خبرگزاری شبستان، گروه بینالملل: «انتشار هرگونه اطلاعات و فیلم از بمباران ایران از هدف قرار دادن تاسیسات و مکانهای مختلف در اسرائیل ممنوع است» این پیام ارتش رژیم صهیونیستی برای ساکنان این رژیم است که برای جلوگیری از این اقدام برخورد شدید حتی بازداشت انجام میدهند.
رژیم صهیونیستی در حملات ایران به اسرائیل از سانسور شدید برای جلوگیری از انتشار میزان خسارات و تلفات واقعی استفاده میکند، به طوری که رسانههای اسرائیلی در انتشار اخبار جنگ محتاط و با سانسور شدید عمل میکنند.
کانالهای تلگرامی این رژیم تقریبا حق انتشار هیچ تصویری از برخورد موشکهای ایرانی ندارند. اخبار حمله موشکی ایران با دقت توسط رسانههای رسمی این رژیم در حال انتشار است و سیاست گذاری انتشار اخبار هم روشن است؛ فقط بر روی تلفات و خسارات غیرنظامی تمرکز کنید. با همه این احوال گزارشهای منتشر شده در همین رسانه ها هم نشان میدهد حملات ایران قوی و قابل توجه بوده است.
سانسور از «دیوید بن گوریون»
مسئله سانسور رسانهای در اسرائیل به جنگ کنونی با ایران و یا حتی جنگ اخیرش با غزه و حزب الله لبنان برنمیگردد، بلکه این تئوری ریشه در سالهای دور یعنی زمان دیوید بن گوریون برمیگردد.
از زمان دیوید بن گوریون، سانسور به عنوان ابزار راهبردی اسرائیل شد تا امروز این ابزار در خدمت منافع صهیونیسم قرار گرفته است.
سانسورنظامی در اسرائیل یکی از مهمترین ابزارهای اشغالگران برای حفظ کنترل افکار عمومی و تاثیرگذاری بر روند نبردها خواه در داخل و خواه در خارج به شمار میآید.
از زمان تأسیس رژیم جعلی اسرائیل، حفظ چهره «اسرائیل» و امنیت اطلاعات موضوعی محوری بوده است که باعث شد این رژیم سیستم سانسور شدید را با هدف کنترل اطلاعات حساس و جلوگیری از درز آن به دشمن یا به شهرک نشینان به طور یکسان سانسور کند.
«سانسور» ابزار راهبردی
ریشه سانسور نظامی در اسرائیل به روزهای اولیه برپایی دولت جعلی اسرائیل برمیگردد، زمانی که دیوید بن گوریون در سخنرانی معروف خود در ژانویه سال ۱۹۴۸ بر اهمیت داشتن «مطبوعات انتقادی» تاکید کرده و گفته بود که با این وجود «ما نباید اطلاعاتی به دشمن بدهیم.»
این فکر تا به امروز بر سیاست اسرائیل درباره سانسور حاکم است. بنابراین سانسور تنها آنچه در رسانه ها هنگام جنگها منتشر می شود، محدود نمی شود، بلکه زمان های عادی را نیز دربرمی گیرد، زیرا سانسور نظامی در دو جهت کار می کند: اول هشدار نسبت به انتشار برخی مطالب و دوم توزیع مطالبی است که هرگز نباید به آنها پرداخته شود.
سانسور نظامی در اسرائیل شاهد تغییر قابل توجهی پس از جنگ دوم لبنان در سال ۲۰۰۶ بود. قبل از این تاریخ، سانسور به طور اساسی به پنهان کردن اطلاعات مربوط به تسلیحات راهبردی مانند سلاح هستهای و عملیات مخفیانه موساد متمرکز شد. اما پس از جنگ، سانسور شروع به گسترش قدرت خود کرد. به عنوان مثال، مقامات رسانه ها را مجبور کردند از پخش سخنرانی های رهبران مقاومت فلسطین مانند «خالد مشعل» و «شهید اسماعیل هنیه» از جنبش مقاومت اسلامی فلسطین (حماس) و همچنین سخنرانی های دبیرکل حزب الله، «شهید سید حسن نصرالله» خودداری کنند. حتی مسئله فراتر از این بود، زیرا رسانههای اسرائیلی از پوشش خبری جشنواره های جمعی که در غزه و حزب الله برگزار می شد، جلوگیری کردند.
