به گزارش خبرگزاری شبستان، گزیده سرمقاله های امروز 29 مهر به شرح زیر است:
کیهان:
روزنامه کیهان در یادداشت امروز خود با عنوان در تقاطع دو تغییر مهم به قلم محمد ایمانی به تحلیل وظایف چهرگان و نخبگان در انتخابات آینده پرداخته است که در بخشی از آن می خوانیم:
از نگاه دشمن به هم زدن ثبات، مقدمه کشیدن ترمز پیشرفت ایران و بی آبرو و بی اعتبار کردن آن است. غرب نیمه جان و درگیر بازی مرگ و زندگی بدین ترتیب می تواند فرصتی برای تنفس و سرپا شدن پیدا کند. از نگاه آنان کلید بحران های چند لایه و بازگرداندن ثبات به غرب، در بی ثباتی و مشغول سازی ایران است.
با این اوصاف همان گونه که مردم غیرتمند و نجیب و بردبار و مقاوم ما تداعی می کنند، تکلیف شهرگان و چهرگان و نخبگان سیاسی اعم از روسای قوا و دستگاه های حاکمیتی یا رقبای جناحی و انتخاباتی و اصحاب تریبون و رسانه روشن است؛ به تصریح رهبر معظم انقلاب در خراسان شمالی 1- ایثار و گذشت و بردباری را جایگزین استئثار (خودخواهی و خود مرکزبینی) کنند 2- در تشخیص خط و نقطه درگیری به خطا نروند و رقیب را جای شیطان اکبر نگیرند 3- با آنها که خط درگیری با دشمن را ولو پس از شنیدن نصیحت، مشخص نمی کنند، خط فاصل بگذارند 4-با دشمن معامله دوست نکنند و متقابلا به خاطر اختلاف سلیقه، افراد را دشمن نپندارند 5- خستگی و سردرگمی احتمالی خود را به توده های پرنشاط و پا به رکاب و مهیا نسبت ندهند.
تلقی واقعی از شرایط فعلی این است که روزگار جهاد و مجاهدتی که در طول عمر آرزوی آن را داشتیم، فرا رسیده است.
رسالت:
روزنامه رسالت در سرمقاله امروز خود با عنوان لبههای تحریم به قلم حامد حاجی حیدری به تحلیل تحریم و ابعاد آن پرداخته است که در بخشی از آن می خوانیم:
آنها دامنه تحریم را حتی به دارو کشاندهاند. دارو... دارو... دارو...
این بود که موجب شد، آیت الله سید علی حسینی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، تعبیر "وحشیانه" را برای دور اخیر تحریمها به کار برند.
و واقعاً، این سطح از تحریمها، با هر فرض و معیاری که صورت گرفته باشد، "وحشیانه" است. مانند بستن آب به روی ملت متخصام است.
"وحشیانه" است، به این معنا که بیش از پیش، آشکار میشود که این تحریمها بنا به مقاصد اخلاقی و انسانی، و با ملاحظات و رویههای اخلاقی وضع نشدهاند. انگار، آنها، با یک خیال و وهم خام، عزم خود را بر نابودی یک ملت استوار کردهاند.
مطلب دوم
آنها میگویند، و انگار، باور دارند که ایران، کشور مسئولی نیست.
به زعم آنان، این امکان هست که ایران، در صورتی که شرایط را برای خود تنگ احساس کند، دست به اقداماتی بزند که پیشبینیناپذیر، غیر قابل کنترل، و خلاف موازین بینالمللی باشد. از این روی، ایران را باید "مهار کرد"!
اگر این فرض، در مورد باور تحریم کنندگان، صحیح باشد، میتوان تصور کرد که لبههای امکان تحریم، در دیدگاه آنان کجاست؟
وطن امروز:
روزنامه وطن امروز در سرمقاله امروز خود با عنوان شکاف های اجتماعی تراژدی اروپا به قلم حسین میزان به تحلیل بی ثباتی انگلیس و استقلال اسکاتلند پرداخته است که در بخش از آن آمده است:
همچنین پیروزی حزب جداییطلب «اتحاد جدید فلاندری (N-VA)» در انتخابات محلی بلژیک هم که اخیرا محقق شد، عمق شکافهای قومیتی – زبانی در اروپا را به وضوح نشان داد. رهبر فلاندرها که هلندیزبان محسوب میشوند، بلافاصله پس از پیروزی گفت از قدرت خود برای کسب خودمختاری بیشتر مناطق هلندیزبان بلژیک استفاده خواهد کرد. در حال حاضر بسیاری بر این باورند که ادامه رشد تمایلات جداییطلبانه در بلژیک میتواند این کشور را تا مرز تجزیه شدن پیش ببرد.
اما شاید یکی از مهمترین واگراییهایی که قطعی به نظر میرسد و تنها بر سر دیر و زود آن تردیدهایی وجود دارد، جدایی اسکاتلند از بریتانیاست. در حالی که جدایی ایرلند جنوبی عملا از بریتانیای کبیر چیزی باقی نگذاشت، جدایی اسکاتلند هم میتواند میخ آخر را بر تابوت بریتانیایی بکوبد که حالا دیگر باید صغیر نامیدش. بیتردید فارغ از ضربات اقتصادی مهلکی که جدایی اسکاتلند به بریتانیای صغیر وارد میکند، فرصتی بزرگ هم در اختیار دشمنان انگلیس قرار میدهد. به واسطه همین نگرانیها بود که وزارت خارجه انگلیس 3 روز قبل (17 اکتبر) اعلام کرد استقلال اسکاتلند برای «دشمنان انگلیس» فرصتی فراهم میکند که از «بیثباتی و پریشانی» پس از استقلال اسکاتلند استفاده کنند. قرار است در پاییز سال 2014 همهپرسی درباره استقلال اسکاتلند از بریتانیا انجام شود. همهپرسیای که به باور بسیاری نتیجه آن از هماکنون مشخص است. تردیدی نیست که استقلال اسکاتلند و حتی طرح بحث جدا شدنش از بریتانیا تمایلات واگرایانه را در ولز و ایرلندشمالی هم که اکنون تحت حاکمیت بریتانیا قرار دارند، گسترش خواهد داد.
همه این اتفاقات اخیر شاهدی متقن است بر وضع بغرنج اروپا؛ اروپایی که تناسب میان قدرت اجتماعی و قدرت سیاسی در آن آشکارا به هم خورده و شکافهای به ظاهر خفته آن به وضوح سر باز کرده است. به نظر میرسد با بر هم خوردن این تعادل و با وضع موجود، قاره سبز تا مدتها رنگ آرامش به خود نبیند.
تهران امروز:
روزنامه تهران امروز در سرمقاله امروز خود با عنوان دلایل یک نامه محبتآمیز به قلم حسن هانیزاده به تحلیل نامه محمد مرسی رییس جمهور مصر به شیمون پرز پرداخته است که در بخشی از آن می خوانیم:
نامهای که محمد مرسی به رئیس رژیم صهیونیستی،شیمون پرز ارسال کرده نشانگر رویکرد مشابه سیاست خارجی دولت محمد مرسی با رویکرد دولت مبارک است.با توجه به جملات محبتآمیزی که در این نامه آمده بهنظر میرسد که محمد مرسی در این شرایط تلاش میکند روابط خود را با اسرائیل به گونهای حفظ کند که رضایت آمریکا و لابی صهیونیزم را داشته باشد.با توجه به جهتگیریهای اخوانالمسلمین در مصراز همان اول نمایان مینمود که پیروزی محمد مرسی نمیتواند سیاستهای کلی نظام جدید را نسبت به آمریکا و اسرائیل تغییر بدهد.آمریکا همواره تلاش کرده تا دولت مرسی را برای حفظ منافع خود در خاورمیانه تحت فشار قرار دهد.این نامه پیام روشن و آشکاری است که پیروزی شخص مرسی و اخوانالمسلمین در انتخابات نمیتواند فاصلهای میان مصر و رژیم صهیونیستی ایجاد کند، مرسی بهخاطر کسب حمایتهای مالی، بینالمللی و دیپلماتیک به سمت سیاستهای خاورمیانهای آمریکا و اسرائیل کشیده شده و بهنظر میرسد که تفاوت اساسی میان سیاستهای مرسی با جهتگیریهای دیکتاتور سابق مصر دیده نمیشود
جمهوری اسلامی:
روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله امروز خود با عنوان سرنوشت دوست وفادار اسراییل به تحلیل رفتار دو گانهه رییس جمهور مصر محمد مرسی پرداخته است که در بخشی از آن می خوانیم:
امام خمینی این اقدام شجاعانه را ستودند و به مردم مصر توصیه کردند فریب آمریکا را نخورند و زیر بار افرادی مثل انورسادات که نوکر آمریکا و صهیونیستها هستند نروند. خالد اسلامبولی در بیدادگاه دولت حسنی مبارک به شهادت رسید و دولت جمهوری اسلامی یکی از خیابانهای تهران را به افتخار وی "شهید خالد اسلامبولی" نامید که اکنون نیز همین نام بر تارک این خیابان میدرخشد.
دو روز پیش، روزنامه الاهرام چاپ قاهره، متن نامه محمد مرسی به شیمون پرز رئیس رژیم صهیونیستی را که در آن سفیر جدید مصر در فلسطین اشغالی را به وی معرفی کرده است، منتشر کرد. مرسی در این نامه، شیمون پرز را با عبارت "عزیزم و دوست بزرگوارم" مخاطب قرار داده و نوشته: "نظر به علاقه شدیدم برای نشان دادن روابط دوستانه که خوشبختانه دولتهای ما را به یکدیگر پیوند داده است، آقای عاطف محمد سالم سیدالأهل را به عنوان سفیر خود به جنابعالی معرفی میکنم." وی در نامه خود با این عبارت که: "افتخار دارم برای جنابعالی سعادت و خوشبختی و برای کشور شما رفاه و آسایش و شکوفائی آرزو کنم" بر دوستی خود با شیمون پرز و علاقه به رژیم غاصب صهیونیستی تأکید میکند و نامه خود را با عبارت "دوست وفادار شما محمد مرسی - کاخ ریاست جمهوری مصر" به پایان میبرد.
پایان پیام/
نظر شما