به گزارش خبرگزاری شبستان، مهدی جمشیدی، استاد کلاس "جریانپژوهی فرهنگی" دورههای آموزشی شبکه تحلیل گران جنگ نرم(باهر)، با اشاره به دولت مقاومت در سال 60 که مقام معظم رهبری رئیسجمهور بودند، گفت: در آن زمان آقای موسوی نخستوزیر وقت به ایشان تحمیل شد که مورد نظر رهبری نبودند چرا که آقای موسوی سیاست سوسیالیستی را تعقیب میکرد.
وی معلولیت فرهنگ در قالب اصالت اقتصاد، عدم نظریه و سیاست فرهنگی و نیز التقاط ایدئولوژیک را از زیرساختهای دولت مقاومت ذکر کرد و اظهارداشت: متاسفانه رفتارهای خشنی مانند چیدن کراوات در دهه 60 و با عنوان نخستوزیر امام انجام شد که ارزشهای اصلی انقلاب را زیر سوال میبرد.
این کارشناس فرهنگی در دومین جلسه از "جریان پژوهی فرهنگی" با اشاره به سیاستهای فرهنگی دهه 60 تصریح کرد: فاصله زمانی اندک با وقوع انقلاب، حضور امام، قرارداشتن در متن دفاع مقدس، همزمانی با پروژه انقلاب فرهنگی، آغازنشدن پروژه تهاجم فرهنگی غرب و روشنفکری سکولار و تحقق نیافتن ریزش ایدئولوژیک نیروهای انقلابی، از بسترها و زمینههای اجتماعی دولت میرحسین موسوی بود.
جمشیدی تاکید کرد: مولفهها و اوصاف دولت موسوی چیزی جز غربستیزی، دولتمداری فرهنگی و افراطگرایی نبود.
این فعال رسانهای، افول و یا دست کم از شتابافتادن حرکت فرهنگی انقلاب، فاصلهگیری بخشهایی از جامعه ایران نسبت به انقلاب به علت برخوردهای افراطی و رفتارهای تندروانه در حوزه فرهنگ و شیوع تدریجی ریاکاری را از نتایج و پیامدهای دولت مقاومت ذکر کرد.
وی با اشاره به اینکه سیاست فرهنگی دولت سازندگی با دولت موسوی مشابهت زیادی دارد، اذعان داشت: دولت هاشمی در سال 68 به قدرت رسید و وی معتقد بود باید سه گام بازسازی، تاسیس زیرساختها و رفاه عمومی برای مردم را مد نظر داشته باشیم.
جمشیدی با بیان اینکه دو گروه چپ و راست در آن زمان عقیده داشتند که آمدن هاشمی به نفع کشور است، افزود: هاشمی از سیاست اقتصادی اش که شامل استقراض خارجی و سرمایهگذار خارجی بود به شدت دفاع میکرد که یک پروژه هم در سیاست خارجی پیگیری کرد و آن بحث تنشزدایی بود که به اسم دولت خاتمی تمام شد.
این کارشناس فرهنگی با اشاره به سخنرانی سیدمحمد خاتمی در دوران ریاستجمهوریاش در سال 71 گفت: به عقیده وی اساس سیاست راهبردی اسلام بر ایجاد مصونیت است یعنی مبنای کار را بر سیاست فکری قراردهیم که شهید آوینی این سیاست را به نقد میکشد و شدیدا اعتراض میکند.
وی بیان داشت: در دوران هاشمی همان سکولاریزم رقیق دوران موسوی شدت یافت و متاسفانه امروز با وجودی که میبینیم حکومت دینی تحت فشار است اما مردم حتی اقشار مذهبی برای پرکردن جیب خود به خرید سکه روی میآورند که نشان میدهد افراد حرص و ولع مال دنیا را دارند و فقط ادا و اطوارهای مذهبی از خود در میآورند.
به گفته جمشیدی، در چنین شرایط فرهنگی حتی میبینیم که زوجهای متدین هنوز پس از 5 سال ازدواج، بچهدار نمیشوند و در حقیقت ماتریالیزم فرهنگی اتفاق افتاده است.
این فعال رسانهای، فیلم "دیوانهای از قفس پرید" ساخته معتمدی را یکی از بهترین فیلمهای پس از انقلاب دانست و گفت: در این فیلم نمادهای مختلفی وجود دارد که به صورت بسیار آشکار وضعیت اجتماعی جامعه را به تصویر کشیده است یا در فیلم "پاداش سکوت" که به تحولات پس از جنگ تحمیلی میپردازد و در آن به شخصیت جانباز جنگ توجهی نمیشود و اقشاری مانند فوتبالیستها و بازیگران در ارجحیت قرار دارند.
وی افول یافتن ارزشهای اسلامی و انقلابی در جامعه نسبت به دهه نخست انقلاب، شکلگیری شکاف نسبی میان دولت و ملت، و تکون و تکثیر طبقه متوسط موجود در جامعه ایران را از نتایج و پیامدهای دولت سازندگی دانست و عنوان کرد: پس از انقلاب چند گفتمان متفاوت روی کار آمدند که هر کدام مغایر با هم بوده است و علت آن است که دولتها از آن هسته اصلی نظام یعنی ولی فقیه تبعیت جدی نمیکنند و هرکسی طبق دولت خود پیش میرود.
جمشیدی با اشاره به سیاست فرهنگی دولتها خاطرنشان کرد: مداخله حداکثری همچنان که در حوزه اقتصاد غلط است، در حوزه فرهنگی نیز اشتباه بوده اما نباید یک فضای لیبرالی درست کرد و دولت هیچ جهتگیری نداشته باشد.
پایان پیام/
نظر شما