خشونت و مدارا مفاهیم چالش برانگیز دوران معاصر

خشونت و مدارا از جمله مباحث چالش برانگیز در دوره معاصر است. این دو واژه همواره در گفتمان‌ های سیاسی هر جامعه تداعی کننده مفهوم تسامح در ادبیات جهانی هستند.

به گزارش خبرگزاری شبستان، "تسامح در اسلام و ادبیات غرب" نوشتاری است از  فخر زارع، مدیر گروه مطالعات بنیادی مرکز مطالعات فرهنگی اجتماعی که در ذیل می آید.

 

از جمله مباحث چالش برانگیزی که در دوره معاصر به ویژه در دهه اخیر ادبیات زیادی را به خود اختصاص داده، خشونت و مدارا است؛ این دو واژه همواره در گفتمان‌ های سیاسی هر جامعه، تداعی کننده مفهوم تسامح، در ادبیات جهانی هستند. 

بحث تسامح از حدود 300 سال پیش که جان لاک، فیلسوف انگلیسی در رساله ‌ای با عنوان «مکتوبی در باب تساهل و مدارا» آن را در ادبیات سیاسی وارد کرد، هنوز هم به جهات تئوریک، علمی و عملی در غرب دارای حیات و سلطه است[1] و دامنه تأثیرات خود را در جوامع دیگر نیز گسترده است.

بحث بر سر این‌ است که آیا در اسلام خشونت وجود دارد یا نه؟ آیا مشی اسلام مبتنی بر مدار است یا خشونت؟ آیا تسامح و تساهل غربی به معنای سمحه و سهله بودن است که در اسلام نیز بدان سفارش شده است؟ و اصولا آیا تفاوتی میان تسامح و تساهل غربی با مدارای در فرهنگ اسلام وجود دارد یا نه؟

مسلما لازمه یک دین اجتماعی که مدعی است برای تمام زوایای زندگی بشر دارای برنامه ‌است و ایمان آورندگان به این دین را هدایت یافتگان قلمداد کرده «إِنَّ الدِّینَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلامُ ....... قُلْ لِلَّذینَ أُوتُوا الْکِتابَ وَ الْأُمِّیِّینَ أَ أَسْلَمْتُمْ فَإِنْ أَسْلَمُوا فَقَدِ اهْتَدَوْا »[2]، وجود مقرراتی است که از سویی حقوق شهروندانش را در پرتو اجرای قوانین حمایت کند و از سویی اصل ساختار نظام را که در حاشیه آن ایجاد امنیت و عزت و اقتدار را برای جامعه دینی به ارمغان آورد حفظ کند. با شناخت مصالح و مفاسد و درک صحیح جعل چنین احکامی مسلما نگرش به این احکام نیز که در ظاهر ممکن است سخت‌ گیرانه باشد، تغییر خواهد کرد.

 

برای این دو واژه، تاکنون معنای دقیق و مطلقی گفته نشده ‌است و در قبال فرهنگ و تاریخ و جغرافیای هر جامعه معنای متفاوتی را به خود گرفته‌ است و مصادیق آن در نوسانات زیادی بوده است؛ اما در یک معنای کلی می‌ توان گفت: خشونت در لغت به معنای درشتی،‌ تندی کردن،‌ ضد لینت و نرمی،‌ غضب و ... آمده است[3] و در اصطلاح، خشونت عبارت‌ است از اقدام علیه جسم و جان، شرف، مال و‌ حقوق افراد، به طوری که ایجاد ترس نماید؛ و مدارا به معنای ملاطفت و نرمی و ملایمت و به آسانی برخورد کردن و کنار آمدن با کسی با بزرگواری است[4].

 

از آن‌جا که اتفاق نظری درباره واژه و مفهوم تساهل یا تسامح حتی در فرهنگ غربی وجود ندارد و از آن ‌جا که آن نوع تسامح، به رویکردی نسبیت‌ گرایانه منجر می‌شود لذا در بکارگیری این واژه باید جانب احتیاط را مراعات کرد، چون هر واژه‌ای که از فرهنگی، در فرهنگ دیگری مورد استفاده قرار می‌گیرد یقینا و خواه ناخواه بستر مفهومی خود را نیز به دنبال می آورد.

تفاوت واژه مدارا با مفهوم «تسامح» که امروزه معادل تولرانس[5] است، در این‌ می ‌باشد که تسامح به معنای پذیرش و قبول حقانیت دیگران است که به نوعی نسبی‌ انگاری معرفتی می‌ انجامد لذا تنها در صورتی با واژه مدارا یا «سهله و سمحه» که در ادبیات دینی ما آمده می‌توان کنار هم آورد که معنای لغوی آن مد نظر باشد.

این مفاهیم در ادبیات دینی به معنای نبودن مشقت و عسر و حرج آمده که بیشتر مربوط به مرحله قانون گذاری و تشریع است که شارع آن را پذیرفته است، اما در مرحله امتثال، کوتاهی در اوامر را نمی‌پذیرد. بنابر این اگر مدارا به معنای سهل‌ انگاری در اجرای حدود الهی باشد که زمینه خشونت بیشتر معاندین و محاربین را فراهم سازد، هرگز پذیرفته نیست اما زمانی که ناظر به حقوق فردی است یا در زمینه‌های اجتماعی جنبه آسیب‌ زائی نداشته باشد، دین نیز از آن حمایت می‌کند.

 

پی نوشت:
[1] محمودی، سید علی، تساهل منفی و تساهل مثبت در قلمرو فلسفة سیاسی معاصر،‌ کیهان فرهنگی س10، ش97، ص17.

[2] سورة آل عمران‌، آیات19و20.

[3] لغتنامه دهخدا، ، تهران ، مؤسسه ی انتشارات و چاپ دانشگاه تهران ، چاپ دوم ،1377. ص593، حرف خ.

[4] مجمع‌البحرین

[5] tolerance

پایان پیام/

کد خبر 181184

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha