از بحران اقتصادی تا بلند پروازی رژیم صهیونیستی

بحران اقتصادی همراه با جنبش 99 درصدی وال استریت، برنامه هسته ای ایران و بلندپروازی های اسرائیل در حوزه خارجی از جمله چالش هایی است که رییس جمهور آینده آمریکا با آنها روبه رو است.<BR> <BR>

خبرگزاری شبستان: ایالات متحده از مهم‌ترین بازیگران نظام جهانی است که یک‌جانبه‌گرایی‌های این بازیگر پس از نظام دوقطبی، انتقادات بسیاری را متوجه عملکرد رؤسای جمهور این کشور کرده است. به باور بسیاری، دوران افول قدرت آمریکا شروع شده است و تحولات داخلی آمریکا به سمتی می‌رود که به نظر، رئیس‌جمهور آینده 4 سال پر چالشی را پیش رو خواهد داشت.در این نوشتار قصد داریم به بخشی از چالش‌های داخلی و خارجی آمریکا بپردازیم.

1. چالش‌های حوزه‌ داخلی

مسائل اقتصادی مهم‌ترین چالش رئیس‌جمهور آتی آمریکا در حوزه‌ داخلی خواهد بود. سیاست‌های غلط اقتصادی کاخ سفید، آمریکا را امروز وارد فرآیندی کرده است که کسری بودجه و افزایش بدهی‌ها در آن اجتناب‌ناپذیر است. در بیرون از مرزها نیز بحران مالی و بدهی اتحادیه‌ی اروپا تأثیر زیادی بر توقف رشد اقتصادی آمریکا داشته است. شواهد و آمارها نشان می‌دهد که رئیس‌جمهور آینده بخش اعظمی از تمرکز و توانایی‌های خود را برای حل مشکلات داخلی صرف خواهد کرد.

1.1. بیکاری

می‌توان گفت که میان بیکاری و چشم‌انداز انتخاب مجدد ارتباطی وجود ندارد، چرا که نتایج انتخابات گذشته‌ی آمریکا در دوران آیزنهاور، ریچارد نیکسون و جورج بوش این موضوع را اثبات کرده است و زمانی که افزایش بیکاری در آمریکا وجود داشت، آن‌ها بار دیگر برنده‌ی انتخابات شدند. اما امروز نرخ بیکاری آمار بی‌سابقه‌ای را نشان می‌دهد که برای رئیس‌جمهور بعدی نگران‌کننده خواهد بود. نرخ بیکاری آمریکا از فوریه‌ی سال 2009 تا کنون بالای 8 درصد بوده است که این مسئله از سال 1948 میلادی بی‌سابقه است. نرخ بیکاری آمریکا در زمان ریاست جمهور باراک اوباما بین 7.8 تا 10 درصد در نوسان بوده است.

 

نمودار 1: نرخ بیکاری در آمریکا (ژانویه‌ی 2002 تا سپتامبر 2012)

2.1. بدهی آمریکا

بدهی ملی آمریکا در حالی به بیش از 16 تریلیون دلار رسیده است که چشم‌انداز ناامیدکننده‌ی رشد اقتصادی، آینده‌ی اقتصادی آمریکا را با سؤالات جدی روبه‌رو کرده است. بدهی آمریکا چالشی است که نه تنها رئیس‌جمهور بعدی آمریکا با آن دست به گریبان است، بلکه رؤسای جمهور بعدتر آمریکا نیز با این معضل مواجه خواهند بود. اوباما وعده‌های زیادی در خصوص کاهش کسری بودجه داده بود، ولی نتوانست آن‌ها را عملیاتی کند. این موضوع دستاویزی برای جمهوری‌خواهان شده است تا به انتقادات تندتری از اوباما بپردازند. رامنی معتقد است که «این بدهی عظیم، سال‌ها بر دستان فرزندان ما خواهد بود!» و «نسل بعدی، به دلیل سیاست‌های اوباما، بدهی عظیمی خواهد داشت.» ]1[


نمودار 2: افزایش بدهی ملی آمریکا در 50 سال گذشته
3.1. جنبش تسخیر وال‌استریت

انتخابات ریاست جمهوری در حالی به زودی کلید می‌خورد که بحران اشغال وال‌استریت تأثیرات خود را همچنان بر روند این انتخابات می‌گذارد. این بحران در واقع اعتراضی اصولی به تنگناهای شدید اقتصادی از یک سو و بی‌عدالتی‌‌های اجتماعی از سوی دیگر است. در تحلیلی بنیادی، باید گفت که جنبش وال‌استریت اعتراض به فرد (اوباما یا رؤسای جمهور پیشین) نیست، بلکه اعتراض به یک نظام است. از نظر معترضین، نظام سرمایه‌داری در طول سالیان دراز با تبلیغات واهی فقط بی‌عدالتی و شکاف طبقاتی (نام‌گذاری جنبش 99 درصدی بر همین اساس می‌باشد) را بیشتر کرده است. بر این اساس، بخش قابل ملاحظه‌ای از توجهات سیاست‌مداران و شخص رئیس‌جمهور معطوف به این امر خواهد شد.

رئیس‌جمهور آینده می‌‌داند که نظام سرمایه‌‌داری یکی از پایه‌‌های اساسی شکل‌‌گیری ایالات متحده است که با تاریخ این کشور عجین شده است. ایجاد هر چالشی برای این نظام مساوی با زیر سؤال رفتن موجودیت ایالات متحده است. هر 2 نامزد انتخاباتی به خوبی می‌‌دانند که بسیاری از واقعیت‌‌های جامعه‌ی آمریکا، طی سالیان متمادی، تحت تأثیر تبلیغات قرار داشته است و واقعیت نگران‌کننده‌‌تر از این خوش‌بینی‌‌هاست.

اعدام «تروی دیویس» سیاه‌پوست بخش کوچکی از این واقعیت است که نگاه‌‌های به شدت متحجرانه در جامعه‌ی آمریکا وجود دارد. اعتراض به این اعدام خشمی را نشان می‌‌دهد که به هر گونه تبعیض و نژادپرستی در جامعه‌ی آمریکا همواره وجود داشته است. بنابراین رئیس‌جمهور آینده، با جدی پنداشتن بحران اشغال وال‌استریت، آن را چالشی برای سیاست‌‌های خود می‌‌بیند. اوباما یا رامنی در خوش‌بینانه-ترین وضعیت به دیدگاه‌‌ها و خواسته‌‌های معترضین توجه می‌‌نمایند و در بدبینانه‌‌ترین وضعیت آن را نادیده می‌انگارند، اما نکته‌ی اساسی برای معترضین به وضع موجود این است که آن‌‌ها با نظام سرمایه‌‌داری (با آموزه‌‌های نئولیبرال) مشکل دارند و آن را مانعی برای آینده‌ی معیشتی و اجتماعی خود می‌‌بینند. بدین ترتیب بیکاری، وضعیت اقتصادی نامناسب و بحرانی، بحران‌‌های اجتماعی، اعتراضات عدالت‌خواهانه برای تغییر وضع موجود از جمله مخاطرات داخلی است که رئیس‌جمهور آینده را با چالش مواجه می‌سازد.

2. حوزه خارجی

1.2. روسیه

روابط با روسیه همچنان برای بسیاری در درون آمریکا تداعی‌گر دوران دوقطبی است؛ به ویژه اینکه زیر نظر حزب روسیه‌ی متحد و شخص ولادیمر پوتین قرار دارد. بر اساس باورها و ارزش‌‌های آمریکایی، روسیه روند مستبدانه‌ی سابق را طی می‌‌نماید و این چالشی است که آمریکا به نظر نمی‌‌تواند از پس آن برآید. تحولات اخیر انتخابات ریاست جمهوری در روسیه نیز تأییدکننده‌ی این موضوع است. از سویی دیگر، سیاست‌‌های مقامات کاخ سفید در یک دهه‌ی اخیر، از جمله گسترش ناتو، سپر دفاع موشکی، تحریک جمهوری‌‌های سابق شوروی علیه مسکو، کودتاهای رنگی و غیره خشم مقامات کرملین را در بر داشته است.

با بازیابی قدرت توسط پوتین انتظار اصطکاک بیشتر در روابط 2 کشور می‌‌رود و رئیس‌جمهور آینده‌ی آمریکا باید خود را آماده‌ی این موضع نماید. به نظر می‌رسد اوباما در برخورد با روسیه راه گذشته را خواهد رفت و چندان تمایل ندارد با این کشور رویارویی جدی پیدا کند و کرنش را ترجیح می‌‌دهد؛ چنان که در تحولات سوریه نیز این موضوع عینیت یافت.

در مقابل، رامنی معتقد به برخورد سخت‌تر با روسیه است. از نظر وی، صلح و امنیت مورد نظر آمریکا تنها از طریق قدرت به دست می‌‌آید. بنابراین به نظر، در صورت پیروزی رامنی، باید منتظر سیاست‌‌های رونالد ریگانی وی در روابط با روسیه باشیم؛ موضوعی که تیم مشاوره‌‌ای رامنی، از جمله «جان لمن»، بر آن تأکید دارند.

2.2. چین

رابطه‌ی آمریکا و چین تحت تأثیر مسائل اقتصادی، حقوق بشری و حضور آمریکا در شرق آسیا قرار دارد. چین امروز بزرگ‌ترین طلبکار از آمریکاست. آمریکایی‌‌ها نگرانی‌‌هایی جدی از افزایش قدرت چین احساس می‌‌کنند و به همین دلیل، در موارد مختلف سعی دارند تا چین را تحت فشار قرار دهند. انتقاد از عدم تناسب میان توسعه‌ی اقتصادی و توسعه‌ی سیاسی، به طور عام، و انتقادات حقوق بشری و عدم رشد جامعه‌ی مدنی، به طور خاص، نوک پیکان انتقادات کاخ سفید علیه چین است.
در طرف مقابل، مقامات پکن از «اعتیاد به بدهی» و «کوته‌اندیشی» مقامات کاخ سفید انتقاد می‌‌کنند و معتقدند آمریکا باید هزینه‌‌های نظامی و رفاه اجتماعی خود را کاهش دهد تا با کاهش بدهی‌‌ها، به ثبات ذخیره‌ی ارزی جهان کمک نماید. انتقادات این‌چنینی، در برهه‌‌های مختلف، کشمکش سیاسی را بین 2 طرف دامن زده است. تنظیم نوع روابط با چین از مهم‌ترین دغدغه‌‌های رئیس‌جمهور آینده‌ی آمریکا خواهد بود. رشد چشمگیر اقتصادی چین و افزایش بودجه‌ی نظامی این کشور می‌‌تواند در تنظیم مجدد روابط واشنگتن‌ـ‌کاخ سفید مؤثر باشد؛ موضوعی که از دید رامنی نگران‌کننده‌تر است. بنابراین حضور در اقیانوس آرام و روابط بیشتر با هند و اندونزی، برای جلوگیری از کاهش نقش آمریکا در شرق آسیا، ضروری است. این امر به خودی خود انتقادات چین علیه سیاست‌های آمریکا را افزایش می‌دهد.

3.2. تحولات اخیر خاورمیانه و شمال آفریقا

تحولات اخیر منطقه‌ی غرب آسیا و شمال آفریقا وضعیت نامطمئنی را برای آمریکا رقم زده است. تمایل ملت‌‌های منطقه به اسلام از جمله مواردی است که آمریکا را در تنگناهای تعاملی در منطقه قرار داده و ضمن کاهش نقش استراتژیک ایالات متحده، محدودیت‌‌هایی جدی برای اسرائیل، به عنوان مهم‌ترین شریک آمریکا در خاورمیانه، ایجاد کرده است. در این راستا، وضعیت مصر به گونه‌‌ای رقم خورده است که هر 2 نامزد پست ریاست جمهوری از اینکه در مصر شخصی از اخوان المسلمین به قدرت رسیده است نگران‌اند. رامنی با صراحت بیشتری از این موضوع به عنوان دل‌‌نگرانی آینده‌ی آمریکا در خاورمیانه یاد کرده است.

بحران سوریه هم محل چالش رئیس‌جمهور آینده خواهد بود؛ جایی که موضع هر 2 رقیب مطابق با سیاست کلی آمریکاست. بر این اساس، هم رامنی و هم اوباما فشارهای بیشتری برای رفتن بشار اسد خواهند آورد، اما تفاوت این 2 در راهبردهای اعمالی است. رامنی با بلندپروازی‌ معتقد است، بر اساس منطق قدرت، بحران سوریه قابل حل است؛ در حالی که اوباما حل بحران از طریق حمایت از مخالفان (به ویژه تأمین منابع مالی) و فشار بر اسد را بیشتر مطابق با منافع آمریکا می‌‌بیند.

4.2. ایران

فعالیت‌‌های هسته‌‌ای ایران از مهم‌ترین چالش‌‌های نامزدهای انتخاباتی پنجاه‌وهفتمین دوره‌ی ریاست جمهوری آمریکا خواهد بود. بدین منظور، رامنی یا اوباما 4 سال مهم را پیش رو خواهند داشت که مستلزم جلب نظر سایر بازیگران مهم، همچون روسیه، چین و اتحادیه‌ی اروپا، خواهد بود. اتحادیه‌ی اروپا در حالی تحریم‌‌های موازی با آمریکا را برای از کار انداختن صادرات نفت و فشار بر اقتصاد ایران در پیش گرفته است که روسیه و چین معتقدند فعالیت‌‌های هسته‌‌ای ایران صلح‌آمیز و در چارچوب مقررات آژانس قرار دارد و از راه‌‌های دیپلماتیک می‌‌توان سوء‌تفاهمات در این زمینه را برطرف کرد.

بنابراین، با وجود اینکه فعالیت‌‌های هسته‌‌ای ایران روندی در چارچوب صلح را سپری می‌‌کند، از نظر نامزد انتخاباتی جمهوری‌‌خواهان، تهدید ایران باید در رأس اولویت امنیت ملی ایالات متحده قرار گیرد. این گزاره نشان می‌‌دهد که لااقل از دید رامنی، ایران از اصلی‌‌ترین تهدیدات علیه امنیت آمریکا به شمار می‌رود. بنابراین سؤال هر 2 رقیب انتخاباتی این خواهد بود که در برابر این تهدید چه راهکاری را در پیش بگیرند؟

سیاست‌‌های اوباما، طی دوره‌ی اول ریاست جمهوری‌‌اش، نشان می‌‌دهد که تمایل به رویکرد تحریم و فشار بیشتر علیه جمهوری اسلامی ایران دارد. به طور کلی، اکثر دمکرات‌‌ها معتقدند که این رویکرد سرانجام نتیجه‌ی لازم را برای آمریکا در پی خواهد داشت. در مقابل، رامنی به رویکرد سخت و به تعبیر وی، «صلح از طریق قدرت» برای حل این چالش می‌‌اندیشد؛ رویکردی که از هم‌اکنون انتقاداتی را متوجه رامنی کرده است.

5.2. روند صلح خاورمیانه

صلح در خاورمیانه، که در واقع همان صلح میان اسرائیلی‌‌ها و فلسطینی‌‌هاست، مورد توجه اکثر رؤسای جمهور آمریکا در دهه-های اخیر بوده است. این موضوع در حالی به انتخابات ریاست جمهوری 2012 آمریکا رسیده که اقدامات عملی چشمگیری در این زمینه صورت نگرفته است. تندروی‌‌ها و زیاده‌‌روی‌‌های رژیم صهیونیستی در ساخت شهرک‌‌های یهودی‌‌نشین در سرزمین‌‌های فلسطین در این دوران به حدی بوده که موجب ناخرسندی اوباما شده و به زعم بسیاری از صاحب‌‌نظران و سیاسیون، روابط آمریکا و اسرائیل را به سردی کشانده است؛ چیزی که مقامات اسرائیل آن را رد می‌‌کنند.

این در حالی است که در طرف مقابل، رامنی رویکرد حمایتی بیشتری از رژیم صهیونیستی را در تبلیغات انتخاباتی خود در پیش گرفته است؛ اما با این وجود، چیزی که رامنی و اوباما ناگزیر از آن هستند این است که با توجه به تحولاتی که اکنون در دنیای اسلام، به دلیل انتشار فیلم موهن علیه پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) رخ داده است، هر دوی آن‌ها به خوبی می‌‌دانند که حمایت‌‌های بیش از حد از رژیم صهیونیستی عواقب بدتری را برای آمریکا رقم خواهد زد. بنابراین برقراری نوعی توازن میان حمایت آمریکا از رژیم صهیونیستی و تعامل آمریکا با دنیای اسلام از مهم‌ترین چالش‌‌هایی است که رئیس‌جمهور آینده با آن دست به گریبان خواهد بود.

6.2. آینده‌ نامشخص افغانستان

جنگ در افغانستان در حالی وارد دوازدهمین سال خود می‌‌شود که هنوز بسیاری از افکار عمومی آمریکا و جهان در خصوص موفقیت‌‌ها و دستاوردهای آن تردید دارند. این بزرگ‌ترین چالشی است که آمریکا و رئیس‌جمهور آینده در افغانستان با آن روبه‌رو هستند. طبق برنامه‌ی زمان‌بندی‌شده، نیروهای آمریکایی قرار است تا سال 2014 به اشغال نظامی خود در افغانستان پایان دهند و تنها تعداد کمی از نیروهای نظامی برای آموزش نیروهای افغان در این کشور باقی بمانند. نتایج تردیدآمیز از موفقیت جنگ در افغانستان از جمله دل‌‌نگرانی‌‌های رئیس‌جمهور آینده در خصوص خروج از افغانستان است. مکتب و ایدئولوژی‌‌های بنیادگرایی و طالبانی، طی این مدت، نه تنها از بین نرفته است، بلکه همچنان از آن سوی خط مرزی پاکستان و افغانستان، تغذیه‌ی مالی، فکری‌ـ‌عقیدتی و انسانی می‌‌شود. این موضوعی است که باعث شده است دامنه‌ی جنگ آمریکا با طالبان در افغانستان، به درون محدوده‌ی پاکستان نیز کشیده شود. بنابراین این موضوع در روابط واشنگتن و اسلام‌آباد بسیار مؤثر است و بی‌تردید رئیس‌جمهور آینده را با مشکلاتی روبه‌رو می‌‌سازد؛ روابطی که هم‌اکنون نیز به دلیل حملات گاه و بی‌گاه هواپیماهای بدون سرنشین آمریکا به خاک پاکستان با سردی دنبال می‌‌شود. به نظر می‌‌رسد که ریشه‌‌های عمیق بنیادگرایی در پاکستانی که دارای کلاهک‌‌های هسته‌‌ای است از نگرانی‌‌های عمیق سران کاخ سفید در آینده خواهد بود.

نتیجه‌گیری

امروز قدرت‌های نوظهور، نظم کنونی را، که بر اساس میل قدرت‌‌های بزرگ است، برنمی‌تابند و در صدد تبیین نظم جدیدی هستند تا آینده‌ی نظام جهانی بر اساس آن پیش رود. بحران اقتصادی همراه با جنبش 99درصدی وال‌استریت، بیکاری در حوزه‌ی داخلی، حضور نظامی در افغانستان، تحولات خاورمیانه در پی بیداری اسلامی، روابط آمریکا با روسیه و چین، برنامه‌ی هسته‌‌ای ایران، تحولات اخیر خاورمیانه، آینده‌‌ی نامشخص افغانستان و بلندپروازی‌‌های اسرائیل در حوزه‌ی خارجی از جمله چالش‌‌هایی است که رئیس‌جمهور آینده‌ی آمریکا با آن‌ها روبه‌رو خواهد بود. فارغ از انتخاب شدن اوباما یا رامنی به عنوان رئیس‌جمهور، این چالش‌‌ها برای ایالات متحده جدی است. نامزد دمکرات‌‌ها، در برابر چالش‌‌های حوزه‌ی خارجی، به رویکرد دیپلماسی و فشار بر اساس قدرت نرم تمایل دارد و در مقابل، سخنان و اظهارات نامزد جمهوری‌‌خواهان نشان می‌‌دهد که وی تمایل زیادی به استفاده از قدرت سخت و رویکرد استفاده از ابزار قدرت نظامی دارد.(*)

پی‌نوشت:

1.Mitt Romney, "Not Better Off: $16 Trillion and Counting", 2012, Available at: http://www.mittromney.com/news/press/2012/09/not-better-16-trillion-and-counting

پایان پیام/

کد خبر 189406

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha