اتحاد شیعیان و اهل سنت در مقابل متحدان صهیونیسم

دیکتاتورهای چند دهه گذشته کشورهای عربی همواره از اختلاف نظرهای شیعه و سنی برای برتری رژیم صهیونیستی در منطقه استفاده می کردند.

خبرگزاری شبستان، کارشناسان امور سیاسی خاورمیانه در هر جای دنیا این روزها سعی می کنند تا بحران مصر را از جنبه های متفاوت سیاسی اقتصاد، روانشناختی و منطقه ای مورد بررسی قرار دهند و چه بسا تحلیلگران غربی با ارائه تفسیر های متفاوت خود در پی گریز از پرداختن به مسئله رژیم صهیونیستی و از پرداختن به عواقب انقلاب مردمی مصر برای این رژیم امتناع می کنند.

با جمع آوری تفسیرهای متفاوت در می یابیم یک عامل مشترک در میان همه آنها وجود دارد و این حقیقت که قیام مردم کاملاً خود جوش و فاقد حمایت های قوی دولتی، نظامی و یا جهانی است که در مقابل دولت متکی به قوای ارتش نیرومند مبارک قد علم کرده است.

مضاف بر آن حسنی مبارک رابطه تنگاتنگی با آمریکا و از سال 1979 با رژیم صهیونیستی دارد گر چه این عامل را تنها تا قبل از انقلاب مردمی مصر می توان معتبر خواند.

قوت گرفتن روابط خارجی مبارک مقارن با اتحاد جنبش های اسلامی با جوانان بیکار خانواده های مصری شد و پیوستن سقوط و بحران اقتصادی مصر طی ماههای اخیر عامل تقویت نیروی مخالفان شد.

و در مجموع با اوج قیام های مردمی، آمریکا و رژیم صهیونیستی کم کم پای خود را از رابطه با مصر کنار کشیدند.

آمریکا و رژیم صهیونیستی همواره آگاهند که بسیاری از مردم مصر از هر جنبش سیاسی و اسلامی هرگز از رابطه صمیمی دولت با آنها خوشحال و خرسند نیستند و دوستی رژیم صهیونیستی با مبارک را دلیل به پا خاستن مردم می دانند.

در نتیجه، بسیاری از عوامل مدافع صهیونیست جبهه محکمی در قبال دموکراسی مردم مصر گرفتند با ترس اینکه روی کار آمدن دولت مردمی به جای مبارک برابر با نابودی رژیم صهیونیستی است.

باید خاطر نشان کرد که محمد البرادعی، برنده جایزه صلح نوبل انرژی اتمی بزرگترین کابوس رژیم صهیونیستی است.

البرادعی سابقه درخشانی در به زیر سئوال بردن دولت بوش بخاطر استفاده از سلاح های اتمی در جنگ عراق و همچنین مقابله با تلاش های آمریکا و رژیم صهیونیستی ضد انرژی هسته ای ایران دارد.

بنابراین بهره جویی از دولت آینده مصر حتی اگر کوچکترین تعهدی به البرادعی، مخالفان مبارک و اسلام داشته باشد، رویای دست نیافتنی رژیم صهیونیستی می شود.

مدارک مستند از استراتژی های مخالف رژیم صهیونیستی در سالهای 1980 و 1982 نشان می دهد که منافع رژیم صهیونیستی در دنیای عرب همواره در معرض تهدید است و اگر چه این رژیم موفق شود دوستان قسم خورده ای در مرزهای خود بیابد در نهایت به کام اتحاد کشورهای اروپا فرو می رود.

گر چه در طول سالها، دیکتاتوری های عربی باعث بر آشفتن اتحادهای اسلامی در منطقه شده است اما قیام های مردمی اخیر مقدمات وحدت کشورهای عربی را علیه بیرون راندن استعمار خارجی فراهم می کند.

اتحاد مسلمانان شیعه و سنی از جمله بهترین نمونه هایی است که هدف مشترک صهیونیسم ستیزی آن را تقویت می کند که این مسئله چندان به مذاق صهیونیستها خوش نخواهد آمد چراکه دیکتاتورهای چند دهه گذشته کشورهای عربی همواره از اختلاف نظرهای شیعه و سنی برای برتری رژیم صهیونیستی در منطقه استفاده می کردند.

به گزارش امریکن فری پرس، رالف اسچوئنمن، منتقد بر جسته یهودی در سال 1988 در کتاب در تاریخ پنهان صهیونیسم، با استناد به مدارکی افشاء کرد: «سقوط مصر برخلاف توافقنامه صلح 1979 با رژیم صهیونیستی امری حتمی است.»

سقوط دوستان رژیم صهیونیستی و قوت دشمنان او تقریباً همه نویسندگان و منتقدان یهودی و صهیونیستی را وا می دارد تا انحلال رژیم صهیونیستی را تحت تیتری به نام «مصیبت صهیونیسم» تعریف کنند.

معتقدان «مصیبت صهیونیسم» هرگز از سیاستهای ملی و بین المللی صهیونیستی که با هدف پایان دادن به درگیری این رژیم با همسایه های عرب و مسلمان اتخاذ شده است، دفاع نمی کنند.

پایان پیام/

 

کد خبر 18495

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha