به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری شبستان، سفر به تالاب بین المللی «شادگان» ، بیش از آنکه یک جابهجایی جغرافیایی باشد، ورود به جهانی با تجربه های متفاوت است؛ جهانی که در آن آبراهها بهجای جادهها مسیر ارتباط هستند و قایق، ادامه طبیعی زندگی روزمره مردم محسوب میشود. مقصد اصلی این سفر، روستای تالابی «صراخیه» و پهنه گسترده و زندهی تالاب بینالمللی شادگان است؛ دو نام که درهمتنیدهاند و هویت مشترکی از طبیعت، فرهنگ و معیشت را روایت میکنند.

با نزدیک شدن به شادگان، نیزارها آرامآرام قد میکشند و چشمانداز خشکی جای خود را به سطحی متحرک از آب و نی میدهد. تالاب بینالمللی شادگان نهتنها یک ذخیرهگاه طبیعی، بلکه یک اکوسیستم پویا و زنده است؛ جایی که پرندگان مهاجر، صیادان محلی و گردشگران، همزمان در آن حضور دارند. بلم سواری و قایقسواری کوتاه در دل تالاب، محبوبترین تجربهای است که تقریباً همه مسافران به آن تن میدهند؛ سفری آرام روی آب که به جزایر کوچک و بکر میرسد و سکوت تالاب را فقط با صدای پارو و پرندگان میشکند.

آمار بازدیدکنندگان، به ویژه در ایام نوروز، نشان میدهد که شادگان دیگر مقصدی ناشناخته نیست؛ حضور گردشگران خارجی از کشورهای اروپایی و آفریقایی، نشانهای از ظرفیت بینالمللی این تالاب و جذابیت منحصربهفرد آن است.

اما نقطه اوج این سفر، روستای «صراخیه» است؛ روستایی که خانههایش با آب احاطه شدهاند و زندگی در آن، ریتم تالاب را دنبال میکند. «لم» در اینجا نه ابزار تفریح، بلکه وسیله معاش و رفتوآمد است. مردم صراخیه با مهارتی که نسلبهنسل منتقل شده، روی آب زندگی میکنند؛ صید میکنند، مهمان میپذیرند و فرهنگ تالابی خود را زنده نگه میدارند.

برنامهریزی برای ثبت جهانی صراخیه بهعنوان روستای مقصد گردشگری، گامی مهم در بهرسمیت شناختن این شیوه خاص زندگی است. این ثبت، اگر همراه با مدیریت پایدار باشد، میتواند هم به حفاظت از تالاب کمک کند و هم معیشت مردم محلی را تقویت کند.

تالاب شادگان تنها به طبیعت خام متکی نیست. طرحهایی مانند جزیره «شهر نی» نشان میدهد که رویکرد توسعه گردشگری، با درنظرگرفتن محدودیتهای محیطزیستی در حال شکلگیری است؛ استفاده از سازههای بومی و انرژی خورشیدی، الگویی است که میتواند میان حفاظت و بهرهبرداری تعادل ایجاد کند.
از سوی دیگر، موقعیت جغرافیایی شادگان و قرارگرفتن میان دو محور اصلی و برخورداری از مرز آبی با خلیج فارس این شهرستان را به یک گره گردشگری تبدیل کرده است. ترکیب گردشگری تالابی، روستایی و ساحلی، مزیتی است که کمتر منطقهای در جنوب کشور بهصورت همزمان در اختیار دارد.

با وجود این ظرفیت عظیم شادگان بدون چالشها نیست؛ بزرگترین مسئله در شادگان، کمبود آب شیرین است؛ تناقضی تلخ برای منطقهای که میان رودخانهها و تالاب قرار گرفته است. کاهش سهم آب بهدلیل کشت بیرویه در بالادست، نهتنها کشاورزی شادگان بلکه پایداری تالاب را نیز تهدید میکند. این واقعیت یادآور آن است که توسعه گردشگری و ثبتهای جهانی، بدون حل مسائل پایهای منابع آب، دوام نخواهد داشت.

شادگان و صراخیه، تصویری از آیندهای ممکن را پیش چشم مخاطبان و مسافران میگذارند؛ آیندهای که در آن گردشگری، نه جایگزین طبیعت، بلکه همزیست با آن است؛ بنابراین اگر تالاب حفظ شود، اگر آب عادلانه توزیع شود و اگر مردم محلی در مرکز برنامهریزی بمانند، شادگان میتواند به یکی از نمونههای موفق گردشگری پایدار در ایران و حتی جهان تبدیل شود.
نظر شما