به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری شبستان؛ برخی برنامهها دیده میشوند، برخی شنیده میشوند، و معدودی از آنها، زندگی میشوند. «عصر خانواده» از آن دست برنامههایی است که مرزش با زندگی واقعی مخاطب، شفاف و شیشهای است؛ نه در قاب استودیو متوقف میشود و نه در زمان پخش محدود میماند. این برنامه، آگاهانه تصمیم گرفته فقط «درباره خانواده» حرف نزند، بلکه در کنار خانوادهها، در لحظههای واقعی زندگی بایستد.
مجری؛ نه گوینده، نه بازیگر
در «عصر خانواده»، مجری صرفاً انتقالدهنده متن نیست. او بخشی از جریان انسانی برنامه است. فاصله رسمیِ رایج میان مجری و مخاطب، در این برنامه بهتدریج کم شده و جای خود را به رابطهای محترمانه، صادق و انسانی داده است.
مجریان «عصر خانواده» تلاش نکردهاند نقش بازی کنند یا تصویر بینقص بسازند. آنها با همان لحن واقعی، با همان تردیدها، احساسها و همدلی انسانی مقابل مخاطب ایستادهاند. همین «واقعی بودن» باعث شده مخاطب، آنها را نه چهرهای پشت قاب، بلکه آدمهایی شبیه خودش ببیند.
وقتی برنامه فقط پخش نمیشود؛ حضور دارد
یکی از وجوه کمتر دیدهشده اما بسیار مهم «عصر خانواده»، حضور عوامل و مجریان برنامه در مراسم واقعی زندگی مردم است. جایی که رسانه معمولاً غایب است.
در این مسیر، اعضای برنامه نهتنها در قاب تلویزیون، بلکه در جشنهای ازدواج، مراسم شادی خانوادهها، آیینهای یادبود و حتی لحظههای اندوه و عزاداری کنار مردم ایستادهاند. این حضور، تبلیغ نبود؛ ثبت تصویر نبود؛ همراهی بود.
پشت صحنهای که دیده میشود
عوامل «عصر خانواده»، فقط تیم تولید نیستند؛ حلقهای انسانیاند که به معنای واقعی، خانواده را زندگی میکنند. همین روحیه باعث شده تعامل عوامل با مردم، حالت اداری یا تشریفاتی نداشته باشد.
وقتی یک برنامه با زوج های جوان جشن عروسی میگیرد، یا در شادیهای کوچک و بزرگ مردم سهیم میشود مخاطب احساس میکند این برنامه، از جنس خودش است.
در بسیاری از مواقع، «عصر خانواده» نسبت به اتفاقات اجتماعی بیتفاوت نمانده است. همراهی با جریانهای انسانی و مردمی، مانند مشارکت در موجهای آزادی زندانیان، حمایت از حرکتهای جمعی خیرخواهانه، یا پیوند زدن رسانه با فعالیتهای فرهنگی مثل فروش کتاب و ترویج آگاهی، نشان میدهد که برنامه نگاه فعال به مسئولیت اجتماعی دارد.
این جریانسازیها، نه بهعنوان کمپین تبلیغاتی، بلکه بهعنوان امتداد طبیعی نگاه انسانی برنامه شکل گرفتهاند. همین تفاوت، باعث پذیرش آن از سوی مخاطب شده است.
خانواده؛ نه سوژه، نه ابزار
در «عصر خانواده»، خانواده ابزار تولید محتوا نیست. خانواده، محور احترام است. حتی زمانی که درباره چالشها صحبت میشود، شأن انسانی حفظ میشود. برنامه دانسته است که ورود به زندگی مردم، بدون احترام، به بیاعتمادی ختم میشود.
شاید به همین دلیل است که خانوادهها، خودشان درِ خانههایشان را به روی این برنامه باز کردهاند؛ نه از سر هیجان رسانهای، بلکه از سر اعتماد.
اعتماد مخاطب، با دکور ساخته نمیشود. با تیتر هم بهدست نمیآید. اعتماد، نتیجه رفتار مداوم است. «عصر خانواده» این اعتماد را آرامآرام، با حضور واقعی، شنیدن، مشارکت در شادی و غم، و پرهیز از نمایشزدگی ساخته است.
وقتی مخاطب میبیند: مجری فقط پشت قاب نیست، عوامل فقط هنگام ضبط فعال نیستند و برنامه فقط برای آنتن تلاش نمیکند، به برنامه دل میبندد.
در روزگاری که بسیاری از برنامهها تلاش میکنند دیده شوند، «عصر خانواده» تلاش کرده حاضر باشد؛ در زندگی، در احساس، در واقعیت.
این برنامه، نه فقط روایتگر خانواده، بلکه شریک لحظههای خانوادهها شده است؛ هم در خنده، هم در اشک و هم در مسیرِ تغییر نگاه. شاید راز ماندگاری «عصر خانواده» همین باشد: این برنامه، از قاب تلویزیون شروع شده؛ اما در دل زندگی مردم ادامه پیدا کرده است.
نظر شما