بنده به نتیجهگیری من مادر هستم اعتراض دارم چون مسائل اعتقادی ما زیر سؤال برده شده است.
او در ادامه با اشاره به این موضوع که انقلاب اسلامی انقلاب فرهنگی بود،گفت: حفظ فرهنگ در انقلاب هدف و مد نظر است. در دهه هفتاد جریان روشنفکری در سینما به دنبال سیاهنمایی، فیلمهایی را ارائه داد که من از آنها اسم نمیبرم. از جمله فیلمهایی که به خارج از کشور فرستاده شده جایزه گرفتهاند مثل اسکار و با دست دادن به افراد نامحرم و نشان دادن جامعهای معترض به سیاهنمایی پرداختند.نگاه پستمدرن از فیلم زندان زنان از دهه هفتاد وارد سینما شد ما میتوانستیم در فیلم من مادر هستم درست به قصاص بپردازیم اما با مهندسی معکوس دچار اشتباه شدیم. باید بگویم در فیلم مسائل را طوری نشان دادیم که سعید نیز در حال مستی است و با این چیدمان دچار مهندسی معکوس شدیم. باید بگویم این نگاه انتقام جبهه ملی از امام، شهدا و انقلاب است. امیدوارم به دوستان بر نخورد من معتقدم ما در جامعه سیاستزده هستیم و جیرانیها قربانی هستند.
در ادامه این مراسم رحمان سیفیآزاد فیلمنامهنویس این فیلم گفت: اصل موضوع این فیلم جامعه ایران نیست بلکه این فیلم نماینده قشر کوچکی از جامعه بیبندوباری است که به هیچ عنوان نماینده کل ایران نیستند. این فیلم تکمیلکننده سریال مرگ تدریجی یک رویا است و نقطه فکری این فیلم از آن سریال شکل گرفته است .چگونه میتوان من مادر هستم را به کل جامعه ایران تعمیم داد.شما حرف از سیاهنمایی میزنید. برای آن مصداق بیاورید. این فیلم شخصیتمحور است و اصلا میخواهیم بگوییم این زندگی سیاه است و به آن نقد وارد کنیم.
وی ادامه داد: با ارجاع به ماده قانونی زمانی فرد محق قصاص است که بتوان آن را ثابت کرد و به هیچ عنوان نمیتوان نه براساس اطلاعات فیلم نه مستحق بودن فرد حق قصاص را ثابت کرد. چرا که شخصیت آوا کاملا حساب شده نقشه قتل را میکشد. البته از لحاظ حسی و عاطفی به شخصیت حق میدهیم و حس انتقامجویی را دوست داریم. غیرت ایرانی دینی این را میگوید اما قانون شرایط و ادله میخواهد. زن در دفاع از ناموس و در لحظه این کار را انجام نداده. فردای آن روز براساس نقشه مرتکب قتل شده است. ما تعمدا فضای محرم و نامحرم و مسکرات ـ که در اسلام منع شده و مصرفش بدتر از زنا است ـ را قرار دادیم.
سیفیآزاد افزود: تمام نقدها پیرو داستان فیلم اشتباه است چون در فیلم قاضی براساس ادله حکم میکند. چیدمان عناصر فیلم به گونهای است که آوا محق قصاص است و نقدهای این چنینی به فیلم وارد نیست.
این فیلمنامه نویس با اشاره به اینکه این فیلم در مورد زندگی یک قشر تازه به دوران رسیده از نظر اقتصادی است،تصریح کرد:این سبک زندگی بسیاری از ناهنجاریها را منجر میشود و یک سبک زندگی من درآوری مقلدانه است که با چنبره بر زندگی از آن قربانی میگیرد. من خواهش میکنم که مصداقی بگوییم ما قصد داشتیم که بگوییم این نوع سبک زندگی تهدیدکننده روابط مهم اجتماعی است تا در پایان مخاطب از این سبک زندگی منزجر شود.ما نمیتوانیم با عقبه فکری ـ سیاسی احساسی در مورد این فیلم قضاوت کنیم و حاکم شرع تمام تلاش خود را میکند تا حکم قصاص را به تعویق بیاندازد. اگر قصاص را خون در برابر خون به اجرای حکم خدا بدانید باعث آرامش است اما نقدهایی که به فیلم میشود خارج از مباحث مطرح شده در فیلم است.
در ادامه این بحث لیلا لاریجانی دیگر فیلمنامه نویس من مادر هستم گفت: من باید یک مورد حقوقی را یادآور شوم. آوا باید قصاص میشد چون در این در زمان عدم تمکین همسر مرتکب جرم شده بود و قانون سعید را اعدام نمیکرد و آوا خود به خود اعدام میشد.
در ادامه بحث سیفیآزاد با اشاره به سخن اللهکرم درباره تشابه سکانس آخر سخنان پدر آوا در مورد مکافات عمل به واقعه کربلا گفت: آقای اللهکرم در مورد امتحان الهی حرف زدند اما اتفاقاتی که برای شخصیتهای این فیلم میافتد محصول چنبره رفتاری است، واقعه کربلا با این بحث موضوعیت ندارد. آیا بستر شخصیتهای این فیلم نعوذبالله! قابل قیاس با معصومان یا افراد معتقد به دین الهی است.
اللهکرم در واکنش به این سخن سیفیآزاد گفت: باید بپذیری که تو حرفهای من را یادداشت نمیکردی و حرف من را نمیفهمی. طبقه متوسط چیزی نیست که شما در فیلم نشان میدهید.
در ادامه این مراسم مسعود فراستی در ادامه مباحثه فیلمنامهنویسان فیلم و الله کرم گفت: در ابتدا من باید توضیحی درباره مدرنیسم و پست مدرنیسم بدهم. پست مدرنیستم هیچ اصولی ندارد و من شما آقای الله کرم را آقای اصولی میشناسم.دوستان به ظاهر روشن فکر اکثرا به دام پست مدرنیسم میافتند چون افراد روشنفکری در سینما وجود دارند که موافق مواضع آقای الله کرم هستند. روشنفکرانی که فیلم بیخود و بیجهت را دوست دارند و از من مادر هستم بدشان میآید. البته تعجبی ندارد، چرا که فیلم من مادر هستم بخشی از روشنفکران را نشانه رفته که بیبند و بار و بیاصول و بیآرمان هستند.
او افزود: بخشی از روشنفکران که با پول نفت و سیاستهای غلط اقتصادی رشد کردند و بخشی از کسانی که به فیلم منتقد هستند این گروه تشکیل میدهند. من مادر هستم نقد بخشی از جامعه متوسط شهری و پارازیت است. پارازیتی که محصول سیاستهای غلط اقتصادی است. این فیلم نشان دهنده یک پنجم طبقه متوسط شهری است که الگوی بچههای جنوب شهری ما هستند. این روشنفکران، این جانوران کسانی هستند که بسیاری از بچههای ما نوع لباس پوشیدن و رفتار را از آنها الگو میگیرند. این قشر روشنفکر محصول سیاستهای غلط دولتی اقتصادی و پول نقد هستند.
این منتقد با بیان بی سابقه بودن فیلم جیرانی در تاریخ سینمای ایران نسبت به نقد قشر بی بند و بار،گفت: هیچ فیلمی تا الان این قشر را نقض نکرده و اینکه میگویند این قشر روشنفکری سیاه جلوه داده شده است باید سیاه جلوه داده میشد چرا که هم واقعیت است هم باعث عبرت.
فراستی در ادامه گفت: من هم طرفدار طبقه متوسط هستم اما نه طبقه متوسطی که در من مادر هستم نشان داده میشود؛ بلکه طبقه متوسطی که در حال نابودی است. جیرانی در فیلم خود به نقد قشر بیهویت و بیبند و باری میپردازد که با بالا رفتن پول دلار چاق شدند، این فیلم دچار آلودگی روشنفکری نمیشود. البته هم موضع شدن حزب اللهیها و روشنفکران در مورد یک فیلم قضیهای تاریخی است که در مورد مهرجویی و کیمیایی نیز اتفاق افتاد . این میشود آنها از فیلمی مثل من مادر هستم بدشان میآید و از آشغالهایی چون بیخود و بیجهت دفاع میکنند.
فراستی افزود: آقای الله کرم از قربانی شدن جیرانی و حزب اللهیها حرف زد، امیدوارم قربانی نباشند. بعد بگویند فیلم جیرانی قربانی نیست. بلکه فیلم متعرض است و وقتی مورد حمله قرار میگیرد امر خوبی است من مادر هستم شانس خوبی دارد که مورد هجمه قرار میگیرد هجمهای مطابق با تفکرات کاملا سیاسی.روشنفکران چند کار انجام میدهند برخی با فیلمهای جشنوارهای وطن و هویت خود را میفروشند و جایزه میگیرند. البته این جریان همیشه وجود دارد و کسانی که متوقف این جریان هستند نیز وقتی به مقصد میرسیدند کار همین افراد را ادامه میدهند.
فراستی با اشاره به سخنان صادق کوشکی در برنامه هفت اشاره کرد و گفت: آقای کوشکی در این برنامه میگویند ما فیلم خنثی بسازیم. تا به جای اینکه فیلمی گرم مماس با مسائل و مشکلات مردم بسازیم و باید بگویم روشنفکران استاد فیلمهای خنثی هستند اما ما احتیاج به فیلم خنثی نداریم. چرا که فیلمهای بیبو و بی خاصیت به درد ما نمیخورند و به راحتی در دام نارنجی پوش هامون و پری میافتیم.
این منتقد ادامه داد: فیلم جیرانی به هیچ وجه اشاعه شراب خواری و فساد نیست. در سینما باید نشان دهیم تا نقد کنیم. سینما با دیدن و باور کردن همراه است. اگر شما مشروب خواری و موارد دیگر این جانوارن را نبینید چطور با سبک زندگی آنها آشنا میشنوید؟ در حالی که مشروب خوردن در فیلم جیرانی سمپاتیک نیست که بلکه آنتیسمپاتیک است و به هیچ عنوان سیاه نمایی در آن نمیبینیم.
پایان پیام/
نظر شما