ایران چگونه می تواند بر انتخابات آمریکا تأثیر بگذارد؟

کارشناس مسائل آمریکا معتقد است: دیپلماسی عمومی ما در مورد آمریکا باید به صورت چند بسته تولید شود و این کار بودجه مالی کمی می خواهد، چون معمولاً آنها نیاز مالی ندارند و فقط به تعامل با آنها نیاز داریم.

به گزارش خبرگزاری شبستان، در راستای بررسی موشکافانه و دقیق انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، پایگاه اطلاع رسانی سازمان بسیج مستضعفین مصاحبه ای تفصیلی با فؤاد ایزدی، عضو هیئت علمی دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران و کارشناس مسائل آمریکا، انجام داده ایم. در این مصاحبه به بررسی چگونگی امکان تأثیرگذاری جمهوری اسلامی ایران بر انتخابات ریاست جمهوری آمریکا پرداخته و مورد بررسی و واکاوی قرار داده ایم.

گفته می شود که 94 درصد از کسانی که در انتخابات پیروز می شوند کسانی هستند که کمک های مالی بیشتری را جذب کرده اند. در این انتخابات هم، طبق آخرین اخبار، آقای رامنی کمک های بسیار بیشتری را نسبت به آقای اوباما دریافت کرده است. به نظر شما، آیا این موضوع می تواند عامل پیروزی رامنی شود؟

به صورت سنتی، چون انتخابات ریاست جمهوری خیلی مهم است، تفاوت چندانی به لحاظ جمع آوری پول بین 2 کاندیدا وجود نداشت و هر 2 سعی می کردند پول جمع کنند و تبلیغ کنند، اما در سال 2010 قانون تغییر کرد و این تغییر تا حدودی به نفع جمهوری خواهان بود. همین موضوع به آقای رامنی کمک کرد تا ایشان بتوانند پول بیشتری جمع کنند. البته فاصله ی ایشان با آقای اوباما هنوز چندان زیاد نیست و بنابراین آقای رامنی باید دغدغه های دیگری هم داشته باشد؛ از جمله اینکه فجایع اقتصادی حال حاضر آمریکا نتیجه ی سیاست های بوش و جمهوری خواهان بوده است.

دمکرات ها هم از این مسئله استفاده ی تبلیغاتی می کنند. بیل کلینتون در همین اجلاس 4 ساله ی حزب، هنگامی که منطق جمهوری خواهان را توضیح می داد، گفت که آن ها می گویند ما یک کثافت کاری کرده ایم، ولی سرعت شما (یعنی دمکرات ها) در تمیز کردن این کثافت کاری پایین است و بگذارید ما برگردیم و خودمان این کثافت کاری را تمیز کنیم. کلینتون می گوید این منطق، منطق درستی نیست.

از این جهت، این انتخابات یک مقدار ویژگی های این چنینی دارد؛ یعنی یک شوک اقتصادی کم سابقه در آمریکا به وجود آمده است و این قطعاً در نگاه مردم تأثیر می گذارد. حال رامنی می خواهد با استفاده از این پولی که یک مقدار بیشتر از رقیبش هست خاطرات 4 سال قبل را پاک کند، ولی این کار چندان ساده نیست.

ضمن اینکه رئیس جمهوری که در کاخ سفید مستقر است معمولاً شانس بیشتری دارد.

بله، او چون 4 سال رئیس جمهور بوده و در رسانه های مختلف حضور داشته است، چهره اش شناخته شده است و اگر مشکل خاصی به وجود نیاورده باشد، احتمال پیروزی اش بیشتر است.

نکته ی حائز اهمیت این است که ما در رابطه با انتخابات آمریکا نباید فقط نظاره گر باشیم، با توجه به ساختار موجود، این امکان وجود دارد که ما هم تأثیرگذار باشیم. همان طور که آمریکایی ها می خواهند در انتخابات ما تأثیرگذار باشند و قبل و بعد از انتخابات سال 88 هم سعی کردند در جریان انتخابات تأثیر بگذارند، در کشور ما هم مسئولین باید به این تفکر برسند که جایگاه ایران و دشمنی با آمریکا به ما حکم می کند که حداقل به فکر تأثیرگذاری باشیم.

در حال حاضر ما فکر تأثیرگذاری را هم نداریم. این سؤال وجود دارد که چطور می توانیم تأثیرگذار باشیم؟ برای مثال، آقای بوش در سال 2000 توسط مسلمان ها انتخاب شد، چون آرای ایالت فلوریدا باقی مانده بود، رقابت خیلی نزدیک بود و در نهایت با 500 و خرده ای اختلاف رأی او پیروز شد. جمعیت مسلمان ها در فلوریدا چند ده هزار نفر است و اکثر ارگان های اسلامی گفتند به بوش رأی بدهید، به دلیل اینکه کلینتون از اسرائیل طرفداری می کرد و توجهی به مسلمانان نداشت. شک نکنید که آن سال رأی مسلمان ها به بوش در فلوریدا چندین هزار بود و او با اختلاف اندکی توانست پیروز شود. همان طور که می دانید، سیستم انتخابات آمریکا battle grand state یا «صفر یا صد» است. در واقع اگر یک کاندیدا حتی یک رأی هم بیشتر داشته باشد، کل آرای آن ایالت به او می رسد.

ما نه دشمنانمان را خوب می شناسیم و نه دوستانمان را. در آمریکا مسلمان هایی هستند که به ایران علاقه دارند. غیرمسلمان ها را که تقریباً اصلاً نمی شناسیم، در حالی که بعضی از آن ها در خیلی از حوزه ها با ما همفکر هستند. بنابراین اگر ما برنامه ی دیپلماسی خوبی برای آمریکا در نظر داشته باشیم، نه تنها در انتخابات ریاست جمهوری، بلکه در انتخابات سنا و نمایندگان هم می توانیم تأثیرگذار باشیم.

بعضی از ایالت های آمریکا به صورت سنتی به جمهوری خواهان یا دمکرات ها رأی می دهند. برای مثال، ایالت تگزاس به صورت سنتی به جمهوری خواهان رأی می دهد. به همین خاطر آنجا برای تبلیغات زیاد پول خرج نمی کنند. کاندیداها در ایالت هایی پول خرج می کنند که رأی شان مشخص نیست؛ مثل فلوریدا، آیووا و پنسیلوانیا. چون در این ایالت ها رأی نزدیک است، بنابراین جمعیت مسلمانان آن ها تأثیرگذار خواهند بود، مثل اتفاقی که در سال 2010 افتاد. پس یک اهرم تأثیرگذار بر انتخابات آمریکا استفاده از همین جمعیت مسلمان است، اما متأسفانه ما اصلاً جمعیت مسلمان آمریکا را نمی شناسیم و برنامه ی مدونی برای دیپلماسی عمومی در آمریکا نداریم.

ما در مورد شناخت آمریکا ضعف داریم. این کشور 50 ایالت دارد که هر کدام از آن ها به اندازه ی یک کشور هستند. ضمن اینکه جمعیت آمریکا بسیار زیاد است. در واقع ما نه دشمنانمان را خوب می شناسیم و نه دوستانمان را. در آمریکا مسلمان هایی هستند که به ایران علاقه دارند. غیرمسلمان ها را که تقریباً اصلاً نمی شناسیم، در حالی که بعضی از آن ها در خیلی از حوزه ها با ما همفکر هستند. بنابراین اگر ما برنامه ی دیپلماسی خوبی برای آمریکا در نظر داشته باشیم، نه تنها در انتخابات ریاست جمهوری، بلکه در انتخابات سنا و نمایندگان هم می توانیم تأثیرگذار باشیم.

ایران با چه ابزارهایی می تواند تأثیرگذار باشد؟ مثلاً با فیس بوک، پرس تی وی و امثال این ها می توان کاری از پیش برد؟

پرس تی وی را که آمریکایی ها نمی توانند ببینند، چون اجازه ی ورود به آمریکا پیدا نکرده است و درصد کمی با استفاده از ماهواره های خاص امکان دیدن این شبکه را دارند. همان طور که عرض کردم، قدم اول اشراف است؛ یعنی اول باید بازیگران، کنشگران و ساختار سیاسی آمریکا را بشناسیم و در مرحله ی بعد با آن ها تعامل برقرار کنیم. این کار از چند طریق امکان پذیر است. برای مثال، رئیس جمهور ما سالانه به نیویورک سفر می کند و می تواند با رهبران بعضی از این گروه ها ملاقات کند. البته در حال حاضر هم رئیس جمهور ما جلسه می گذارد، ولی چون اشراف کافی نسبت به جامعه ی آمریکا نداریم، بسیاری از افرادی که در این جلسات شرکت می کنند سیاهی لشکر هستند.

از این جهت، قدم اول ایجاد اشراف و قدم بعدی ایجاد ارتباط و تعامل است. این تعامل می تواند در قالب نامه نگاری، برگزاری جلسات و دعوت رهبران برخی از گروه ها به ایران باشد. البته در طول چند سال گذشته هم ارتباطات محدودی وجود داشته است. برای مثال، خانم دکتر گاتنی به ایران سفر کردند و درباره ی جنبش وال استریت سخنرانی کردند. این سفر علاوه بر اینکه دستاوردهای رسانه ای برای ما دارد، سود اصلی اش در این است که وقتی ایشان به آمریکا بازمی گردند تصویری از ایران ارائه می دهند که با تصور موجود نسبت به ایران خیلی متفاوت است. البته این افراد اذیت هم می شوند و ایمیل های تهدیدآمیز دریافت می کنند، ولی به هر حال تأثیرات مثبتی برای ما دارند.

در حوزه دیپلماسی عمومی روش های دیگری هم وجود دارد. دیپلماسی عمومی ما در مورد آمریکا باید به صورت چند بسته تولید و ارائه شود. این کار اتفاقاً بودجه ی مالی کمی می خواهد، چون معمولاً آن ها نیاز مالی ندارند و فقط به ایجاد ارتباط و سازمان دهی تعامل با آن ها نیاز داریم. اسرائیل با همین روش با جمعیت اندکی که دارد، تعداد کمی از مردم آمریکا را با خود همراه می کند و اهدافش را در این کشور محقق می سازد و سیستم را به سمت خودش می کشاند. هیچ ایرادی هم به آن ها نیست، چون آن ها به دنبال منافع خودشان هستند. این ایراد ماست که از این سیستم استفاده نمی کنیم.

یعنی شما معتقدید همان ظرفیت و قابلیت برای ما هم وجود دارد، ولی ما از آن استفاده نمی کنیم؟

بله، البته ما لزوماً نمی خواهیم دیپلماسی عمومی اسرائیل را در آمریکا خط به خط تکرار کنیم. شرایط ما با شرایط اسرائیل متفاوت است. عرض من این است که این قابلیت وجود دارد، چون سیستم حکومتی در آمریکا پادشاهی نیست که بدون سقوط پادشاه امکان تغییر سیستم وجود نداشته باشد. راه نفوذ و حضور در آمریکا وجود دارد و حتی کشورهای دورافتاده هم در آمریکا لابی دارند، ولی متأسفانه ما در این حوزه ضعیف عمل کرده ایم.

اگر طرف مقابل را ابرقدرت نبینیم و سیستم سیاسی آمریکا را مجموعه ای بدانیم که می توانیم در آن تأثیرگذار باشیم، آن وقت سعی می کنیم که اهدافمان را در این سیستم پیگیری نماییم. بنابراین در ابتدا باید نگاهمان را به موضوع تغییر دهیم.

البته همان طور که عرض کردم، شرایط ایران به گونه ای نیست که مثلاً ایران بتواند لابی تابلوداری در آنجا به وجود آورد، اما افرادی همفکر با ما وجود دارند که نگران کشورشان هستند. آن ها حتی ممکن است توجه خاصی به ایران نداشته باشند، ولی چون بحث جنگ با ایران مطرح می شود و آن ها با جنگ مخالف اند، ظرفیت های خوبی دارند که ما از آن ها استفاده نمی کنیم.

به نظرم این کافی نیست که وضعیت انتخابات آمریکا را مطالعه کنیم و بعد به این نتیجه برسیم که دمکراسی در آمریکا یک بحث پوشالی و ظاهری است. خوب است که این را بدانیم، منتها باید چند قدم فراتر برویم و در حوزه ی منافع ملی کشور خودمان از این موضوع استفاده کنیم و در این سیستم تأثیرگذار باشیم. این اقدام در حقیقت نیازمند نگاه به خود و دیگری است. اگر طرف مقابل را ابرقدرت نبینیم و سیستم سیاسی آمریکا را مجموعه ای بدانیم که می توانیم در آن تأثیرگذار باشیم، آن وقت سعی می کنیم که اهدافمان را در این سیستم پیگیری نماییم. بنابراین در ابتدا باید نگاهمان را به موضوع تغییر دهیم.

اگر بخواهیم پیش بینی از نتیجه ی انتخابات داشته باشیم، شما معتقد به پیروزی احتمالی اوباما هستید؟

در نظرسنجی ها حدوداً 4 درصد اوباما جلوتر است و در الکتروکالج نسبت 2 کاندیدا حدوداً 209 به 270 است. در واقع اگر امروز انتخابات برگزار می شد، اوباما برنده بود.[1]

در طول این چند هفته ی باقی مانده هم به نظر نمی رسد اتفاق خاصی بیفتد، چون آقای رامنی هم مثل بوش کم و بیش اشتباهاتی می کند که محبوبیت او را کاهش می دهد.ضمن اینکه اوباما دنبال جنگ نیست و این موضوع باعث اقبال بیشتر مردم شده است.

این در حالی است که در طرف مقابل، نهادهایی در داخل و خارج آمریکا وجود دارند که علاقه مند به جنگ هستند. احتمال این را که چنین اتفاقی قبل از انتخابات بیفتد نمی توان رد کرد، اما این احتمال خیلی ضعیف است. بعد از انتخابات چیزی که احتمالاً اتفاق می افتد این است که فشارها بر ما افزایش پیدا کند؛ چندان فرقی ندارد که چه کسی انتخاب شود.

بحث جنگ هم به این دلیل اتفاق نمی افتد که برای آن ها هزینه دارد. بنابراین ما باید به سمتی حرکت کنیم که تحریم ها برای طرف مقابل هم هزینه داشته باشد. در حال حاضر هزینه هایی که بر اثر تحریم ها به طرف مقابل تحمیل می شود کم هستند و به همین خاطر آن ها به تحریم ها ادامه می دهند. ما حداقل باید تناقض ادعاهای حقوق بشری دولتمردان آمریکایی و تحمیل فشار اقتصادی بر مردم ایران را نشان دهیم.

آقای رامنی به وضوح گفته اند که ما باید ایران را در تنگنا قرار بدهیم تا زمینه نارضایتی عمومی بالا برود.

اعمال تحریم ها از سوی آمریکا در حقیقت مثل این است که پوتین آمریکایی ها بر گردن مردم ایران قرار گرفته است تا آن ها را خفه کند. این کار با ادعاهای آن ها مبنی بر اینکه ما به مردم ایران علاقه مندیم و طرفدار حقوق بشر هستیم کاملاً منافات دارد.
پی نوشت:
[1]این مصاحبه در تاریخ 6 مهر 1391 انجام شده است و آمار ارائه شده مربوط به این تاریخ می باشد.
پایان پیام/

کد خبر 186645

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha