به گزارش خبرنگار فرهنگ و اجتماع خبرگزاری شبستان؛ لبوبو، عروسک پشمالوی کوچک با چشمانی درشت، دندانهای تیزِ بیرون زده و ظاهری زشت ولی بامزه، این روزها به یکی از جذابترین علاقهمندیهای بچه ها در ایران و جهان تبدیل شده است. لبو بو فقط یک عروسک نیست، این موجود خیالی با چهرهای بامزه و مرموز، حالا به نماد لوکسگرایی، شایعات ترسناک و ترندهای فضای مجازی تبدیل شده. آیا واقعاً خوششانس است؟ یا فقط یک بازی روانی برای جلب توجه؟ چند روزی است که نام «لبو بو» در فضای مجازی ایران مثل بمب صدا کرده. عروسکی که نه فقط بامزه است، بلکه تبدیل شده به نمادی از خاص بودن، لوکس بودن و حتی… پولدارتر دیده شدن؛ اما این عروسک از کجا آمده؟ داستانش از سال ۲۰۱۵ شروع شد، وقتی هنرمندی به نام کاسینگ لونگ از هنگکنگ، طرحهایی از موجودات خیالی خلق کرد. یکی از آنها «لبو بو» بود؛ ترکیبی از حیوانات افسانهای شرق آسیا با چهرهای کارتونی و غربی. درباره این ترند شدن و همهگیری تب خرید این عروسک و زمینه ها و آثارش با حجت الاسلام «هادی عجمی»، پژوهشگر و استاد حوزه علمیه گفتگویی انجام دادیم که در ادامه مشروح آن تقدیم حضورتان می شود.

استاد حوزه علمیه با اشاره به ترند شدن عروسک «لبوبو» در فضای مجازی اظهار کرد: امروز عروسکی با طرح خاص و با نام «لبوبو» در فضای مجازی ترند شده و برخی هم اقدام به خرید آن کرده اند. این عروسک دارای ظاهری ترسناک و فاقد المان های جذاب برای جذب بچه ها است؛ اما عملا موفق شده است؛ اینکه چرا این اتفاق می افتد باید با دقت مورد مورد بررسی قرار بگیرد.
تبلیغ با هدف جذاب سازی محصولات
وی تصریح کرد: ما در دنیای امروز با دو مسئله روبرو هستیم که یکی از آنها بحث تبلیغات است؛ بالاخره هر محصولی که وارد بازار می شود با شیوه های مختلف، از طریق شبکه های مردمی و به ویژه به صورت غیررسمی تبلیغات خود را آغاز می کند؛ برای مثال بدترین حالت تبلیغ این عروسک این است که شرکت مربوطه این عروسک را در قالب یک تبلیغ رسمی انجام دهد؛ اما متاسفانه شاهدیم که اینها تبلیغ را به صورت مستقیم در شبکه های مجازی به ویژه در شبکه های اجتماعی مانند اینستاگرام، تیک تاک و امثالهم انجام می دهند که شبکه های غیررسمی و غیرمستقیم محسوب میشوند.
حجت الاسلام عجمی ادامه داد: در دنیای امروز تبلیغات معنای متفاوتی پیدا کرده و از آن حالت قدیمی و کلاسیک خارج و تبدیل به یک حالت پیچیده شده است؛ به ویژه پیچیدگیهای روان شناختی که کار را بسیار سخت و تاثیرگذاریش را هم مضاعف نموده؛ حالا ما با یک عروسکی مواجهیم که شاید افراد در نگاه اول آن را انتخاب نکنند اینکه چرا انتخاب می کنند دو دلیل دارد؛ در دلیل اول انتخاب عروسک به خود عروسک بستگی ندارد بلکه به مسایل خُلقی و تغییر ذائقه مخاطب برمی گردد؛ بخشی از خریداران عروسکهای ترسناک، از ترساندن و ترسیدن خوششان میآید. برخی اینگونه نیستند، اما چون این عروسک ترسناک، فانتزی شده است میخرند. پس دو مسئله داریم. تغییر ذائقه مخاطب که به دنبال زیبایی نیست. دوم، زیباسازی زشتیهاست، برای کسانی که تغییر ذائقه نداده اند اما میشود آنها را هم جذب کرد.

تغییر ذائقه ها
این پژوهشگر با بیان اینکه ما با تغییر ذائقه مواجهیم؛ بیان کرد: به عبارت دیگر همه سالم و به دنبال خرید محصول سالم هم نیستند. در برخی مواقع می بینیم متاسفانه افراد کارهایی را که بسیار پلشت و نامناسب است، در قالب موارد جذاب ارایه می دهند؛ مثلا نمونه وحشتناکش شیطان پرستی است که هر کدامشان از پشتوانه تبلیغ رسانه ای برخوردارند. موسیقی هایی که افراد گوش می کنند فیلم هایی که می بینند؛ همه اینها ذائقه افراد را تغییر می دهند، این تغییر ذائقه حتی خود را در خرید محصولات فرهنگی هم نشان می دهد؛ در واقع بیانگر این است که مشکل از گیرنده است؛ که با این نوع رفتارها ارتباط برقرار می کند؛ چرا که روحش دچار آشفتگی است و می تواند اینها را بپذیرد؛ این همان تغییر ذائقه در دنیاست. بنابر این، ابتدا تغییر ذائقه به وجود میآید سپس محصولی مشکل دار که تولید میشود و خریدار پیدا میکند؛ چرا که آن مشتری به دنبال همان محصول ناسالم است.

زیباسازی زشتها
این فعال فرهنگی در ادامه گفت: مدل دیگر برای کسانی است که ترس، زشتی و مانند آن را دوست ندارند؛ اما از راه دیگری آنها را جذب میکنند. برای نمونه، ترس را فانتزی میکنند تا از شدت بدی آن کاسته و تقاضا ایجاد شود. ترس فانتزی از جمله مسائلی است که امروزه وارد خانواده ها شده؛ مثلا افراد فیلم های ترسناک می بینند که بترسند یا بازی های ترسناک انجام می دهند که احساس ترس کنند؛ یعنی یک نوع ترس فانتزی که در واقعیت وجود ندارد، اما شما آن ترس را تجربه می کنید؛ متاسفانه امروزه با بسیاری از مفاهیم در فضای رسانه به صورت فانتزی برخورد می شود که پیامد خوبی به همراه ندارد؛ در واقع از آن قبح و پرهیز ابتدایی نسبت به آن مساله کاسته می شود. مثلا در فیلم های طنز، شخصیت اصلی فیلم درعین حالی که دزد است؛ اما طنز است و هر چقدر جلوتر می رویم از شدت تنفر ما نسبت به آن دزد کاسته می شود؛ یعنی پرداختن به مسایل در فضای فانتزی از حساسیت و شدت بدی آن در دنیای واقعی می کاهد؛ این مساله از تاثیرات دنیای فانتزی امروزی است.
متاسفانه امروزه هنر دیگر در راستای تبیین واقعییت نیست و پیچیدگی ویژه ای پیدا کرده به ویژه پیچیدگی های روان شناختی که کار را سخت تر می کندوی ادامه داد: همان طور که هنرمندان دزدی را در قالب طنز نمایش می دهند، ترس را هم در قالب های مثلا در ظاهر ملوس عرضه می کنند. طبیعتا یک بخشی از آن به هنر هنرمندان و طراحان برمی گردد که بتوانند با ترس فانتزی جذابیت در آن ایجاد کنند؛ این امر مربوط به مبانی فلسفی هنر است؛ متاسفانه امروزه هنر دیگر در راستای تبیین واقعییت نیست و پیچیدگی ویژه ای پیدا کرده به ویژه پیچیدگی های روان شناختی که کار را سخت تر می کند. در واقع هنر ابزاری شده تا هر آن چرا را که می خواهند و خواست خودشان است به مخاطب القاء کنند نه اینکه هدایت و حقیقت واقعی را به مخاطب نشان دهند.
حجت الاسلام عجمی اظهار کرد: امروزه در فضای رسانه با بحث القاء مواجهه هستیم به این صورت که هر جریانی می خواهد فکر خودش را القاء نماید؛ آن هم از طریق ابزارهای خودی. نکته اول راجع به فضای موجود است که در رسانه ها و ابزارهای ارتباط جمعی و فضای مجازی این ظرفیت به وجود آمده که با استفاده از هنر و المان ها، کلا مفاهیمی را که پلتفرم ها از آن دوری می کنند به صورت فانتزی وارد زندگی افراد کنند. بنابراین محور اول تغییر ذائقه بود که پیش از تولید محصول است و تولیدکننده با توجه به آن ذائقه ولو خراب، تولید محصول میکند. این محور پس از تولید است؛ یعنی محصولی خراب را برای ذائقههایی که هنوز خراب نشده اند تولید میکند؛ آن هم با هدف تغییر تدریجی ذائقه.

سیستم همراهسازی
این استاد حوزه با بیان اینکه نکته سوم همراه سازی رسانه است؛ تصریح کرد: رسانه علاوه بر اینکه فکر و نظر خود را به افراد القاء یا فانتزی می کند همراه سازی هم ایجاد می کند؛ سیستمی در رسانه وجود دارد که افراد اصطلاحاً کاربلد وقتی می خواهند چیزی را ترند کنند با استفاده از یک کلیدواژه آن را در فضای مجازی پربازدید می کنند؛ به گونه ای که وقتی شما با آن مواجهه می شوید، تصور می کنید، آن مفهوم واقعا همهگیر شده، اما وقتی در دنیای واقعی نگاه می کنید، می بینید این طور نیست؛ این مدل دارای الگوریتمی است که با کمک هوش مصنوعی برنامه ریزی شده و از طریق آن چیزی را ترند و پُربازدید می کنند، این طور به نظر می آورند که این مسئله مورد نظر همه انسان هاست؛ درحالی که در زندگی واقعی افراد اصلا حضور فعال ندارد و فقط یک گروه خاصی در فضای مجازی به آن توجه دارند. در واقع اینستاگرام الگوریتمی دارد که عده ای از آن سوء استفاده می کنند و هرچیزی را که بخواهند، مطلوب انسان ها قرار می دهند
وی ادامه داد: البته همیشه در پستوی ذهن انسان ها این مساله وجود دارد که «خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو»؛ افراد و جوانان دوست دارند همرنگ جماعت شوند؛ گاهی مواقع در تصمیمات، انتخاب مد و عروسک به نگاه خودشان کاری ندارد؛ نمی شود گفت ذائقه اش را تغییر داده اند بلکه ذائقه اش به سمت خرید این عروسک نیست؛ اما احساس می کند همه آن را میخرند! و می گویند: ای وای تو چرا نخریدی! همه خریدند، همه استفاده کردند! حس او، این است که بروم و همرنگ دیگران شوم. این هم از جمله مسایلی است که همه ما درگیر آن هستیم؛
حجت الاسلام عجمی افزود: این همان الگوریتمی است که بعضی ها از آن در فضای مجازی سوء استفاده می کنند و باعث می شوند تفکرات خود را حتی به کسانی که قبولشان ندارد القاء کنند و از این طریق وادارشان کنند که این کار را انجام دهند و این طور القاء کنند که همه دارند این کار را انجام می دهند و همه از این محصول می خرند و صحبت می کنند تا آن فرد احساس کند که نیاز است این محصول را بخرد؛ اگر بتوانیم از ظرفیت فضای مجازی در جهت کارهای خیر و تقیینی استفاده کنیم قطعا مزایا و فرصت های زیادی عاید جامعه می شود ضمن اینکه آن هم باید از پشتیوانه لازم برخوردار باشد.
اکرم سادات میرتوانا، تصویرگر و طلبه نیز در گفتگو با شبستان درباره چرایی ترند شدن عروسک لبوبو اظهار کرد: این عروسک حس منفی و ترس توام با وقاحت و بیرحمی در پس بدنی کودکانه و نرم با رنگهای شاد را به هر بینندهای القا میکند. طراحی لبخند همراه با اخم وجود فکری شیطانی در سر را به نمایش میگذارد. با صرف نظر از اهداف تولید و تفکر پشت پرده این محصول وارداتی باید گفت این محصول با آن نگاه خیره و لبخند منحوس چه تاثیری در نگاه کودک دارد. قطعا کودکان زیر ۷ سال حس مرموز بودن و نبود امنیت در کنار این محصول را با آن فطرت پاک درک می کنند.

ما در زمینه ارائه محصول با کیفیت و تبلیغ گسترده واقعا عقبیم؛ در حالی که دنیا دنیای تبلیغات است؛ با تبلیغات گسترده که محصول و یا مد و هر چیز دیگری ترند می شود
در ارائه محصول با کیفیت و تبلیغ گسترده واقعا عقبیم
میرتوانا با بیان اینکه متاسفانه در ایران تولید عروسک های کودکانه که بتوان به راحتی آن را تهیه و بازی کرد کم است، اظهار کرد: در تولید عروسک نگاه کاربردی و جذابیت های کودکانه باید لحاظ شود. گاها عروسک هایی که سنتی، ملّی و تزیینی است برای سنین بالا طراحی و تولید می شود؛ عروسک های حجاب و مذهبی هم مشتری خاص خودش را دارد؛ باید محصولی ساخت که بتوان تخیل و فانتزی بودن را در آن دید؛ ما در زمینه ارائه محصول با کیفیت و تبلیغ گسترده واقعا عقبیم؛ در حالی که دنیا دنیای تبلیغات است؛ با تبلیغات گسترده که محصول و یا مد و هر چیز دیگری ترند می شود.
سلبریتیها و اینفلوئنسرها در شبکههای اجتماعی باعث افزایش محبوبیت لبوبو شده اند
میرتوانا تصریح کرد: حضور سلبریتیها و اینفلوئنسرها در شبکههای اجتماعی با لبوبو، مانند لیزو، کیم کارداشیان، ریهانا و بلکپینک، باعث افزایش محبوبیت این عروسک شده است. این افراد لبوبو را بهعنوان یک اکسسوری فانتزی و نماد سبک زندگی مدرن معرفی کردهاند.

در مدت کوتاهی بیش از یک میلیون عروسک لبوبو در ایران به فروش رسیده است
بر اساس گزارشها، تنها در مدت کوتاهی بیش از یک میلیون عروسک لبوبو در ایران به فروش رسیده است، عروسکهایی که در بازار قیمتهای مختلفی دارد، از ۷۲۰ هزار تومان که حداقلیترین قیمت آن است تا ۱ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان که در فروشگاههای خاص پایتخت به فروش میرسد. با یک حساب و کتاب ساده میتوان گفت که گردش مالی فروش نسخههای رسمی در کشورمان از ۸۰۰ میلیارد تومان فراتر رفته است. حتی در صورت خرید نسخههای تقلبی که با قیمتهای ۳۰۰ تا ۴۰۰ هزار تومان عرضه میشوند، حجم فروش همچنان چشمگیر است. این اعداد نشان میدهد ما با یک بازار بسیار بزرگ و پرنفوذ طرفیم که خانوادههای ایرانی را مستقیماً درگیر کرده است.
نظر شما