دکتر شاهین قازی بیات، استاد دانشگاه و رئیس پیشین خانه روانشناسان تهران در گفتگو با خبرنگار فرهنگ و اجتماع خبرگزاری شبستان با اشاره به دلایل افزایش بی تفاوتی نسبت به مسایل پیرامونی در جامعه اظهار کرد: یکی از دلایل بی تفاوتی افراد نسبت به یکدیگر در جامعه، انبوهی جمعیت است به این معنا که وقتی مثلا فردی در مترو در شرایط خاصی قرار می گیرد که نیاز به کمک کردن پیدا می کند، همه افراد به یکدیگر نگاه می کنند و می گویند «به من چه» "این همه افراد"، چرا من کمک کنم. بسیاری از مسایل در جامعه به دلیل بی هنجاری در جامعه به وجود می آید که بی تفاوتی هم می تواند حاصل این مساله باشد؛ بی هنجاری از مسایل و شاخصه های جوامع در حال گذر و از هم گسیختگی اجتماعی ناشی از فردگرایی در دنیای مدرن است که موجب ایجاد مسایل متنوعی در این عصر می شود و وقتی الگو و قواعد اجتماعی ضعیف باشد فرد از اجتماع می گریزد و به فردگرایی رو می آورد.
وی در ادامه افزود: دوم اینکه ما در روان شناسی اصطلاحی تحت عنوان "پنجره شکسته" داریم؛ این اصطلاح در روانشناسی به نظریهای اشاره دارد که بیان میکند بینظمیها و نشانههای کوچک جرم و تخریب در یک محیط، میتواند منجر به افزایش جرم و رفتارهای ناهنجار در آن محیط شود. به عبارت دیگر، اگر به نشانههای اولیه بینظمی و تخریب رسیدگی نشود، این امر میتواند به تدریج منجر به افزایش بیشتر جرم و تخریب در آن محیط شود. فرض کنید تعداد اندکی از پنجره های یک ساختمان شکسته باشد ، اگر این پنجره ها برای مدت طولانی درست نشوند ، خرابکاران میل بیشتری برای شکستن سایر پنجره ها پیدا می کنند و تعداد بیشتری از آنها را می شکنند. اگر این وضع ادامه پیدا کند، پس از مدتی ساختمان کاملا متروکه خواهد شد و به تصرف خرابکاران درخواهد آمد. چون افراد نسبت به آن حریمی که وجود دارد بی تفاوت شدند لذا افزایش بی تفاوتی در جامعه هم دقیقا حکم همین مساله را دارد.
دکتر قازی بیات گفت: بخش دیگر این بی تفاوتی ها برمی گردد به این که می گوییم این کار وظیفه مسئولان، دولت یا حاکمیت است، چه ارتباطی به من دارد؛ در جنگ ۱۲ روزه به دلیل شرایط نامناسبی که در جامعه حاکم بود به نوعی تعصب و مردانگی مردم ایران گل کرده بود و همه خالصانه به یکدیگر کمک می کردند؛ اما متاسفانه بلافاصله بعد از اتمام جنگ با وجود اینکه همه مردم از لحاظ اقتصادی در شرایط مناسبی نبودند اما هیچ کس به یاری هم نشتافت؛ حتی صاحبخانه ها نپذیرفتند که یک ماه اجاره خانه هایشان را به عقب بیندازند یا حداقل تخفیفی قایل شوند تا شرایط مستاجران کمی به حالت عادی برگردد این نشان می دهد که مردم دیگر رحمی به همنوع خود ندارند.
وی، بی تفاوتی اجتماعی را آسیب زاست خواند و گفت: با این پدیده در مرحله اول به عنوان یک انحراف اجتماعی و سپس یک آسیب اجتماعی مواجه میشویم. در واقع نتایج بی تفاوتی اجتماعی در جامعه نامطلوب است، به شکلی که ما این را به نوعی یک انحراف اجتماعی تعریف میکنیم. آنچه در اطراف ما اتفاق میافتد، یک ضرورت است. در واقع حراست از جامعه برای مراقبت از جان افراد، هنجارها و یا ارزشهای اجتماعی است. اگر ما نسبت به پدیدههای اطراف خود بی تفاوت شویم، باعث به وجود آمدن آسیبهایی در جامعه میشود که آن آسیبها به سادگی قابل برطرف کردن نیست.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه جامعه دچار یک بی تفاوتی مزمن شده است تصریح کرد: همه جوامع جهانی فارغ از اینکه چه دینی داشته باشند، هر روز در گوشه ای از دنیا نسبت به کشته شدن کودکان غزه واکنش نشان می دهند و تظاهرات می کنند؛ مانند مسیحیان لندن که هیچ ارتباطی هم به مذهب ندارد بلکه بیشتر بیانگر انسانیت است؛ کما اینکه همسر ترامپ، رییس جمهور آمریکا هم با دیدن عکس های کودکان غزه منقلب شده و واکنش نشان داده بود؛ اما این در حالی است که در کشور ما یک قشر محدودی آن هم به واسطه ایدئولوژی که دارند از غزه حمایت می کنند و بقیه افراد بی تفاوت هستند چرا؟ چون معتقدند: دولت خودمان بعد از جنگ ۱۲ روزه اسرائیل هیچ حمایتی از مردم نکرده؛ اگر فرض بر جنگ زده بودن است ما هم جنگ زده هستیم؛ چرا باید افراد کشور دیگری را حمایت کنیم.
این مدرس دانشگاه ادامه داد: به دلیل همین بی تفاوتی ها توقعات مردم طی سال های اخیر از مسئولان افزایش پیدا کرده و این مساله در سطح جامعه هم تسری یافته و هر اتفاقی که در جامعه رخ می دهد افراد بی تفاوت از کنارش عبور می کنند و با خود می گوید چرا من؟ و احساس می کند که این کار وظیفه دیگری است.
دکتر قازی بیات بر لزوم فرهنگ سازی در جامعه تاکید کرد و افزود: فرهنگ سازی مهمتر از اقدامات دیگر است. در این خصوص آموزش و مهارت آموزی در نظام آموزشی کشور در راس همه امور قرار دارد اما نکته مهمتر این است که وقتی دانش آموز از مدرسه خارج می شود نباید دچار دوگانگی شود؛ دوگانگی از جمله مشکلات حوزه تربیتی خانواده هاست؛ چون کودک در کلاس یک چیز را می آموزد و وقتی به منزل می رسد چیز دیگری را از والدین خود مشاهده می کند و از آنجا که خانواده ها همیشه در همه زمینه ها غالب هستند لذا تفکر غالب می شود تفکر خانواده و فرهنگی که در آن کودک رشد می کند؛ بنابراین آموزش و فرهنگ سازی بسیار تاثیر گذار است.
نظر شما