پول وجنگ؛ محورهای انتخابات آمریکا

خبرگزاری شبستان: در بخش اول پرونده ویژه انتخابات آمریکا نکاتی در رابطه با انتخابات وسیستم پیچیده آن، به سمع ونظر مخاطبان رساندیم، در این بخش به دنبال آن هستیم تا تمامی تفاوت های کلان این دو نامزد انتخاباتی را مورد بررسی قرار دهیم؛وتمامی این تفاوت ها را در محور های اصلی این دوره مورد پردازش قرار دهیم:
در ابتدای سخن باید اشاره کرد آمریکا به لحاظ تغییر شرایط داخلی و خارجی خود در اوضاعی بحرانی بسر می برد، در واقع قدرت گرفتن برخی از کشورهای دیگر مانند چین وروسیه وهمچنین عدم کنترل ومدیریت مسایل مربوط به خاورمیانه، صف بندی های متفاوتی بر ضد این کشور بوجود آورده است، به طور دقیق تر باید تصریح کرد روند چرخش وگردش قدرت در صحنه بین المللی شرایطی را رقم زده است که آمریکا مجبور به پذیرش قدرت های جهانی دیگری در کنار خود باشد، در این میان پرداختن به این موضوع حوصله وفرصت خاص خود رادارد.از طرف دیگر شرایط واوضاع داخلی آمریکا متفاوت از دو دهه پیش است، در واقع این کشور بدلیل افزایش بدهی های هنگفت مالی وهمچنین بحران بانکی وسرمایه گذاری که یکی از نتایج آن جنبش تسخیر وال استریت بود،در شرایط بسیار حساسی واقع است. اگر بخواهیم تمامی این شرایط و تفاوت های موجود بین دونامزد را در یک سیستم پردازشی محاسبه کنیم، الگویی که بدست می آید رقابت 2محور کلان در این انتخابات است واین 2محور شامل پول و جنگ می باشد.که از طرفی دیگر نیز همانطور که گفته شد حساسیت های داخلی وخارجی را تشدید کرده است.
حال با توجه به این دو محور کلان عمده تفاوت ها واختلافات این دو نامزد را مورد بررسی قرار خوهیم داد:
اقتصاد:افزایش نرخ بیکاری وهمچنین افزایش بدهی های کهکشانی این کشور شرایطی را هموار کرده است که روند رکودی آن که از زمان بوش پسرشروع شده بود افزایش یابد. در این میان اوباما با طرح ریاضتی خود که بالغ بر 800میلیارد دلار پیش بینی شده بود وهمچنین با کمک فروش تسلیحات نظامی به کشورهایی از قبیل عربستان، پیشنهاد معافیت مالیاتی برای تولیدکنندگان داخلی وارایه سهم الاشتراک دولتی به کارخانه های در حال ور شکستگی وخودرو سازی توانست بر این اوضاع نابه سامان فایق آید.نامزد رقیب او یعنی میت رامنی عمده انتقادات خود را مربوط به مشکلات اقتصادی می داند وبا موج سواری بر این اوضاع رسالت خود را بهبود وضعیت اقتصادی با کاهش مالیات، بودجه متوازن وتبادلات تجاری بیشتر میداند، البته گفتنی است تمامی راهکار های برون رفت از این مشکلات در اظهارات رامنی کلی وغیر شفاف بوده است.
بدهکاری:رامنی در سخنان خود اظهار داشته است روند سعودی بدهی، آمریکا را مانند شرایط کنونی یونان می کند وهمچنین وعده داد ه است باکاهش سالیانه 500میلیارد دلار از بودجه فدرال تا سال 2016بدهی های این کشور را به حداقل برساند ودر خلال این گفته ها مدعی شده است بودجه دفاعی را افزایش می دهد، مالیات راکم می کند وهمچنین بودجه خدمات درمانی را افزایش می دهد، البته بسیاری نمی دانند این شعار ها راچگونه عملی میکند.!
همانطور که اشاره شد اوباما 4 سال شرایطی را پشت سر گذاشت که کشور بابیشترین بدهی مواجه بود.
مالیات: اوباما قصد دارد مالیات بر درآمد وارزش افزوده ثروتمندان را افزایش دهد وهمچنین راهکار بوش برای کاهش مالیات افراد کم درآمد را ادامه دهد. او در یک سخنرانی گفته بود می خواهد فشار سرمایه داران را برای کاهش مالیات را جدی نگیرد.
رامنی می خواهد نرخ بیشترین میزان مالیات را از 36 درصد به 25 درصد رسانده وهمچنین نرخ کمترین مالیات را از 10درصد به کمتز از8 درصد برساند. او هنوز برنامه یا پلان مشخصی برای اینکار مشخص نکرده است و در مقابل آن اوباما این طرح را شوخی مضحک خوانده است، همچنین اوباما پرداخت 14 درصدی مالیات رامنی را درحضور جمع مورد بازخواست قرار داده است.
اشتغال :اشتغال به عنوان یکی از مهمترین مسایل در متن جامعه امریکایی قرار گرفته است، زمانی که اوباما به کاخ سفید راه یافت، درصد بیکاری فعال 7درصد بود درحالی که هم اکنون به حدود 7/8(هفت ممیز هشت دهم درصد)رسیده است. تنها پاسخ اوباما در این رابطه این بوده است که بیش از 10ملیون شغل ایجادکرده است واگر در صحنه نبود اوضاع وخیم تراز حالا بود.
در مقابل اوباما رامنی است که با فرافکنی و شانتاژ مساله بیکاری را پررنگ میکند، او در مناظره خود اشاره کرده است که بایک طرح 5ماده ای بیش از 12ملیون شغل ایجاد میکند.
تااینجا به مسایل حوزه داخلی یابه محور پول پرداخته ایم،هم اکنون وقت آن است به حوزه خارجی و محوری با نام جنگ بپردازیم :
ایران:اوباما چندین بار در رابطه با جنگ با ایران نظر مخالف خود را ابراز داشته و بیشتر متمرکز بر سیاست های تحریمی برای فشار بر ایران است، اوچندین بارگفته است تنها خط قرمز برای ایران را دستیابی به سلاح هسته ای می داند، گفته میشود او به دلیل مخالفت هایی که با سیاست های جنگ افروزانه اسراییل داشته است مورد غضب نتانیاهو نخست وزیر اسراییل می باشد.
رامنی رویکرد مشابهی در رابطه با برنامه هسته ای ایران داشته است ولیکن خط قرمز برای حمله نظامی به ایران را "توانایی دستیابی" به سلاح هسته ای دانسته ودر این رابطه ابراز داشته است هرچند ایران به دنبال سلاح هسته ای نیست ولی توانایی دست یابی آن نیز بسیار خطرناک است، علاوه بر این حمله نظامی به ایران را حق رژیم صهیونیستی دانسته است.
سیاست خارجی: اوباما در رابطه با چین که به یکی از دغدغه های بسیار مهم آمریکا مبدل شده است، سیاست تعدیل ارزش واحد پول را اتخاذ کرده است ولیکن با عقب نشینی چین سعی در تفاهم بر سر مسایل مورد ائتلاف 2 کشور می باشد، اودر سال 2009به سازمان تجارت جهانی در رابطه با تجارت ناعادلانه شکایت کرد.
رامنی در رابطه با موضوع چین بسیار مانور انتخاباتی میدهد،اودر یکی از سخنرانی هایش ابراز داشته است چین با جاسوسی وفریب صنعت ومنابع آمریکا را به غارت برده است،من اگر رییس جمهور شوم با تمامی امکانات چین را به پاسخ گویی وادار می کنم.علاوه بر این در رابطه با وضعیت حقوق بشر در چین نیز بسیار به دنبال کنجکاوی است.
درمورد افغانستان نیز او گفته است تا سال 2014تمامی نیروهای آمریکایی باید خارج شوند وهمچنین با طرح مذاکره با طالبان موافقت کرده است. رامنی نیز هرچند به طور غیر مستقیم انتقاداتی را از سیاست های اتخاذشده در افغانستان ابراز داشته است ولیکن با طرح خروج نظامیان از افغانستان وافزایش مسئولیت به ارتش آن کشور موافقت کرده است.
در رابطه با روسیه نیز اوباما شروع ریاست جمهوری خود را به عنوان "شروعی دوباره" نام گذاری کرده است که در دوران بوش پسر بسیارتیره وتار بود و با پیگیری های مجدانه در طول چهار سال اخیر پیمان کاهش تسلیحات هسته ا ی جدید(استارت) را به امضا در آورده است .
رامنی در این رابطه روسیه گفته است،از نظر استراتژیک دشمن اول آمریکاست وباید سیاست های سختگیرانه زیادی در رابطه با این کشور اتخاذ شود،همچنین گفته است پیمان کاهش تسلیحات هسته ای یک شکست برای آمریکا بوده است.
پایان پیام/