مشورت در امور سیاسی اجتماعی، سیره پیامبر رحمت(ص)

محمدجواد گودینی نوشت: یکی از ویژگی‌های اخلاقی پیامبرِ مهربانی(ص)، مشورت با دیگران و به کارگیری دیدگاه‌ها و اندیشه‌های دیگران در کارهای گوناگون سیاسی و اجتماعی بوده است؛ رسول خدا(ص) که خود از خِردی بی‌همتا برخوردار و به وحی نیز متصل بود، خود را از رایزنی با دیگران بی نیاز نمی‌دانست.

به گزارش خبرنگار گروه دین و اندیشه خبرگزاری شبستان: پیامبر اسلام(ص) که آخرین پیامبر از فرستادگان الهی به سوی بشر بوده و کتاب آسمانی اش، بر دیگر کُتُب آسمانی چیرگی و برتری دارد، ۲۳ سال برای هدایت پیروانش به سوی آیین توحید و دوری از شرک و بت پرستی و دیگر پلشتی ها و زشتی ها بسیار کوشید و جامعه جاهلی آن زمان را به سمت پیشرفت، هدایت و علم و دانش سوق داد و رنج های فراوانی را در راه خدا و گسترش دین حق متحمل گردید و در خیرخواهی و مهرورزی امت، کوتاهی نکرد.

پیامبر والا مقام اسلام(ص)، برترین رسول و فرستاده خداوند بوده و درباره برتری آن یگانه دوران(ص) بر دیگر پیامبران و سفیران، روایات متعددی نقل گردیده است؛ از جمله: در جایگاهی قرار خواهم گرفت که همه مردم به آن شیفته می شوند؛ حتی ابراهیم(ع). (قصص الأنبیاء القصص الحق، ص۱۲۷).

همچنین در حدیثِ صحیح وارد شده: اگر خداوند، محمد(ص) و اهل بیتش را نمی آفرید، هرگز آسمان، زمین، بهشت و دوزخ را خلق نمی کرد. (عوالئ اللئالی، ج۱ ص۳۰۴- ۳۰۳).  پیامبر خدا(ص) فرمود: من نخستین فرد از پیامبرانم که آفریده شدم و آخرین نفرشان هستم که مبعوث گردیدم. (همان، ج۴ ص۱۲۲).  همین طور فرمود: من سَروَر فرزندان آدم(ع) هستم. و نیز فرمود: هنگامی که آدم(ع) میان آب و گِل بود، من پیامبر بودم. پیامبر اکرم(ص) نخستین کسی بوده که در جهان میثاق، به پروردگارش ایمان آورده است. (الکافی (الأصول)، ج۲ ص۱۰).

آن رسول والا تبار(ص)، در اخلاق و ویژگی های اخلاقی بسیار بالا بوده تا جاییکه خداوند او را دارای اخلاق عظیم توصیف فرموده است. (سوره قلم، آیه ۴). اخلاقی برجسته و بی مانند که در گسترش اسلام نیز نقش فراوانی داشته است؛ از برترین تجلیات اخلاقِ بی مانند رسول گرامی اسلام(ص)، راستگویی، امانت داری، مهربانی، گذشت، دلاوری، ساده زیستی، خوشرفتاری با زنان و خیر خواهی برای همه انسان ها (حتی مشرکان و کافران) بوده و به ویژه راستگویی و امانت داری آن حضرت(ص) مورد تایید و باور همگان حتی دشمنان و مخالفان آن بزرگوار محسوب می گردید؛ وَ الفَضلُ ما شَهِدَت بِهِ الأعداءٌ (فضیلت آن است که دشمنان بدان گواهی دهند).

یکی از ویژگی های اخلاقی پیامبرِ مهربانی(ص)، مشورت با دیگران و به کارگیری دیدگاه ها و اندیشه های دیگران در کارهای گوناگون سیاسی و اجتماعی بوده است؛ رسول خدا(ص) که خود از خِردی بی همتا برخوردار و به وحی نیز متصل بود، خود را از رایزنی با دیگران بی نیاز نمی دانست؛ به طور نمونه هنگامی که برای نبرد بدر با اصحاب بیرون آمده و راهی چاه های بدر شدند، یکی از اصحاب به پیامبر(ص) عرض کرد: ای فرستاده خدا، این که اینجا رسیدیم، از جانب خدا بوده یا از سوی خود (و دیدگاه خود شماست)؟ فرمود: از سوی من است (دیدگاه شخصیِ من است). آن مرد عرض کرد: ای رسول خدا، بهتر است سمت آب رفته و بر آب مسلط شویم تا از تشنگی نگرانی نداشته باشیم. پیامبر(ص) نیز این دیدگاه را پذیرفت و دستور فرمود مسلمانان بر آب چیرگی یابند. (اگر چه مسلمانان، آب را بر مشرکان نبسته و آنان را از برداشتن آب منع نکردند، اما این برنامه نظامی و چیرگی پیروان اسلام بر آب های بدر، اقدامی هوشمندانه بوده و از عوامل موفقیت در این نبرد محسوب می گردد). (الفخری فی الآداب السلطانیة، ص۲۵).

پیامبر اسلام(ص) در عصر جاهلی و پیش از دوران رسالت، نوجوانی به نام "زید بن حارثه" را به فرزند خواندگیِ خود برگزیده و طبق رسوم جاهلی، مردم در آن روزگار احکام حقوقی فرزند خوانده را همچون فرزند واقعی دانسته و هیچ تفاوتی میان فرزند خوانده و فرزند حقیقی قائل نبودند؛ برای بر هم خوردن این رسم و رویکرد جاهلی، پس از آنکه زید بن حارثه (که با دختر عمه پیامبر «ص» با نام "زینب دخت جَحش" ازدواج کرده بود و آن بانوی قریش، گاهی به همسرش فخر فروشی می کرد و نَسَب خود را به رخ شوهرش می کشید) از همسرش جدا شد، خداوند بلند مرتبه برای از میان بردن این رسم ناروا و ناصواب در عصر جاهلی، دستور می دهد رسولش(ص) با زینب دخت جحش پیمان زناشویی بسته تا برای مومنان نیز رنج و زحمتی در این باره ایجاد نگردد و همگان بدانند حُکم فرزند خوانده با فرزند واقعی تفاوت دارد؛ اگر چه در عصر جاهلی، تفاوتی میان فرزند حقیقی و فرزند خوانده قائل نبودند. (اگر چه برخی از مُغرضان و کینه توزان نسبت به اسلام، از این رویداد برای خدشه وارد کردن به جایگاه والای رسول خدا «ص» بهره برداری کرده و آن حضرت «ص» را به سخنان توهم گونه ای، متهم ساخته که سخنانِ ناصوابشان هم با آیات قرآن کریم در تعارض بوده و هم با جایگاه عصمت و معنویت آن یگانه دوران «ص» سازگاری نداشته و اتهامی ناجوانمردانه به ساحت قدسی والاترین پیامبر و فرستاده خداست). (قصص الأنبیاء القصص الحق، ص۱۷- ۱۵).

پیامبر خدا(ص) به کار و فعالیتِ حلال و کمک به اقتصاد جامعه نیز بسیار اهمیت داده و یک مرتبه، دستِ کارگری را در برابر اصحابش بوسید و فرمود: این، دستی است که خدا و رسولش، آن را دوست دارند. (سیرة الرسول(ص) و أهل بیته الأطهار(ع)، ص۷۸).  همچنین فرمود: هر کس می خواهد از توانگرترین مردم گردد، به آنچه نزد خداست بیشتر اعتماد کند تا آنچه دست غیر اوست. (الکافی (الأصول)، ج۲ ص۱۳۹).

از آن حضرت(ص) پرسیده شد: چه کسانی نزد خدا دوست داشتنی ترند (خداوند کدام گروه از مردم را بیشتر دوست می دارد)؟ فرمود: سودمندترین مردم نسبت به مردم. (همان، ص۱۶۴). مردی نزد رسول خدا(ص) آمد و عرض کرد: ای فرستاده خدا، مرا توصیه ای بفرمایید. حضرت(ص) فرمود: به خدا شِرک نَوَرز؛ حتی اگر با آتش سوزانده شوی و شکنجه گردی، مگر اینکه قلبت به ایمان مطمئن باشد. پدر و مادرت را فرمانبرداری کرده و به آنان نیکی روا دار و اگر تو را فرمان دادند از خانواده و دارایی ات بیرون شوی، چنین کن؛ زیرا از ایمان است. (همان، ص۱۵۸). پیامبر(ص) فرمود: دعا، سلاح مومن، ستون دین و روشنایی آسمانها و زمین است. (همان، ص۴۶۸).

علاوه بر قرآن کریم (به عنوان معجزه ای جاودانه که دارای ابعاد گوناگون در اعجاز بوده، همچون اعجاز علمی، ادبی، تاثیر گذاری عمیق بر جان انسان ها، خبر از آینده، اعجاز عددی، اعجاز از منظر آورنده آن و...)، معجزات دیگری از آن یگانه روزگار(ص) روایت و در متون حدیثی معتبر ضبط گردیده است؛ از جمله: رسول خدا(ص) فرمود: در مکه درختی را می شناسم که پیش از بعثتم، به من سلام می کرد و اکنون نیز آن را می شناسم.

«یَعلی بن مُرّة ثَقَفِی» نقل کرده است: همراه با پیامبر(ص)، بر شتری عبور کردیم (که در زمین کار و آب رسانی می کرد). هنگامی که شتر، چهره رسول خدا(ص) را دید، فریاد زد و سرش را نزدیک نمود. پیامبر خدا(ص) توقف نمود و فرمود: صاحب این شتر کجاست؟ دارنده شتر آمد. رسول اکرم(ص) فرمود: این شتر را به من بفروش. گفت: آن را به شما هدیه می دهیم. اما خانواده من، جز این شتر وسیله امرار معاش دیگری نداریم. پیامبر(ص) فرمود: اکنون که این نکته را درباره آن گفتی (آن را نگه دارید)؛ آن شتر، از کار فراوان و کمی عَلَف، شکایت کرده است. با او نیکی کنید. (الرسل و الرسالات، ص۱۵۲). 

نبرد «اُحُد» از حوادث مهم و عبرت آموز تاریخ اسلام بوده که در سال سوم هجری به وقوع پیوست و به دلیل تخلف گروهی از فرمان پیامبر(ص) و ترک پُست از سوی آنان، سپاه اسلام شکست خورد و حتی جان پیامبر(ص) نیز در معرض خطر قرار گرفت و بسیاری از یاران رسول خدا(ص) به شهادت رسیدند.

یکی از این شهیدان والامقامی که در راه گسترش خداپرستی توسط مشرکان قریش در این پیکار شهید شد، "سعد بن ربیع" نام دارد. پس از فروکش کردن شعله نبرد، رسول خدا(ص) فرمود: چه کسی جستجو می کند که بر سر سعد بن ربیع چه آمده است (از سعد بن ربیع خبر می آورد)؟  

مردی از انصار گفت: من برای شما خبر می آورم ای رسول خدا. آن مرد در جستجوی سعد برآمد و او را زخمی در میدان نبرد دید که اندک جانی در او بود و لحظه های پایانی زندگی اش را سپری می کرد. آن مَرد گفت: پیامبر خدا(ص) مرا فرمان داده ببینم آیا زنده ای یا مُردی؟ سعد پاسخ داد: من در میان مردگان هستم. سپس ادامه داد: سلام مرا به پیامبر خدا(ص) برسان و بگو: سعد بن ربیع به شما عرض می کند: خداوند به شما پاداش خیر دهد؛ پاداشی که به پیامبری (به دلیل خیر خواهی برای امت) عطا می فرماید. سپس به قومت (انصار) سلام برسان و به آنان بگو: هیچ عذری نزد خداوند نخواهید داشت اگر (دشمنان) به پیامبرتان(ص) رسیده (و به ایشان «ص» دسترسی یافته و چیره شوند) و در میان شما جنبده ای باشد که چشمانش را حرکت می دهد. سعد در همین حالت بود که جان به جان آفرین تسلیم کرد. (تاریخ الأمم و الملوک، ج۲ ص۷۲).

به هر روی رسول بزرگوار اسلام(ص) دارای فضیلت های بسیاری بوده که خداوند نیز اخلاق والای ایشان را امضا و تایید فرموده و او را صاحب اخلاقی عظیم توصیف نموده و در این نوشتار مختصر، به شمه ای از آن اشاره گردید؛ سخن را با بیتی از بوصیری شاعر بزرگ مصری در ستایش خاتم پیامبران(ص) به پایان می رسانیم: «فَاقَ النَّبیِّینَ فِی خَلقٍ وَ فِی خُلُقٍ/ وَ لَم یُدانُوهُ فِی عِلمٍ وَ لا کَرَمِ» (او (پیامبر اکرم «ص») در خلقت و اخلاق بر همه پیامبران و رسولان(ع) برتری یافته و در دانش و کَرَم و بخشش، به او نزدیک نمی شوند).

فهرست منابع:
۱- قرآن کریم
۲- ابن طقطقا، محمد بن علی بن طباطبا، الفخری فی الآداب السلطانیة، بیروت، دار صادر
۳- احسائی، شیخ محمد بن علی، عوالئ اللئالی، قم، مطبعة سید الشهداء(ع) ۱۴۰۳ق
۴- أشقر، عُمَر سلیمان، الرسل و الرسالات، کویت، دار النفائس ۱۹۸۵
۵- شریف قرشی، باقر، سیرة الرسول(ص) و أهل بیته الأطهار(ع)، دار المحجة البیضاء ۲۰۱۳
۶- طبری، ابوجعفر محمد بن جریر، تاریخ الأمم و الملوک، بیروت، دار الکتب العلمیة
۷- عبد القادر بن شیبة لحمد، قصص الأنبیاء القصص الحق، ریاض، مکتبة المعارف ۲۰۰۲
۸- کلینی رازی، محمد بن یعقوب بن اسحاق، الکافی (الأصول)، دار الکتب الاسلامیة ۱۳۶۳

کد خبر 1833858

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha