به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری شبستان: دوره صفویه از جنبههای مختلفی در تاریخ ایرانزمین تاثیرگذار بوده است؛ از به رسمیت شناختن مذهب شیعه گفته تا گسترش فرهنگ و هنر در عرصههای گوناگونی نظیر ادبیات و معماری؛ اما شاید بتوان یکی از شاخصترین ابعاد در حوزه ادبیات را در شعر آیینی این دوران جستوجو کرد. دکتر «محمد جواد گودینی» نویسنده، مترجم و استاد دانشگاه در یادداشتی اختصاصی به بررسی این مساله پرداخته است. در ادامه متن کامل این یادداشت را میخوانید:
علوم دینی در عصر صفوی (به عنوان یکی از دوران های مهم تاریخ ایران و تاریخ تشیع) به توسعه کم نظیری دست یافت و سلاطین صفوی و دیگر مقامات و درباریان، حمایت گسترده و همه جانبه از دانشمندانِ دین شناس و مدارس دینی را در برنامه های فرهنگی خود گنجانده بودند. عالمان و دانشمندان این دوران از احترام فراوانی نزد شاهان برخوردار بوده و گاهی پادشاهان و صاحب منصبان در تکریم عالمان و فقیهان، مبالغه می کردند؛ از جمله نقل است: هر گاه محقق کَرَکی در قزوین به دربار شاه تهماسب (دومین شاه صفوی) می رسید، شاه او را گرامی داشته و به وی می گفت: شما از من به پادشاهی سزاوارتری؛ چرا که نایب امام هستی و من از عاملان تو بوده و در اجرای امر و نهی تو آماده ام. (تفکر شیعه و شعر در دوره صفوی، ص۶۳).
محمد تقی مجلسی (مجلسی اول) در این دوران، بر گسترش علوم حدیث نظر داشته، فرزندش محمد باقر مجلسی (مجلسی دوم) نفوذ معنوی گسترده ای در عصر صفوی داشته و پس از مرگ وی، آثار ناراحتی بر چهره شاه سلطان حسین، کاملا آشکار بود. ملامحسن فیض کاشانی، شیخ حُر عاملی، نور الله بحرینی و ... از دیگر دانشمندان تشیع در این دوران بوده که به نشر علوم اسلامی و مذهب تشیع اهتمام و اشتغال داشتند و آثار ارزنده ای را از خود به یادگار گذاشتند.
شیخ بهایی نیز منصب "شیخ الاسلام" را در عصر شاه عباس اول برعهده داشته و نزد شاه مقتدر صفوی که دوران او را می توان عصر طلایی صفویه دانست، از جایگاهی بی مانند برخوردار بوده است. وی همچون ابن سینا بر چندین رشته علمی تسلطی بالا داشته و بر دانش ریاضیات، مهندسی، ادبیات و نحو (قواعد عربی) دارای چیرگی بسیار بوده و به دو زبان عربی و پارسی شعر می سرود و کتاب "کشکول" وی، نزد اهل سنت نیز کتابی خواندنی بوده و بارها در مصر به چاپ رسیده و مورد استقبال جامعه اهل سنت نیز بوده است. (الصفویة التاریخ و الصراع و الرواسب، ص۳۳).
در کنار علوم دینی و اسلامی (به ویژه حدیث، فقه، اصول و تفسیر)، شعر و ادبیات نیز در این دوران رونق تازه ای یافت و قالب نوینی در شعر پارسی ایجاد گردید که به "سبک هندی" شهرت یافته است؛ چرا که بسیاری از شاعرانِ صاحب این سبک، بخشی از عمر خویش را در هند گذرانده و شعر و ادب را در این سرزمین به کمال رساندند. پادشاهان صفوی روابط بسیار مطلوب و مناسبی با گورکانیان هند برقرار نمودند و سلاطین هند نیز از نظم و نثر پارسی پشتیبانی می کردند. از این رو شعرِ پارسی در ایران و هند توسعه یافت و پایه های سبک هندی استوار گردید. شاعرانی همچون طالب آملی، امیر خسرو دهلوی، صائب تبریزی، کلیم کاشانی و عبد القادر بیدل دهلوی از سرایندگان برجسته این سبک شمرده می شوند. این سبک، از میان صنایع بدیعی به تشبیه، تلمیح و ارسال مثل تکیه دارد. صائب اگر چه در اصفهان دیده به جهان گشود، اما ۷ سال در سرزمین هند بسر برده و پس از بازگشت به ایران، دیوان اشعاری را از خود به یادگار گذاشت. وی از پرکارترین شاعران سده یازدهم هجری و از بزرگان غزلسرایی ادب پارسی به شمار می رود. (ادبیات عمومی دانشگاه ها، ص۳۰؛ جامعه شناسی ادبیات فارسی، ص ۲۰۵).
چهره هایی همچون شیخ بهایی، فیاض لاهیجی و فیض کاشانی به شعر و ادب گرایش داشته و اشعارشان درون مایه عرفانی و حکمت آمیز داشته و شعر را در خدمت نشر حکمت و گسترش فرهنگ اسلامی و شیعی به کار می گرفتند. به طور نمونه، شیخ بهایی در سروده ای زیبا و خواندنی، پیامبر اسلام(ص) و اهل بیت رسالت(ع) را واسطه قرار داده و از پروردگار جهانیان میخواهد عنایتی به او روا دارد:
الهی الهی به حق پیمبر/ الهی الهی به ساقی کوثر
الهی الهی به صِدق خدیجه/ الهی الهی به زهرای اَطهر
الهی الهی به سِبطَین احمد/ الهی به شُبَیر، الهی به شُبّر
الهی به عابد، الهی به باقر/ الهی به موسی الهی به جعفر
الهی الهی به شاه خراسان/ خراسان چه باشد به آن شاه کشور ...
الهی به حق تقی و علمش/ الهی به حق نقی و به عسکر
الهی الهی به مهدی هادی/ که او مومنان راست هادی و رهبر
که بر حال زار بهایی نظر کن/ بحق امامان معصوم یکسر (آثار و اشعار شیخ بهایی، ص۲۴- ۲۳).
شعر و ادب آیینی با درون مایه پشتیبانی از درون مایه های مذهبی، گفتمان شیعی و ستایش پیشوایان دین(ع) گسترش یافت و شاعران برجسته ای در این خصوص ظهور یافتند. در این میان، دیوان محتشم کاشانی سراینده سترگ عصر صفوی از اهمیت بسزایی در ادبیات و شعر آیینی برخوردار است. اگر چه محتشم بخش عمده ای از سروده های خویش را به ستایش و مدیحه خوانی شاهان و شاهزادگان ایرانی و هندی اختصاص داده، اما شهرت اصلی اش در ادب پارسی به سرودههای زیبای وی در ستایش اهل بیت رسالت(ع) بوده است؛ به ویژه ترکیب بند مشهورش در رثای سالار شهیدان حسین بن علی(ع) که واقعه عاشورا و نهضت والای حسینی را به زیبایی به تصویر کشیده و عاطفه را با گزاره های تاریخی و اندیشه های شیعی در هم آمیخته و تصویری درخشان را ارائه کرده و مظلومیت اهل بیت پیامبر(ص) را به زیبایی منعکس کرده است.
او همچنین در ستایش اهل بیت(ع) سروده های جذاب و خواندنی دیگری نیز سروده است؛ از جمله در مدح و منقبت مولای متقیان علی بن ابی طالب(ع) چنین گفته:
السلام ای عالِم اَسرار رب العالمین/ وارث علم پیمبر، فارس میدان دین
السلام ای بارگاهت خَلق را دار السلام/ آستان رویت بطَرف آستین روح الامین
السلام ای پیکر زائر نوازت زیر خاک/ از پی جَنّت خریدن خلق را گنج زمین
السلام ای آهن دیوار تیغت آمده/ قبله اسلام را از چارحد حِصن حَصین
السلام ای نائب پیغمبر آخر زمان/ مقتدای اولین و پیشوای آخرین
مُلک دین را پادشاه از نَصب سلطان رسل/ مصطفی را جانشین از نص قرآن مبین
بازوی عونت رسول الله رُکن ظَفَر/ رشته مِهرت رجال الله را حبل المتین
هر که در باب تو خواند فصلی از فصل کلام/ در مکان مصطفی داند بلافَصلت مَکین
بوتُرابت تا لقب گردیده دارد آسمان/ چون یتیمان گرد غم بر چهره از رشک زمین ...
آنکه ید اللهی که ابن عم رسول الله بود/ ایزدت جا داده بالا دست هر بالا نشین
آن ید الله را که ابن عم رسول الله بود
گر کسی همتاش باشد هم رسول الله بود
وی در ادامه این ترکیب بند، امام علی(ع) را برترین انسان پس از رسول خدا(ص) دانسته، کسی که با ستمکاران دشمن بوده و از ستم دیدگان دستگیری می کرده و به دلاوری و جنگ آوری آن حضرت(ع) در میدان نبرد اشارت جسته است:
ای بجز خَیر البَشَر نگرفته پیشی بر تو کسی/ پیشکاران بساط قُرب را افکنده پس
فتنه را لشکر شکن سر فتنه را تارک شکاف/ ظلم را بنیاد کَن مظلوم را فریاد رس
چرخ را بر آستانت پاسبانی التماس/ عرش را دربارگاهت پاسبانی ملتمس
گر کند کهتر نوازی شاهباز لطف تو/ بال عَنقا راز عزت سایبان سازد مگس
ور کند از مهتران عزت ستانی قهر تو/ سِدره در چشم اولو الابصار خوار آید چو خَس ...
از هجوم فتنه برخیزد غبا انقلاب/ راه برگشتن ز بیشت گم کند بیک نفس
از سپاه خود مظفروار فردایی برون/ وز ملایک لشکر فتح و ظفر از پیش و پس
حمله ور چون شوی بر لشگر اعدا شود/ حاملان عرش را نظاره حریت هوس
بر سر گردنکشان چون دست و تیغ آری فرو/ وز زبردستی رسد ضربت ز فارس بر فرس
لافتی الا علی گویند اهل روزگار
ساکنان آسمان لاسیف الا ذوالفقار (دیوان محتشم کاشانی، ص۳۰۲- ۳۰۱).
در عصر صفوی به دلیل همت و شیفتگی شاهان و درباریان به اصول مذهب شیعه و توسعه مکتب اهل بیت(ع)، ادبیات و شعر نیز به توسعه کم نظیری دست یافت و اشعاری با مضامین آیینی و دینی (مدح و رثای اهل بیت «ع»، دفاع از باورهای شیعی، نقد مخالفان، شیفتگی به مفاهیمی همچون زیارت و طلب شفاعت) در این دوران گسترش یافت و فراوان بودند شاعرانی که بخشی از سروده های خود را به گزاره های دینی و آیینی اختصاص داده بودند. نقطه اوج این گونه اشعار را می توان در سروده های "محتشم کاشانی" به عنوان سراینده تاثیر گذار و توانمند جستجو نمود. بسیاری از شاعران آیینی در عصرهای آتی نیز از سبک و گفتار محتشم الهام گرفته و تاثیر سروده های او را می توان در اشعار دوره های آتی به وضوح مشاهده نمود.
محتشم، شاعری است که بخش فراوانی از سروده هایش به ستایش بزرگان و درباریانِ صفوی پرداخته شده، اما عمده شهرت وی به دلیل اشعاری است که در ستایش اهل بیت طاهرین(ع) سروده، همچون فَرَزدق در ادبیات عربی (سده نخست هجری) که بسیاری از اشعارش در ستایش خلفای بنی امیه بوده و تنها یک قصیده در مدح امام سجاد(ع) سروده، اما این قصیده آن چنان در ادب عربی پرآوازه شده که می توان گفت سرآمد همه سروده های فرزدق محسوب می شود و از قله های ادب آیینی در عصر اموی بوده و اشعار دیگرش در ستایش بنی امیه، از خلوص و عاطفه عمیق تهی بوده و حتی قابل مقایسه با قصیده جاودانه اش در مدح امام چهارم(ع) نمی باشد. (بررسی، شرح و تحلیل قصیده فرزدق در ستایش امام سجاد «ع»، ص۵۱- ۴۹).
در سایه اقتدار حکومت صفوی و انگیزه بالای شاهان این سلسله، شعر آیینی با مضامین دینی و مذهبی رونق کم نظیری یافت و چهره های بزرگی همانند محتشم کاشانی و شیخ بهایی سروده های دلکش، پرمعنا و سرشار از عاطفه انسانی از خود به یادگار گذاشته و در این میان، اشعار محتشم از جایگاهی بی مانند در ادب آیینی پارسی برخوردار گردید و الهام بخش شاعران دوره های آتی گردید و همواره سرایندگان آیینی از آن زمان تاکنون به اشعار وی نظر داشته و به آن به دیده عنایت می نگریستند.
فهرست منابع:
۱- ترابی، علی اکبر، جامعه شناسی ادبیات فارسی، انتشارات فروزش ۱۳۸۵
۲- صفحی، سید محمد، آثار و اشعار شیخ بهایی، انتشارات ارم ۱۳۷۲
۳- الصفویة التاریخ و الصراع و الرواسب، (مجموعه ای از نویسندگان)، مرکز المسبار للدراسات ۲۰۱۱
۴- طغیانی، اسماعیل، تفکر شیعه و شعر دوره صفوی، انتشارات دانشگاه اصفهان ۱۳۸۵
۵- علمداری، مهدی، ادبیات عمومی دانشگاه ها، نشر فرس ۱۳۹۰
۶- گرکانی، مهرعلی (به کوشش)، دیوان محتشم کاشانی، ایرانمهر ۱۳۷۰
۷- گودینی، محمد جواد، بررسی، شرح و تحلیل قصیده فرزدق در ستایش امام سجاد(ع)، نشر نظری ۱۳۹۵
نظر شما