شواهد و مدارک برخاموشی رسانه
شواهد و مدارک متعدد نشان میدهد که اسرائیل چگونه سیاست خاموشی رسانهای را اعمال میکند، به ویژه باتوجه به خسارات مادی و جانی که در نتیجه پرتاب راکتهای مقاومت فلسطین متحمل میشود. از جمله این شواهد و مدارک گزارش اطلاعاتی مقاومت فلسطین در «گردانهای القسام» است که نشان میدهد ۲۰ پایگاه در داخل «اسرائیل» هدف قرار گرفتهاند، اما در رسانهها به این مسئله پرداخته نشد.
در همین حال، سند منتشر شده از دفتر بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیم اشغالی منتشر از برکناری خاخام شهر بنی براک حکایت کرد. پس از اینکه ادعا کرد که موشک ها به این شهر نرسیدند، درححالی که موشکها به این شهر اصابت کردند و در نتیجه آن تعدادی از شهرک نشینان زخمی شدند.
پایگاه عبری زبان «واللا» فاش کرد که سه کارگر از شهر قدس در سال ۲۰۱۴ میلادی به دلیل فیلمبرداری از پرتاب موشک به شهر اشدود بازداشت شدند. این ویدئو در شبکههای ارتباط اجتماعی منتشر شد که این رژیم را به تروریسم متهم کردند.
اسرائیل به دنبال حفظ چهره یک قدرت نظامی است که دربرابر شهرک نشینان و جهان شکست نمی خورد. این ابهام و خاموشی به کاهش ناامیدی در جبهه داخلی کمک میکند و مانع از بهره برداری مقاومت از اطلاعات برای بهبود هدف گیری موشکها می شود.
علاوه بر این، اسرائیل در تلاش است تا با کنترل شبکه های اجتماعی این تصویر را تقویت کند. با وجود گسترش مطبوعات آزاد و رسانههای اجتماعی، سانسور نظامی همچنان قدرت دسترسی به حسابهای کاربری و حذف هرگونه اطلاعاتی مغایر با دستورالعملهای این رژیم دارد و حتی تا آنجا پیش میرود که سربازان یا غیرنظامیانی را که اطلاعات حساس منتشر میکنند، مجازات میکند، همانطور که در بسیاری موارد اتفاق افتاد. به طوری که سربازانی که تصاویر پایگاه های نظامی را منتشر کردند، مجازات شدند.
جنگ علیه تصویر: تأثیر فناوری و رسانه
«ژان بودریار» تحلیلگر فرانسوی نوشت که جنگهای مدرن دیگر فقط در میدان جنگ انجام نمیشود، بلکه از طریق رسانهها انجام میشود. امروزه تصویر به چیزی تبدیل شده است که جنگ را می سازد و افکار عمومی را شکل می دهد.
در همین حال، رسانه ها نقش تعیین کننده ای در افشای دروغ های اسرائیل ایفا کردند، زیرا اسرائیل نمی تواند با سرعت وسایل ارتباطی مدرن همراه شود.
باوجود تلاشهای اسرائیل برای به کنترل گرفتن تصویر، خود را در محاصره جریان تصاویر و اطلاعات منتشر شده توسط مقاومت میبیند. تصاویر و فیلمهای پخش شده توسط فلسطینیها از زمان عملیات طوفان الاقصی منجر به تغییر افکار عمومی جهان شد که برخی از آنها تمایل به همدردی با فلسطین داشتند و روایت اسرائیل را بی اعتبار کردند.
سانسور نظامی در اسرائیل تنها وسیله ای برای حفاظت از امنیت ملی نیست، بلکه بخشی از یک استراتژی رسانه ای است که با هدف کنترل آگاهی عمومی و پنهان کردن خسارات واقعی در نبردهای نظامی خود انجام می شود. باوجود پیشرفت فناوری فوق العاده ای که رژیم صهیونیستی از آن برخوردار است، ابزارهای رسانهای مدرن ثابت کردند که توانایی به چالش کشیدن این سیستم سانسور را دارند و آینده این سیستم را با خطر مواجه کردند.
نظر شما