خبرگزاری شبستان_خراسان جنوبی؛ نهج البلاغه، مجموعهای از سخنان، نامهها و حکمتهای امام علی (ع)، یکی از غنیترین منابع اسلامی در زمینه اخلاق و تربیت انسانی است. این کتاب، نه تنها به اصول اخلاقی فردی پرداخته، بلکه راهکارهایی برای زندگی اجتماعی، عدالت، و رفتارهای انسانی ارائه میدهد.
امام علی (ع) در نهج البلاغه، اخلاق را زیربنای سعادت انسان و جامعه میداند. نهج البلاغه، چراغی روشن برای هدایت انسان به سوی اخلاق و عدالت است.
*تأکید بر پیوند اخلاق و ساختار اجتماعی در نهجالبلاغه
میثم کهن ترابی-دانشیار دانشگاه بزرگمهر قائنات-در خصوص کتاب ارزشمند و اخلاقی نهج البلاغه در گفتگو اختصاصی با خبرنگار خبرگزاری شبستان با اشاره به بستر زمانی و اجتماعی صدور خطبهها و نامههای امیرالمؤمنین علی علیهالسلام، اظهار داشت: نکته بسیار مهمی که در مطالعه نهجالبلاغه باید مورد توجه قرار گیرد، آن است که اغلب خطبهها و نامههای آن، در دوران خلافت حضرت علی علیهالسلام صادر شدهاند؛ بهطوریکه بر اساس آمار و منبعیابیهای موجود، بیش از ۹۰ درصد این متون به دوران حکومت ایشان باز میگردد.
وی افزود: برخلاف برخی تصورات، نهجالبلاغه صرفاً مجموعهای از توصیههای فردی و اخلاقی نیست، بلکه خطبهها و نامههای آن اغلب نگاهی اجتماعی و کارکردگرایانه دارندنهجالبلاغه صرفاً مجموعهای از توصیههای فردی و اخلاقی نیست، بلکه خطبهها و نامههای آن اغلب نگاهی اجتماعی و کارکردگرایانه دارند و دغدغهمند ساختارها، رفتارهای جمعی و تحولات اخلاقی جامعه هستند.
کهن ترابی خاطرنشان کرد: در منابع روایی نیز روایات بسیاری از دوران ۲۵ ساله کنارهگیری امام علی علیهالسلام از خلافت وجود دارد که با نگاهی اجتماعی ایراد شدهاند، اما نهجالبلاغه با تمرکز بیشتر بر دوران حکومت ایشان، بهویژه در بخش خطبهها، نشاندهنده پیوند عمیق میان اخلاق و سیاست است.
*سقوط اخلاقی جامعه، مهمترین دغدغه نهج البلاغه
دانشیار دانشگاه بزرگمهر قائنات با اشاره به یکی از دغدغههای اصلی نهجالبلاغه، یعنی سقوط اخلاقی جامعه، تصریح کرد: در کلام امام علی علیهالسلام، سقوط اخلاقی پدیدهای فردی نیست، بلکه با تسری به حوزه عمومی، پیامدهای گستردهای برای جامعه به همراه دارد.
وی ادامه داد: از جمله در خطبه ۱۵۰ آمده است: «إذا تَغیَّرتِ الأخلاقُ تنکرتِ الأشیاءُ»؛ یعنی هرگاه اخلاق دگرگون شود، ارزشها ناشناخته میمانند. در خطبه ۱۵۰ آمده است: «إذا تَغیَّرتِ الأخلاقُ تنکرتِ الأشیاءُ»؛ یعنی هرگاه اخلاق دگرگون شود، ارزشها ناشناخته میمانند. این ناشناختگی، به معنای ناتوانی جامعه در شناسایی و پذیرش رفتارهای نیکو است.
کهن ترابی مثالهایی از وضعیت امروز جامعه ارائه داد و گفت: روابطی مانند گذشت، ایثار، همدلی و صداقت که زمانی در خانوادهها و محلات جاری بود، امروز به اندازهای کمرنگ شده که وقوع آن برای افراد جامعه شگفتانگیز مینماید.
وی در ادامه گفت: امروزه اگر مغازهداری سودی منصفانه ببرد یا از قسمهای بیهوده خودداری کند، تبدیل به سوژهای برای تحسین عمومی میشود، در حالیکه اینها باید امور طبیعی و رایج باشند.
*برابر شدن عاقل و نادان، عامل اصلی نابودی یک سرزمین
دانشیار دانشگاه بزرگمهر قائنات در ادامه به خطبه ۴۲ نهجالبلاغه اشاره کرد و گفت: امام علی علیهالسلام در آن خطبه میفرمایند: «أیُّها النّاسُ، إنّما أخافُ عَلَیْکُم اِثْنَتَیْنِ: إتِّباعَ الهَوی، و طولَ الأمَلِ». امام تأکید میکنند که پیروی از هوای نفس مانع از حقمداری میشود. این پیروی، اگرچه عذابی اخروی دارد، اما در سطح اجتماعی نیز اثرگذار است و جامعه را از مسیر حق منحرف میسازد.
وی در تبیین مفهوم سقوط اخلاقی جامعه گفت: جامعه اخلاقی فقط جامعهای خوشبرخورد نیست، بلکه جامعهای است که مبتنی بر حقمداری، گذشت، امانتداری، راستی و انصاف است. جامعه اخلاقی فقط جامعهای خوشبرخورد نیست، بلکه جامعهای است که مبتنی بر حقمداری، گذشت، امانتداری، راستی و انصاف است. سقوط اخلاقی، از بین رفتن این بنیانها است، نه صرفاً زوال آداب معاشرت.
*اصل وفای به عهد، یکی از ارکان اخلاق اجتماعی
کهن ترابی در ادامه با اشاره به خطبه ۳۲ اظهار داشت: امام علی علیهالسلام از روزگاری گله میکنند که در آن، نیکوکار بدکار شمرده میشود و بدکار مجال گستاخی و سرکشی پیدا میکند. چنین جامعهای نه تنها از آگاهی لازم برخوردار نیست، بلکه از آنچه میداند نیز بهرهمند نمیشود.
دانشیار دانشگاه بزرگمهر قائنات تأکید کرد: از نگاه امام علی علیهالسلام، فاصله گرفتن جامعه از اخلاق زمینهساز حاکمیت افراد ناشایست است. در یکی از حکمتهای نهجالبلاغه آمده است: «ما نَقَضَ قَومٌ العَهدَ إلاّ سُلِّطَ عَلَیْهِم عَدُوُّهُم»، یعنی هیچ قوم و ملتی پیمانشکنی نکرد مگر آنکه دشمن بر آنها مسلط شد.
وی این گزاره را با اصل وفای به عهد، به عنوان یکی از ارکان اخلاق اجتماعی پیوند داد و گفت: وقتی جامعهای به اخلاق وفادار نباشد، ناگزیر تحت سلطه افراد بدخواه و ناکارآمد قرار خواهد گرفت.
کهن ترابی در ادامه با اشاره به خطبه ۱۰۴ نهجالبلاغه افزود: اگر در چشم مردم، عاقل و نادان برابر باشند، آن سرزمین قطعاً نابود شده است. به عبارت دیگر، عادیشدن رذایل اخلاقی در جامعه نشانه سقوط قطعی آن است، بهویژه اگر این جامعه، جامعهای دینی باشد.
دانشیار دانشگاه بزرگمهر قائنات هشدار داد: اگر اخلاق از دین جدا شود، حتی دین میتواند به ابزاری خطرناک تبدیل شود، چنانکه در تاریخ دیدهایم گروههایی با ظاهر دین، اما فاقد اخلاق، دست به جنایت زدهاند.
*عوامل سقوط جوامع از نگاه امام علی(ع)
کهن ترابی به خطبهای از امام علی علیهالسلام اشاره کرد که در آن، یکی از عوامل سقوط جوامع را «تقدیم اراذل بر افاضل» عنوان میکنند؛ یعنی ترجیح افراد رذل بر افراد فاضل که نتیجه دوری از اخلاق است.
وی تأکید کرد: سقوط جامعه صرفاً بهمعنای فروپاشی سیاسی نیست، بلکه انحطاطی عمیقتر در سطح بنیانهای اخلاقی و معرفتی است. سقوط جامعه صرفاً بهمعنای فروپاشی سیاسی نیست، بلکه انحطاطی عمیقتر در سطح بنیانهای اخلاقی و معرفتی است. در چنین جامعهای، اخلاق نه قاعده، بلکه استثنا تلقی میشود.
وی در جمعبندی اظهار داشت: امام علی علیهالسلام بارها در نهجالبلاغه از عواقب طبیعی و نه لزوماً مجازاتهای ماورایی بیاخلاقی سخن گفتهاند. همانطور که اگر دست انسان با آتش تماس یابد، بیتردید خواهد سوخت، اگر جامعهای از اخلاق تهی شود، سقوط آن نیز قطعی و اجتنابناپذیر است.
کهن ترابی در پایان با اشاره به آیهای از قرآن خاطرنشان کرد: در قرآن آمده است: «وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَی آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَیْهِم بَرَکَاتٍ مِّنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ»، اگر مردم شهرها ایمان بیاورند و تقوا پیشه کنند، برکات آسمان و زمین بر آنها گشوده خواهد شد. تقوا نیز چیزی جز عمل به اصول اخلاقی نیست.
نظر شما