فردوسی دیباچه شاهنامه را در پایان سرایش این منظومه سترگ حماسی سروده است

میر جلال الدین کزازی با بیان اینکه فخامت زبان در همه جای شاهنامه به چشم می خورد، معتقد است، اگر هر کس جز فردوسی شاهنامه را می سرود سخنش سرد و افسرده و دژم می شد.

دکتر میر جلال الدین میرگزازی شاهنامه شناس و استاد دانشگاه با بیان این مطلب به خبرنگار شبستان گفت: اینکه گاه ممکن است در ذهن خوانندگان شاهنامه پرسشی پیش آید که آیا استاد سخنسرای ادب پارسی پیش از سرودن شاهنامه چامه هایی (قصیده هایی) سروده یا نه؟! در پاسخ باید بگویم ما هیچ گونه آگاهی از اینگونه قلم نوشته ها نداریم. بر همین اساس نمی توان در این باره سخن گفت.

 

کزازی افزود: در هیچ کجای شاهنامه نیز هیچ اشاره ای به این موضوع نشد و خود استاد هیچ جای دیگری نیز سخنی از آن نگفته است.

این شاهنامه شناس تصریح کرد: بیت ها و غزل هایی در برخی منابع به فردوسی منسوب شده اند اما گمان نمی رود که از آن فردوسی باشد.

کزازی در پاسخ این پرسش که آیا ممکن است بخش تاریخی را آغازین بخش شاهنامه پنداشت، زیرا این بخش نسبت به بخش های اساطیری و پهلوانی از آن صلابت برخودار نیست و دارای ایرادهای سندی تاریخی است و یا اینکه این بخش را پیش از تدوین شاهنامه سروده است؟ گفت: نمی توانیم چنین ادعایی بکنیم که این بخش تاریخی با دیگر بخش ها همداستان نیست، زیرا فخامت زبان در همه جای شاهنامه به چشم می خورد اما از دید من دیباچه شاهنامه بخش پایانی آن بوده است؛ اما دیگران جز این می پندارند.


نویسنده مجموعه "نامه باستان" در پایان خاطرنشان کرد: اگر هر کس جز فردوسی بخش تاریخی شاهنامه را می سرود، سخنش سرد و افسرده و دژم می شد، درباره نارسایی هایی تاریخی باید گفت این نکته درست است و آن هم بستگی به آبشخورهای فردوسی دارد، زیرا آنها آمیزه ای از تاریخ و اسطوره بودند، مانند داستان بهرام گور و کرم هنتواد و ... که اسنادهای تاریخی نیستند و در افسانه های مردمی وجود داشتند و به همان شکل در شاهنامه استفاده شده اند.

پایان پیام/

کد خبر 1999

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha