خبرگزاری شبستان، گروه بین الملل: پس از سقوط دولت بشار اسد در سوریه در دسامبر سال ۲۰۲۴، ناامنی در این کشور به جایی رسیده است که از ماههای گذشته تاکنون شاهد موجی از آدمرباییها بهویژه در میان زنان علوی هستیم.
تقریباً روزانه، آدمربایی در غرب سوریه ادامه دارد و دختران و زنان علوی توسط گروههای مسلح وابسته به مقامات جدید یا تحت پوشش آنها هدف قرار میگیرند. این آدمرباییها که باعث رنج دهها خانواده شده است، با سکوت و بیاعتنایی مقامات حاکم سوریه همراه است که به نوعی آن را انکار کردهاند.
با وجود موجود بودن اسناد دهها مورد ربوده شدن دختران و زنان از خانوادههایشان که برخی از آنها خردسال و برخی متأهل بودهاند، این موضوع با گزارشهایی مبنی بر استفاده از آنها به عنوان «غنیمت» توسط گروههای مسلح افراطی که در غیاب پاسخگویی و حاکمیت قانون، کنترل مؤثر کشور را به دست گرفتهاند، پیچیدهتر شده است.
با افزایش آدمربایی بدون هیچ گونه عامل بازدارندهای، این نگرانی وجود دارد که زنان علوی تحت مدیریت جدید سوریه به سرنوشتی مشابه زنان ایزدی در دوران کنترل گروه تروریستی داعش بر مناطق آنها در شمال عراق دچار شوند، جایی که تعداد زیادی از آنها ربوده و به بردگی گرفته شدهاند.
آدمربایی، اخاذی و نفرت فرقهای
در همین راستا، «دویچه وله» درگزارش جدیدی به آدمربایی زنان علوی در سواحل سوریه پرداخته و اعلام کرده است که تقریباً روزانه موارد جدیدی از ناپدید شدن زنان علوی در سوریه ثبت میشود.
این گزارش به نقل از فعالان میگوید که زنان علوی به طور «سیستماتیک» هدف قرار میگیرند. نورا، خسته، ترسیده و لاغر، با ابروهای تراشیده و صورتی که جای زخمهای هفتههای گذشته را بر خود دارد، در حالی که نوزادش را در آغوش گرفته، به دوربین نگاه میکند.
این اولین عکس او پس از آزادی است. عکسی که در شبکههای اجتماعی بین سوریها وایرال شده، به نمادی از کابوس عذابآور آنها تبدیل شده است: چرا زنان سوری از فرقه علوی به این سرنوشت دچار شدهاند؟
ضرب و شتم و خشونت روزانه
طبق شهادتش، نورا حدود یک ماه در یک زیرزمین نگهداری میشده است و در آنجا انواع شکنجههای جسمی و روانی را تحمل کرده است.
زن جوانی بیست و چند ساله، مادر یک نوزاد یک ساله، در حال رفتن به سمت شهر جبله در ساحل سوریه برای جمعآوری کمکهای غذایی بود که توسط مردان مسلح نقابدار که از خودرویی با پلاک استان ادلب پیاده شده بودند، ربوده شد.
وی گفت که از او درباره پیشینه مذهبیاش پرسیدند و وقتی گفته که علوی است، او را با خشونت به داخل ماشین کشیدند و چشمانش را بستند.
نورا در مصاحبهای با دویچه وله داستان خود را اینگونه روایت میکند: من هر روز مورد توهین و ضرب و شتم شدید قرار میگرفتم تا اینکه از هوش رفتم ...
فرزندش را از او گرفتند و آدمربایان سعی کردند او را مجبور به امضای اوراقی کنند که بعداً معلوم شد قرارداد ازدواج او با کسی است که نمیشناخت.
نورا ادامه داد: البته که من امتناع کردم. من متأهل هستم و وقتی امتناع کردم، آنها مرا بیشتر شکنجه دادند.
در همین حال، آدمربایان عکسهایی از نورا در حال شکنجه را برای خانوادهاش میفرستادند تا آنها را برای پرداخت باج تحت فشار قرار دهند.
در نهایت، باج پرداخت شد و نورا از اسارت آزاد شد. او اکنون در امنیت کامل در خارج از سوریه زندگی میکند و به دلیل جراحات و عفونتهای متعدد تحت درمان پزشکی است.
دویچه وله اولین کسی نبود که آدمربایی زنان علوی را افشا کرد. رویترز و چندین رسانه بینالمللی دیگر تحقیقاتی را در مورد این پدیده منتشر کردهاندتوهین سیستماتیک
داستان نورا منحصر به فرد نیست، و دویچه وله اولین کسی نبود که آدمربایی زنان علوی را افشا کرد. رویترز و چندین رسانه بینالمللی دیگر تحقیقاتی را در مورد این پدیده منتشر کردهاند.
به گفته باسل یونس، فعال حقوق بشر، در مصاحبهای با دویچه وله، از آغاز امسال، بیش از ۴۰ مورد مفقود شدن زنان سوری ثبت شده است.
یونس از خانهاش در سوئد، با کمک شبکهای از فعالان میدانی، برای مستندسازی موارد نقض حقوق بشر در سوریه تلاش میکند. اکثریت قریب به اتفاق زنان ناپدید شده، مانند نورا، متعلق به فرقه علوی هستند.
از زمان سقوط رژیم اسد، حملات خونین متعددی توسط اسلامگرایان افراطی علیه اعضای علویها ثبت شده است.
زن علوی در اینجا به عنوان سلاحی جنگی برای تحمیل نوعی تسلیم نمادین و سیاسی بر کل فرقه مورد سوء استفاده قرار میگیرد
آدمربایی سلاحی برای مطیع کردن جامعه علوی!
برای باسیل یونس، زنانی که در این زمینه ربوده میشوند، صرفاً قربانیانی نیستند که بهطور اتفاقی به دست شبکههای جنایتکار افتاده باشند. بلکه زن علوی در اینجا به عنوان سلاحی جنگی برای تحمیل نوعی تسلیم نمادین و سیاسی بر کل فرقه مورد سوء استفاده قرار میگیرد.
نورا در شهادت خود به دویچه وله اظهار داشت که در طول بازداشت مورد توهینهای فرقهای قرار گرفته است: «آنها ما را خوک و کافر خطاب میکردند.».
دویچه وله از کمیسیون مستقل بینالمللی تحقیق در مورد سوریه پرسید که آیا مواردی از آدمربایی و ناپدید شدن زنان علوی در سوریه را ثبت کرده است یا خیر. کمیسیون پاسخ داد که به زودی گزارش مفصلی در مورد مواردی که مستند کرده است، ارائه خواهد داد.
کمیسیون به توضیحاتی که رئیس آن، پائولو سرجیو پینیرو، به شورای امنیت ارائه داده بود، اشاره کرد که در آن اظهار داشت کمیسیون حداقل شش مورد را مستند کرده و شواهد قانعکنندهای در مورد تعداد بیشتری از موارد دارد. پینیرو افزود: مقامات محلی در سوریه تحقیقات در مورد برخی از این موارد را آغاز کردهاند.
وزارت کشور سوریه از اظهار نظر در این مورد طفره میرود
درخواست دویچه وله برای صدور بیانیه مطبوعاتی از وزارت کشور سوریه در مورد ناپدید شدن زنان علوی در سوریه با امتناع این وزارتخانه از اظهار نظر در این مورد مواجه شد.
دویچه وله در جریان یک تحقیق شش هفتهای با ۱۰ خانواده یا بازمانده صحبت کرد و شواهد قانعکنندهای از تعداد بیشتری آدمربایی به دست آورد. بیشتر افراد مربوطه از صحبت با رسانهها میترسند و ترکیبی از ترس و شرم آنها را فرا گرفته است.
شبکههای جنایی متصل به خارج
سامی همچنین یکی از معدود کسانی است که حاضر شد با رسانهها صحبت کند. این مرد جوان که اهل شهری در نزدیکی شهر ساحلی طرطوس است، در مصاحبه با دویچه وله درباره ربوده شدن خواهرش، ایمان در این شهر ناگهان ناپدید شد، صحبت کرد.
چند ساعت پس از ناپدید شدن او، خانوادهاش تماسی از یک شماره عراقی دریافت کردند که میگفت: ایمان را فراموش کنید. ایمان دیگر هرگز پیش شما برنمیگردد.
خانواده بلافاصله برای ثبت گزارش به پلیس مراجعه کردند و پلیس به سرعت پاسخ داد: وضعیت عمومی در محله امن است و بیشتر موارد ناپدید شدن زنان در واقع زنانی هستند که با معشوقههایشان فرار کردهاند»!
داستان پلیس دوام چندانی نداشت. چند روز بعد، آدمربایان با خانواده ایمان تماس گرفتند و درخواست مبلغ هنگفتی کردند.
خانواده ایمان چارهای جز قرض گرفتن پول و پرداخت باج، همانطور که آدمربایان درخواست کرده بودند، از طریق سیستم حواله به دفتری در ترکیه نداشتند.
دویچه وله رسیدهای انتقال وجه و اسناد شخصی دریافتکنندگان را که ثابت میکند آنها سوریهایی هستند که پناهندگی موقت در ترکیه دارند، بررسی کرد.
دویچه وله همچنین اسناد مشابهی مبنی بر انتقال باج به ترکیه در صورت آدمربایی دوم مشاهده کرده است.
پس از پرداخت باج، آدمربایان تماس خود را با خانواده ایمان قطع کردند و در زمان نگارش این تحقیق، خانواده ایمان همچنان مفقودالاثر بودند.
آیا زنان علوی با سرنوشتی مشابه زنان ایزدی روبرو هستند؟
مایا، ۲۱ ساله، اهل روستای دیگری در نزدیکی طرطوس، نیز به همراه خواهر خردسالش ربوده شد. مایا به دویچه وله گفت او و خواهرش مارس گذشته در حال رفتن به خرید برخی از اقلام خانه بودند که توسط گروهی از مردان مسلح نقابدار ربوده شدند.
طبق روایت مایا، از این خواهران درباره هویت مذهبیشان پرسیده شد و وقتی گفتند علوی هستند، با خشونت آنها را به داخل اتوبوسی بدون پلاک کشاندند.
مایا در ادامه داستانش گفت که در اتوبوس که آنها را به سفری سه ساعته بردند، چشمبند به آنها زده بودند و در این سفر مورد آزار و اذیت کلامی و توهین قرار گرفتند.
افراد مسلح داخل اتوبوس آنها را کافر و «باقیمانده» نامیدند، اشارهای به نیروهای وفادار به رژیم بشار اسد، رئیس جمهور مخلوع که به نیروهای امنیتی وفادار به دولت فعلی حمله کردند.
طبق این روایت، آدمربایان این دو دختر را مسئول کشته شدن صدها جنگجوی اسلامگرا به دست بقایای رژیم سابق میدانند.
مایا و خواهرش در طول مدت بازداشتشان در زیرزمین زندانی بودند. او به دویچه وله گفت: «ما میترسیدیم که ما را به عنوان برده بفروشند.»
ترس مایا و خواهرش ممکن است ناشی از شایعات رسانههای اجتماعی و گزارشهای رسانهها در مورد به اسارت گرفته شدن زنان علوی توسط جنگجویان اسلامگرای افراطی، مشابه آنچه برای زنان ایزدی توسط جنگجویان داعش اتفاق افتاد، باشد.
این امر به ویژه با توجه به اینکه وزارت دفاع در دولت جدید دمشق شامل رهبرانی با سابقه قاچاق انسان است، صادق است، مانند سرتیپ احمد احسان فیاض الهایس که توسط دولت شریعت به عنوان فرمانده منطقه شرقی منصوب شده و همچنین به دلیل تعدادی از تخلفات، از جمله قاچاق اسیران ایزدی، تحت تحریمهای ایالات متحده قرار دارد.
بسام الاحمد، مدیر اجرایی سوریها برای حقیقت و عدالت، ادعا کرد: ما هنوز شواهدی ندیدهایم که ثابت کند زنان علوی مانند زنان ایزدی به اسارت گرفته شدهاند.
ارتباط بین حملات و آدمرباییها و هویت مذهبی، زنان علوی به دلیل مذهبشان هدف قرار میگیرند و این یک وجه مشترک آشکار با وضعیت زنان ایزدی استوی افزود: با این حال، یک پدیده نگرانکننده وجود دارد: ارتباط بین حملات و آدمرباییها و هویت مذهبی، زنان علوی به دلیل مذهبشان هدف قرار میگیرند و این یک وجه مشترک آشکار با وضعیت زنان ایزدی است.
علاوه بر این، الاحمد معتقد است که جامعه علویان سوریه به طور جمعی مسئول جنایات رژیم اسد شناخته میشوند و از نظر او، این هسته اصلی مشکل است.
در نهایت، مایا و خواهرش به خانواده خود بازگشتند، هرچند مشخص نیست چگونه یا چرا. دو ماه پس از ربوده شدنشان، آنها نیمه شب به خانهشان بازگردانده شدند، در حالی که نقاب به چهره داشتند، ترسیده بودند و آسیبهای روحی شدیدی را متحمل شده بودند که هنوز از آن بهبود نیافتهاند. مایا و خواهرش زنده ماندند، در حالی که دهها زن علوی همچنان ربوده شدهاند.
نظر شما